نه مردم راضی شدند نه همتی؛

چوب دو سر طلا

اصلاح‌طلبان بعد از این انتخابات هم از چشم سرمایه اجتماعی رو به افول خود افتادند و هم به اختلافات درونی دامن زدند. طلبکار شدن همتی که با همت آنان همین اندک رای هم آورد، مصداق این مدعا است.

کد خبر : 1077255

گروه سیاست سایت فردا - عبدالناصر همتی در قد و قواره ریاست جمهوری نبود اما وقتی وضعیت اصلاح‌طلبان که از یک سو نداشتن نیروی مناسب بود و از سوی دیگر  نداشتن سرمایه اجتماعی را دید، به میدان آمد تا از آب گل‌آلود 1400 ماهی خود را بگیرد. خوب هم پیش رفت و حداقل موفق شد آن طیف معطوف به قدرت اصلاح‌طلبان که پای حرف خودشان یعنی عدم معرفی نامزد در صورت رد صلاحیت نیروهایشان، نبودند را متقاعد کند که از او حمایت کنند.

دیدیم که علاوه بر احزابی مثل کارگزاران که رویکردشان از اول هم مشخص بود، برخی چهره‌های سیاسی و اصلی جریان اصلاحات را نیز با خود همراه کرد. با این وجود، مردم آنقدر از این جریان و اقداماتش دلسرد شده بودند که به هیچ یک از اینها اعتنا نکردند. همیش شد که آرای همتی بعد از آن همه جار و جنجال کمتر از آرای باطله بود.

همین هم آقای نامزد ریاست جمهوری را عصبانی کرده است. منتها به جای آنکه نگاهی به خودش و آینه انداخته و منصفانه ببیند که واقعا شایسته تصدی قوه مجریه بوده است یا خیر همان اصلاح‌طلبانی که دیروز برای ملاقات با آنان سر و دست می‌شکست را متهم می‌کند که به قدر کافی حمایت نکرده‌اند! از دولتی‌ها هم که حسابی شاکی است ، مخصوصا به خاطر عزل شدن از سمت ریاست بانک مرکزی. شاهدش اظهارات چند روز قبل او در نشستی که برای تقدیر از اعضای ستاد انتخاباتی خود ترتیب داده بود. 

او در این جلسه گفت که «جفایی که دولت در حق من کرد که هیچ‌وقت یادم نمی‌رود، حتی یک نفر از آنها به حمایت از من برنخاستند؛ درحالی‌که من چوب آنها را در انتخابات خوردم، مشکلات اقتصادی‌ای که ناشی از عملکرد برخی دوستان بود و من تلاش کرده بودم بخشی از مشکلات را در بانک مرکزی رفع کنم.»

او علیه اصلاح‌طلبان هم گفت: «انتظار داشتم که بزرگان در‌این‌باره تصمیم بگیرند، اینکه فقط اطلاعیه بدهند و غیر‌مستقیم حرف بزنند، به‌طوری‌که یک نفر شاید فکر کند از همتی حمایت کرده باشند، اینکه کاری نداشت و همه می‌توانستند چنین اطلاعیه‌ای بدهند... . دائم می‌گویند چرا کاندیدا شدی؟ مگر بقیه کی هستند؟ بعضی دوستان اصلاح‌طلب فکر می‌کنند ما شهروند درجه دو هستیم و آنها درجه یک. دائم می‌گفتند چرا برخی رد شده‌اند، من متأسفم در‌این‌باره، ولی دلیلی نمی‌شود بگوییم بنده کمتر از آنها هستم. چرا فکر می‌کنید من درجه دوم هستم؟»

این گله‌ گذاری‌های همتی اما بدون پاسخ نماند و دیدیم که محمود صادقی، فعال سیاسی اصلاح‌طلب در صفحه توییتر خود خطاب به وی نوشت: «جناب آقای همتی! لطفا طوری اظهارنظر نفرمایید که کسانی که از شما حمایت کردند، پشیمان شوند؛ کسی که مستقل و بدون هماهنگی تشکیلاتی قبلی نامزد می‌شود، نباید طلبکار حمایت تشکیلاتی باشد. بعضی از تعابیر شما این شائبه را تقویت می‌کند که شما هم از بازیگران مهندسی‌ انتخابات هستید».

این بگو مگو را روزنامه اصلاح‌طلب «شرق» «مجادله پساشکست» تعبیر می‌کند و در گزارش خود آورده است: «در حقیقت این سخن همتی مبنی‌بر آنکه سران اصلاحات باید از او حمایت می‌کردند، انتظاری بیش از اندازه است؛ زیرا همین میزان که خاتمی به‌طور غیرمستقیم حمایت کرد یا آنکه نهاد اجماع‌ساز منع تشکیلاتی برای حمایت احزاب از نامزدهای موجود قرار نداد، خود حکایت از گشاده‌دستی داشت؛ زیرا اگر قرار بود اصلاح‌طلبان به میثاق تشکیلاتی خود متعهد بمانند، تحت هیچ‌ شرایطی نباید همین میزان حمایت از نامزدی که در اصلاح‌طلب‌بودنش تردید بود، انجام می‌دادند. علاوه‌بر‌این به نظر می‌رسد که همتی به‌نوعی بدش نمی‌آمد که اصلاح‌طلبان در عمل انجام‌شده قرار بگیرند تا برخلاف تمام تحلیل‌ها و بررسی‌هایی که در یک‌ سال گذشته انجام داده بودند، صرفا به دلیل آنچه از خروجی شورای نگهبان بیرون آمد، از او حمایت کنند و هرچند همتی به بخشی از این خواسته‌اش یعنی در کار انجام‌شده قرار‌گرفتن اصلاح‌طلبان رسید؛ اما به باور برخی فعالان سیاسی اصلاح‌طلب اتفاقا مصلحت تشکیلاتی اصلاح‌طلبان ایجاب می‌کرد که از همتی حمایت صورت نگیرد.»

این روزنامه اصلاح‌طلب البته برای اثبات حرف خود، اظهارات علی صوفی که در گفت‌وگو با «فردا» مطرح شد را شاهد گرفته و به نقل از وی آورده است: «این وضعیت در انتخابات اخیر خودش را کاملا نشان داد؛ اما اصلاح‌طلبان در انتخابات 98 سعی کردند که راه خود را از دولت روحانی جدا کنند و به نحوی تبری بجویند و هویت خود را بازسازی کنند. در آن دوران وقتی که خواستند در انتخابات مجلس شرکت کنند، برخلاف گذشته گفتند که فقط با هویت اصلاح‌طلبی مشارکت خواهند کرد و اگر نامزدهای‌شان رد صلاحیت شوند، سراغ افراد اجاره‌ای یا اصولگرایان معتدل و... نمی‌روند. این راهبرد را تعیین کرده و به آن عمل کردند. وقتی ردصلاحیت‌ها پیش آمد، اعلام کردند که ما نامزدی نداریم؛ یعنی یک موضع هویتی-سیاسی گرفتند که جالب بود. با این حساب هرچه جریان مقابل تلاش کرد شکستی را متوجه اصلاح‌طلبان کند، معلوم بود که ما حذف‌شده بودیم و شکست نخورده بودیم».

خلاصه اینکه نتیجه اقدام اصلاح‌طلبان در انتخابات اخیر چیزی غیر از شکست نبود. کار اما به شکست ختم نشده و مشاجرات در پی آن نیز بالا گرفته است، چنانچه «شرق» می‌نویسد: «حالا گویا هم همتی از اصلاح‌طلبان ناراضی است و هم اصلاح‌طلبانی که از او حمایت نکردند و هم حتی اصلاح‌طلبانی مانند محمود صادقی که حزبش به‌طور رسمی از همتی حمایت کرد، از او رضایت ندارند و شاید چنین شرایطی ماحصلِ نبود یک استراتژی واحد در انتخاباتی باشد که از پیش مشخص بود زمین بازی اصلاح‌طلبان نیست.»

بر این اساس می‌توان گفت که اصلاح‌طلبان با رویه‌ای که در این انتخابات پیش گرفتند رسما چوب دو سر طلا شدند. از یک طرف از چشم مردم و سرمایه اجتماعی رو به افول خود افتادند و از سوی دیگر بر درگیری‌ها و اختلافات خود دامن زدند. طلبکار شدن همتی که بدون حمایت آنان همین میزان رای کمتر از آرای باطله را هم نمی‌آورد، مصداق این مدعا است.

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: