«فردا» گزارش میدهد؛
چرخش کارگزاران به سمت خاتمی
محمد عطریانفر، عضو شورای مرکزی کارگزاران میگوید تنها راه اصلاحطلبان برای خروج از وضعیت موجود این است که از خاتمی بخواهند وقت خود را صرف نظریه اصلاحطلبی معطوف به قدرت کند.
گروه سیاست سایت فردا – کارگزاران همیشه حزب چالش ساز اصلاحطلبان بوده و به نوعی ساز مخالف زده است. وقتی میخواهند لیست ندهند و نامزد نداشته باشند، به تنها وارد عمل میشود و وقتی حرف نقش محوری خاتمی میزنند، مخالفت میکند. حالا اما بعد از انتخابات ریاست جمهوری اخیر که سرمایه اجتماعی اصلاحطلبان حتی به حرف و پیام خاتمی هم اعتنا نکرد و حاضر به رای دادن نشد، آنها به سوی خاتمی برگشتهاند!
شاهدش اظهارات اخیر محمد عطریانفر، عضو شورای مرکزی کارگزاران است که در مصاحبه امروز خود با «جهان صنعت» میگوید: «من تصور میکنم که ضروریترین تکلیف اصلاحطلبان در شرایط کنونی این است که از آقای خاتمی به عنوان پرچمدار اصلاحات بخواهند که تماموقت خود را صرف نظریه اصلاحطلبی معطوف به کسب قدرت کنند. به هر حال ایشان شخصیتی هستند که همه دوستان ایشان را قبول دارند و مثل او نداریم. ما فرد دیگری را به جز آقای خاتمی به رسمیت نمیشناسیم و انشاءالله که به همت ایشان این چتر خیمه اصلاحطلبان برافراشته شود.»
او در توجیه مخالفتهای پیشین این طیف به خصوص کرباسچی با نقش محوری خاتمی نیز میگوید: «اول اینکه ما در گذشته و در زمانی که آقای هاشمیرفسنجانی در قید حیات بودند، ایشان را دارای وزن بیشتر و فرد موثرتری میدانستیم و در عین حال آقای خاتمی را مورد احترام میدیدیم. اکنون اما در شرایطی که آقای هاشمی دیگر نیستند، معتقدیم که تمام تکلیف و باری که بر دوش آقای هاشمی بود به عهده آقای خاتمی افتاده است. پس تکلیف این موضوع از نظر تاریخی روشن است.»
وی افزوده است: «درباره موضع آقای کرباسچی نیز باید بگویم که اتفاقا ایرادی که ایشان وارد میکنند، مساله و ایراد بسیار مهمی است. آقای کرباسچی معتقدند که آقای خاتمی باید در جایگاه پرچمداری، پیشکسوتی و پدری حاضر شوند و اجازه دهند که احزاب مختلف در جبهه اصلاحطلبی از نظر ساختاری کار خود را انجام دهند. ایراد آقای کرباسچی این است که بخشی از بدنه اصلاحات که تا دیروز «مشارکت» بود و امروز «اتحاد ملت» است، میخواهد آقای خاتمی را به نفع و به نام خودش مصادره کند. حرف آقای کرباسچی که خیلی هم درست است، این است که احزاب اصلاحطلب باید به مقدار کیفیت و اثربخشی خود نزد آقای خاتمی مورد اقبال و تایید باشند. قرار نیست که برخی به خاطر موقعیت خود که ناشی از ارتباط روزمره با خاتمی است، از یک امتیاز و موقعیتی که رنگ و بوی تبعیض هم از آن استشمام میشود، برخوردار شوند. نباید چنین حسی به احزاب اصلاحطلب القا شود.»
توجیه جالبتر عطریانفر اما آنجاست که وقتی خبرنگار به بیاعتنایی بدنه رای اصلاحطلبان به پیام خاتمی اشاره میکند و از جایگاه او نزد افکار عمومی میپرسد، پاسخ میدهد: «این به خاطر آن بود که کسی پیامشان را ندید. پیام آقای خاتمی خیلی دیرهنگام و در دقیقه نود منتشر شد. ضمن اینکه به هرحال هر پیامی ممکن است در یک شرایط و زمانی نفوذ کلام بیشتر و در شرایط و زمانی نفوذ کلام کمتر داشته باشد.»
او وضعیتی که این جریان سیاسی در انتخابات اخیر تجربه کرد را ناشی از افول اصلاحطلبان و خاتمی ندانسته و میگوید: «آقای خاتمی یک شخصیت موثر و ملی هستند که از ایشان انتظار میرود نقشمحوری داشته باشند و باید تا پایان زندگی تکتک ما این نقش را داشته باشند.»
عطریانفر همچنین باخت در رقابتهای 1400 را ناشی از اشتباه محاسباتی ندانسته و اصرار دارد که با علم به موقعیت به این کارزار وارد شدهاند. تاکید میکند که «ما اشتباهی نداشتیم. سرمایه اجتماعی وقتی فراهم شد، باید حفظ شود، برای همین هم وارد انتخابات شدیم. مگر جریان اصولگرا که در ۴۰ سال گذشته در همه ادوار به غیر از دوره احمدینژاد که آن هم تحلیل خاص خود را دارد، پیروز نشده، از مشارکت صرفنظر کرده که ما صرفنظر کنیم.فعالیت حزبی که صرفا موکول به قطعیت پیروزی نیست. ما با امید به پیروزی عمل کرده، همت خودمان را جمع کرده و وارد هم شدیم.»
او در واکنش به برخی افراد و رسانههای اصلاحطلب که میگویند کارگزاران در انتخابات ریاست جمهوری امسال شکست خورده و نه اصلاحطلبان، میگوید که «به نظر من این فرافکنی است. ما در این انتخابات شکست خوردیم و هیچ اشکالی هم ندارد. جبران خواهیم کرد.»
عطریانفر همچنین معتقد است که امکان ادامه فعالیت جبههاز میان نرفته است و اصلاحطلبان قدر هستند با همان راهکار بازگشت به خاتمی، یک بار دیگر خود را احیا کنند. استعفاهایی که در جبهه اصلاحات صورت گرفته و بعضا خبری شده را نیز جدی نگرفته و میگوید: «آقای علویتبار که اصلا چسبندگی حزبی نداشت که بخواهد از حزبی استعفا دهد. به نظر من با این اقدام خود فضاسازی کرده است. درباره موارد دیگری هم که گفتید وجود دارد، هر وقت اعلام شد، صحبت میکنیم فعلا که چیزی نشنیدهایم.»
او رویکرد حجاریان مبنی بر اینکه اصلاحات مرده را که هیچ، سخن تاجیک بر مبنای اینکه هسته سخت اصلاحات باید از بین برود را هم قابل توجه نمیداند و میگوید: «بیان آقای دکتر تاجیک بسیار مبهم و سخت است و خودشان هم باید به عنوان مفسر به همراه نظریاتشان باشند و توضیح دهند که از این ادبیات و واژگانی که مورد استفاده قرار میدهند، چه برداشتی باید کرد.»