جام جم:معاهده N.P.T: انرژي هستهاي حق مسلم ايران است
«معاهده N.P.T: انرژي هستهاي حق مسلم ايران است»عنوان سرمقالهي روزنامهي جام جم به قلم مهدي فضائلي است كه در آن ميخوانيد؛بيستم فروردين سال 1386، جمهوري اسلامي ايران وارد مرحله توليد صنعتي سوخت هستهاي شد و در زمره معدود كشورهاي توليدكننده سوخت هستهاي قرار گرفت و از همين رو اين روز، روز «ملي فناوري هستهاي» نام گرفت. روزي كه از آن پس هر سال شاهد دستاوردهاي جديد در اين حوزه هستيم و به صورت معنيدار مصادف است با روز «قطع رابطه ايران و آمريكا» در فروردين 1359. تاكنون درباره چرايي «انرژي هستهاي حق مسلم ماست» سخن زياد گفته شده است و دلايلي از جمله سابقه فعاليتهاي هستهاي ايران از 1335 (1957 ميلادي)، چشمانداز انرژي در ايران، چشمانداز انرژي در جهان، ضرورت تنوع منابع انرژي، وضعيت استفاده از انرژي هستهاي در جهان و تاثير بهرهمندي از فناوري هستهاي بر عرصههاي ديگر علمي مانند پزشكي، صنعت و كشاورزي مورد توجه قرار گرفته است، هر چند تداوم، تبيين و تكرار آنها در مقاطع مختلف ضروري است. اما دليلي كه كمتر به آن توجه شده است و از جهاتي اهميتش به مراتب از دلايل ديگر بيشتر است، «استقلال سياسي» ايران است. اگر استقلال را شامل سه مرحله «سياستگذاري»، «تصميمگيري» و «اجراي تصميم» بدانيم. در صورتي كه اين سه مرحله در عرصه سياسي باشد، آن را «استقلال سياسي» ميخوانيم. جمهوري اسلامي ايران براساس مصالح و اهداف بلندمدت خويش سياست بهرهمندي از فناوري صلحآميز هستهاي را در دستور كار خود قرار داده است، موضوعي كه نه تنها هيچ مخالفتي با معاهدات بينالمللي ندارد بلكه در معاهده «منع گسترش سلاحهاي هستهاي» N.P.T تصريح شده است كه كشورهاي عضو اين معاهده يعني «همپيمانان» موظفند در اين مسير به يكديگر كمك كنند. در مقدمه N.P.T، اين معاهده از جمله در تاييد اين اصل تهيه و مورد توافق قرار گرفته است كه «... منافع صلحآميز از تكنولوژي هستهاي، از جمله فرآوردههاي جانبي كه ممكن است توسط دولتهاي داراي تسليحات هستهاي از طريق توسعه ابزارهاي انفجار هستهاي به دست آيد، بايد به منظور بهرهبرداري در مقاصد صلحآميز در اختيار همپيمانان ـ اعم از دولتهاي داراي تسليحات هستهاي يا فاقد تسليحات هستهاي ـ قرار گيرد» و در ادامه آمده است: «با ايمان به اين كه در عملي كردن اين اصل، تمام همپيمانان حق دارند به منظور حصول پيشرفت در استفاده صلحآميز از انرژي اتمي، در تبادل اطلاعات به حداكثر نحو ممكن مشاركت داشته باشند و به تنهايي يا با همكاري ساير دولتها در اين زمينه تلاش كنند.» موضوعي كه به دليل اهميت، در بند يك ماده 4 اين معاهده بصراحت اين گونه تكرار شده است: «هيچ نكتهاي در اين پيمان نبايد به گونهاي تفسير شود كه حق مسلم همپيمانان در انجام تحقيقات، توليد و استفاده از انرژي هستهاي براي مقاصد صلحآميز را تحت تاثير قرار دهد. اين امر بايد بدون اعمال تبعيض و در مطابقت با مواد 1 و 2 اين پيمان باشد.» لذا شعار «انرژي هستهاي حق مسلم ماست» دقيقا براساس مفاد اين ماده N.P.T است. به رغم اين تصريحات، چند كشور معدود كه با استفاده جنايت بار از سلاح اتمي فقط در پرونده رهبر آنها يعني آمريكا ثبت شده است با ادعاي اجماع جهاني تلاش ميكنند اين تصميم قانوني و مشروع ايران را با اعمال فشار تحتالشعاع قرار دهند و ايران را از دستيابي به اين حق خود بازدارند و اين يعني نفي «استقلال سياسي» ايران. در اصل 152 قانون اساسي ذيل فصل «سياست خارجي» چنين آمده است: «سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران براساس نفي هرگونه سلطهجويي و سلطهپذيري، حفظ استقلال همهجانبه در تماميت ارضي كشور، دفاع از حقوق همه مسلمانان و عدم تعهد در برابر قدرتهاي سلطهگر و روابط صلحآميز متقابل با دول غيرمحارب استوار است.» موضوع استقلال از آنچنان اهميتي برخوردار است كه در سوگندنامه رئيسجمهور و نمايندگان مجلس نيز مورد توجه قرار گرفته و در جايجاي قانون اساسي مراقبت به عمل آمده است تا به اين اصل مهم خدشهاي وارد نيايد. بنابراين آمريكا و متحدانش بايد به اين نكته مهم توجه داشته باشند كه تلاششان براي ممانعت از دستيابي ملت ايران به فناوري صلحآميز هستهاي كه اهميتش به گفته رهبري از «كشف و استخراج و بكارگيري نفت و صنعت نفت خيلي بيشتر است» ، نه فقط تلاش براي بازداشتن ايران از دستيابي به يك فناوري با ابعاد بسيار مهم و راهبردي بلكه تلاش براي نفي استقلال ايران اسلامي است. موضوعي كه از دستاوردهاي بزرگ انقلاب اسلامي به شمار ميرود و علاوه بر اين كه هيچ مسوولي در نظام جمهوري اسلامي اجازه معامله بر سر آن را ندارد، همه ملت ايران در راه حفظ آن آماده ايثار و ازخودگذشتگي هستند.