اولین گمانهزنیها در باره کابینه رئیسی/شعار کابینه فراجناحی محقق خواهد شد؟
نکتهای که ابراهیم رئیسی در کمپینهای انتخاباتیاش مدام روی آن تأکید کرده، فراجناحیبودن دولتش است. او سال 96 هم این را گفته بود، امسال هم چنین ادعایی کرده است.
شرق: اما آیا او واقعا میتواند یک دولت فراجناحی تشکیل دهد؟ آیا در دولت آتی ابراهیم رئیسی میتوان چهرههایی از جریان اصلاحطلبی و اعتدالی را مشاهده کرد؟ آنهم درحالیکه نامزد جریان اصولگرایی بوده و در ستادهای انتخاباتیاش هیچ از چهرههای جناح مقابل دیده نمیشود.
او گرچه اعلام کرده که قرار نیست از چهرههای ستادی در دولتش استفاده کند اما آیا واقعا چنین خواهد کرد؟ درباره کابینه احتمالی دولت رئیسی گمانهزنیهایی در شبکههای اجتماعی و برخی رسانهها شد که بعدتر سخنگوی ستاد انتخاباتی رئیسی در این مورد گفت: «ستادهای انتخاباتی درواقع آیینه دولت آینده نیستند و دولت براساس بررسی عملکرد و سوابق و برنامههای افراد مختلف طراحی میشود و شکل میگیرد و کسی که وارد دولت و به نماد دولت تبدیل میشود، باید متخصص، کارآمد و انقلابی باشد».
گفتههای رئیسی از تشکیل دولت فراجناحی تا چه حد واقعی است و تا چه حد به شعار نزدیک است؟ مشخص است اصولگرایانی که هشت سال از قوه مجریه دور بودهاند، حالا هرکدام طلب سهمی دارند.
دو جریان شورای وحدت و شورای ائتلاف اصولگرایان که حامی رئیسی شدند، قطعا حالا انتظار دارند که در دولت آینده سهمی از مناصب به آنها داده شود. جریان متقدم اصولگرایی شامل جامعه روحانیت، جبهه پیروان خط امام و حزب مؤتلفه که احساس میکنند روزگار پایانی عمر سیاسی خود را طی میکنند، در رقابت با جریانهای متأخری مانند جبهه پایداری با حمایت از رئیسی درصدد احیای سیاسی خود برآمدند. اتفاقی که در عمل افتاد اما این بود که سهم جریان متأخر در ستادهای رئیسی بیشتر شد. چهرههایی مانند باهنر بارها تأکید کردند که در ستادها به روی همه جریانهای اصولگرایی باز نیست.
بااینحال در روزهای اخیر از فردی مانند مخبردزفولی یا سعید جلیلی بهعنوان معاون نخست نام برده میشود؛ اگرچه انتشار نامه انصراف سعید جلیلی روی سربرگ شورای عالی امنیت ملی این گمانه را تقویت کرده که احتمالا او از حالا نشانی سمت آینده خودش را به ابراهیم رئیسی داده است.
از علی نیکزاد، رئیس ستاد انتخابات رئیسی تا غلامحسین اسماعیلی، رئیس دفتر فعلی رئیسی در قوه قضائیه و حتی سعید جلیلی هم بهعنوان گزینه معاوناولی نام برده میشود.
برای سایر پستهای دولت و وزارتخانهها نیز گمانهزنیهایی رو به تزاید در فضای رسانهای و مجازی درحال مطرحشدن است اما باید دید نهایتا تصمیم رئیسی در ۴۵ روز آینده چه خواهد بود.
در طول دوره تبلیغات انتخاباتی لیستهای مختلفی از کابینه احتمالی در شبکههای اجتماعی منتشر شد. ضرغامی وزیر ارشاد، فتاح وزیر نیرو، رستم قاسمی وزیر نفت، زاکانی معاون پارلمانی، امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه، ذوالقدر وزیر کشور، حیدر مصلحی وزیر اطلاعات و... دیده میشد. اگرچه بعید به نظر میرسد بعد از آن اظهارنظر جنجالی، وزیر اسبق اطلاعات دیگر شانسی برای حضور در کابینه پیدا کند. همچنین لیست دیگری نیز در شبکههای اجتماعی دست به دست میشد که در آن قاضیزادههاشمی بهعنوان وزیر بهداشت نام برده میشد.
سعید جلیلی نیز که اکنون یکی از دو نماینده رهبری در شورای عالی امنیت ملی است، احتمالا در دولت بعدی، اگر معاوناول نشود، شاید دبیر این شورا شود؛ مانند دوره احمدینژاد.
احتمال حضور سعید محمد هم در دولت بعدی وجود دارد. سعید محمد که بعد از ثبتنام برای انتخابات رد صلاحیت شد، در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه آیا تمایلی دارید در کابینه آقای رئیسی در دولت بعدی حضور داشته باشید؟ گفت: «بنده برای حمایتم از رئیسی هیچ شرطی نگذاشتم و اگر ایشان صلاح بدانند بهعنوان سرباز نظام در خدمتشان خواهم بود؛ برای بنده خدمت به مردم بالاترین درجه را دارد».
گمانهزنی دیگری حاکی است که برای تصدی وزارت امور خارجه دولت رئیسی، افرادی نظیر سعید جلیلی و علی باقریکنی مطرح هستند؛ باقریکنی در دوران حضور رئیسی در قوه قضائیه، معاون بینالملل او بود و به نظر میرسد در دولت رئیسی نیز وزیر امور خارجه شود.
برای وزارت اطلاعات نیز نام حجتالاسلاموالمسلمین عبداللهی مطرح است که اکنون رئیس حفاظت اطلاعات قوه است.
برای وزارت دفاع، بحث سردار امیرعلی حاجیزاده، فرمانده فعلی نیروی هوافضای سپاه مطرح است. فرماندهی که طی چند سال اخیر در حوزه کاری خود موفقیتهای قابلتوجهی را کسب کرده است؛ به گونهای که بعد از شهید حاج قاسم سلیمانی، یکی از محبوبترین فرماندهان نظامی کشور محسوب میشود.
نکته آخر اینکه نام هیچ چهره اصلاحطلب، اعتدالی یا مستقلی در این گمانهزنیهای کابینهای دیده نمیشود. در این صورت باید پرسید آیا شعار کابینه فراجناحی محقق خواهد شد؟ آیا رئیسی فراتر از جناح و چهرههایی که در اطراف ستادهای او حضور داشتند و به او برای رسیدن به ریاست دولت کمک کردند، از جریانهای دیگر استفاده خواهد کرد؟ شاید سؤال مهمتر این باشد که آیا او اصلا در صورت تمایل میتواند فراتر از فشار و خواست جریانی که حامی او بودند دست به انتخاب و کنش بزند؟