انتقاد روزنامه حامی دولت از ادبیات روحانی
یک روزنامه اصلاحطلب و حامی دولت با انتقاد از ادبیات روحانی نوشت: رئیسجمهور فراموشکار شده است.
کیهان: مدیرمسئول آفتاب یزد در سرمقاله این روزنامه با عنوان «آقای رئیسجمهور زود فراموش کردید»، نوشت: رئیسجمهور اخیرا در جلسه هیئت دولت عصبانی بود، عصبانی از اینکه به قول او در مناظرات به دولت ظلم شده است. وی گفت: «در این انتخابات مشخص شد که فقط دولت است که ایراد دارد و بخشهای دیگر از جمله قوه قضائیه، قوه مقننه، مجمع تشخیص مصلحت نظام خوشبختانه خوب و سالم هستند و مشکل فقط دولت است و...»
برخی سخنان در مناظرات هرچند میتواند ناصحیح باشد ولی آقای رئیسجمهور خیلی زود دچار فراموشی شدهاند و به یاد نمیآورند که تخریبها و اتهامافکنیها در سالهای 92 و 96 علیه دستگاههای اجرایی از سوی چه فرد یا افرادی بود، هرچند اشکال بر آن 8 سال دولت مدعی عدالت وارد بوده است.
آیا آقای روحانی واعظی دلسوز و آشنایی ندارند که متذکر شوند در سال 96 چگونه رقیب اصلی خودشان را به انواع اتهامات مینواختند؟ آیا وزیری در این دولت نیست به آقای روحانی متذکر شود چگونه در این 8 سال سفرههای مردم کوچک شد و سرمایههای مردم در بورس تبخیر گردید؟
به هر حال این خاصیت رقابتهای سیاسی است. معمولا در چنین رقابتهایی اظهاراتی تند و تیز مطرح میشود. مهم مردم هستند که نظر و رایشان چیست؟ اگر آقای روحانی صحیح میگویند میتوان از کیفیت و کمیت آرای مردم، نکات وی را تایید یا رد نمود.
آفتاب یزد همچنین در گزارشی اقتصادی با بیان اینکه قدرت خرید 80 درصد مردم در دولت روحانی کاهش یافت، خاطرنشان کرد: تورم در حال حاضر طی 42 سال اخیر بیسابقه بوده است. یکی از دلایل بروز تورم مالیات تورمی، کسری بودجه دولتهاست.
دولتها برای تامین هزینههایی که درآمدهایشان توانایی پوشش آنها را ندارد، به استقراض از بانک مرکزی روی میآورند. این به معنای انتشار پول برای تامین کسری بودجه دولت یا همان پولی کردن کسری بودجه است. با انتشار پول، حجم نقدینگی افزایش مییابد و از آنجایی که رشد حجم نقدینگی در سالهای گذشته معمولا با رشد بخش واقعی اقتصاد متناسب نبوده، شاهد افزایش نرخ تورم در اثر پولی کردن کسری بودجه بودهایم.
با افزایش نرخ تورم، ارزش پول ملی کاهش مییابد و کاهش ارزش پول ملی نیز به معنای کاهش قدرت خرید مردم است. بنابراین شاید حقوق ماهانه شاغلان تغییری نکرده باشد، اما با حقوق ماهانه قبلی، توانایی خرید کالاها و خدمات کمتری را دارند. در واقع تورم مانند نوعی مالیات عمل میکند که درآمد قابل تصرف افراد را کاهش داده است. این همان مالیات تورمی یا دست بردن دولتها در جیب مردم است.