مصباحیمقدم: سال 76 میگفتند بنویسید خاتمی، بخوانید ناطقنوری!
یکی از اعضای جامعه روحانیت مبارز گفت: اینکه برخی ادعا کنند، رئیسجمهوری از قبل انتخاب شده اولاً خیلی دور از واقعیت است و ثانیاً حکایت از نوعی القا و ابراز دشمنی با منافع و مصالح ملت ایران دارد و ما نباید گوشمان بدهکار چنین حرفهایی باشد. مگر در گذشته در ۱۳۷۶ القا نمیکردند که بنویسید خاتمی بخوانید ناطق نوری.
ایران: وزارت کشور در روزهای ثبتنام شاهد حضور نخبگان متعدد و در عین حال از طیفهای سیاسی مختلف بود که خود را برای ریاست جمهوری داوطلب کردند؛ از مصطفی تاجزاده تا سعید جلیلی. استقبال چهرههای سیاسی در این مرحله با این پرسش همراه بود که آیا همین شور و شوق داوطلبان برای ثبتنام در رأی دهندگان نیز تکرار خواهد شد و چه عواملی میتواند سبب چنین تداوم حسی شود.
با غلامرضا مصباحی مقدم، از اعضای جامعه روحانیت مبارز و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام درباره این پرسش و نقشی که شورای نگهبان بهعنوان ناظر و تأیید کننده صلاحیت داوطلبان در این مهم دارد گفتوگو کردیم.
*چهرههای متعدد و متنوعی برای انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم ثبتنام کردند، بر اساس تعدد ثبتنام کنندگان و صرف نظر از تأثیری که رأی شورای نگهبان در مورد تأیید صلاحیتها بر وضعیت انتخابات ۲۸ خرداد خواهد گذاشت، شما انتخابات پیش رو را چگونه ارزیابی میکنید؟
معمولاً در انتخابات پیشین کمتر شاهد این بودیم که این تعداد از افراد بنام و شخصیتهای شناخته شده برای نامزدی ثبتنام کنند. همین وضعیت سبب میشد که در ادوار گذشته نخبگان داوطلب با احتمال بالاتری از تأیید صلاحیت روبهرو باشند. همچنین در مرحله رقابت، تبلیغات و مناظرهها فرصت و توجه بیشتری معطوف هر یک از کاندیداها میشد. اما شرایط در این دوره از ثبتنام نامزدها متفاوت بود. شاهد آن بودیم که از هر دو جناح و حتی از میان شخصیتهای غیروابسته به جناحها تعداد قابل توجهی به میدان آمدند. این وضعیت به خودی خود نوید برگزاری یک انتخابات نسبتاً پرشور را میدهد. بالاخره هر کدام از این نامزدها جمعی هوادار دارند و جای امیدواری است که مردم هم از انتخابات استقبال کنند و در پای صندوقهای رأی بیشتر حضور پیدا کنند.
البته ناگفته پیدا است که این نحوه ثبتنام گسترده مقداری کار شورای نگهبان را سخت کرده است. تعداد کسانی که از حداقل شروط تصریح شده در قانون انتخابات ریاست جمهوری برخوردارند زیاد است و طبعاً شورای نگهبان فرصت بیشتری نیاز دارد تا بتواند رأی خود را نسبت به این تعداد کاندیدا جمعبندی کند.
*آیا میتوان انتظار داشت که در نهایت شاهد همین سطح از تنوع فکری در میان کاندیداهای نهایی انتخابات هم باشیم و شورای نگهبان به نحو موسع تری به مقوله احراز صلاحیت داوطلبان ریاست جمهوری نگاه کند؟
من شخصاً تنوع فکری و سیاسی نامزدها را میپسندم؛ ولی در مقابل معتقدم شورای نگهبان هیچ نگاه سیاسی به کاندیداها ندارد که بخواهد از اول حکم به مردود کردن کاندیداهای بعضی طیفهای سیاسی بزند و از طیف دیگری استقبال کند. جایگاه شورای نگهبان یک جایگاه قانونی، اخلاقی و ملی است و یک جایگاه جناحی نیست. از این جهت نگاهشان هم یک نگاه سیاسی و جناحی نیست و نباید باشد. بر خلاف بعضی که شوای نگهبان را به تنگ نظری و داشتن نگاه جناحی متهم میکنند معتقدم که چنین نگاهی در شورای نگهبان وجود ندارد.
*قبول دارید که در این دوره از انتخابات یکی از اساسیترین مسائل، مسأله مشارکت شهروندان در انتخابات و تحقق مشارکت حداکثری است؟ در این صورت آیا نمیتوان از تنوع سیاسی نامزدها بهعنوان یک ضرورت دفاع کرد و خواستار رویکردی متفاوت در تأیید صلاحیتها شد؟
این رویکرد متفاوت را من نمیفهمم. مهم این است که اینهایی که کاندیدا شدهاند باید صلاحیتهای لازم را برای ریاست جمهوری داشته باشند و مرجعی که این صلاحیتها را احراز میکند هم شورای نگهبان است. این نیاز به تغییر ندارد. من این اظهارنظرهایی که بعضی میکنند و میگویند شورای نگهبان نگاهش را عوض کند نتیجه و میزان مشارکت متفاوت میشود، قبول ندارم. معتقدم نگاه شورا نگاه باثبات و مستقلی است؛ برخاسته از قانون اساسی، ایمان و اعتقاد و التزام به شرع است. بنابراین با همین نگاه اصولی و اساسی باید احراز کنند که کسی قدرت، توانایی و صلاحیت لازم را دارد، مدیر و مدبر است، رجل سیاسی و مذهبی است و با تقوا است. تقوا تعبیری است که آیتالله جنتی هم روی آن تأکید کردند که ما باید احراز کنیم که کاندیدا انسان باتقوایی است؛ دارای تقوای دینی، سیاسی و اخلاقی. طبعاً اینها باید مبنا قرار گیرد و به نظرم اگر این طور احراز صلاحیت کنند از کفایت لازم برخوردار است.
*در فرصت باقی مانده تا انتخابات چه عوامل دیگری میتوانند فضای سیاسی میان مردم را بشکنند و به افزایش مشارکت کمک کنند؟
رسانهها باید به مردم برای آینده امید بدهند گاهی اوقات قلمها که زده میشود و پیامهایی که منتقل میشود، مأیوس کنندهاند. حال آنکه اگر رسانهها و مطبوعات بنا را بر این بگذارند که امیدوارانه به سمت انتخابات بروند و مردم را تشویق کنند به حضور پای صندوقها، بنده بسیار امیدوارم که با وجود شرایط ناراحت کنندهای که بسیاری از مردم در اثر شرایط معیشتی و اقتصادی که دچار آن هستند به این امید که اوضاع بهبود پیدا کند پای صندوقهای رأی میآیند.
*در این دوره شاهد آن بودیم که حتی اغلب گزینههای اصلی تا روز ثبتنام تصمیمشان را اعلام نکرده بودند، بنابراین خبری از اینکه از آنها سؤال بشود که چه برنامهای دارند و چه شعارهای اساسی را میخواهند پیگیری کنند نبود. باوجود این شرایط به باور شما مسأله اصلی و محوری که باید در فرصت کمتر از یک ماه باقی مانده انتخابات پیش رو دربارهاش بحث بشود و دال مرکزی انتخاب مردم قرار بگیرد، چیست؟
اینکه کاندیداهای اصلی دیرهنگام آمدند معلول فضای مسموم سیاسی است. فضای سیاسی ما متأسفانه بسیار فضای ناپسندی است. دیدیم بعضی ازافرادی که به میدان آمدند چطور بلافاصله مورد هجمه و حمله عدهای قرار گرفتند یا حتی خود این کاندیداها بعضاً شروع کردند حمله به دیگران. این فضا فضای مسمومی است. این فضا غیراخلاقی و نامطلوب است. بنابراین یکی از علل اینکه با تأخیر آمدند ثبتنام کردند این بود که دیرتر دچار حمله و هجوم از ناحیه مخالفان خودشان و رقبا قرار بگیرند.
اما اینکه دال مرکزی موضوعات تبلیغاتی و مناظره چه باید باشد به نظر من مسأله اصلی کارآمدی و توانایی اداره کشور است؛ خصوصاً در ابعاد معیشتی. اگر این، موضوع مناظرات قرار بگیرد و مردم ببینند که چه کسی در این حوزه حرفی برای گفتن دارد، تا چه حد توانایی دارد و چه برنامههایی را مطرح میکند در آن صورت انتخاب دقیقتری صورت خواهد گرفت.
*آیا به باور شما اینکه چه کسی سیزدهمین رئیس جمهوری خواهد شد پیشبینی پذیر است؟
اینکه برخی ادعا کنند، رئیس جمهوری از قبل انتخاب شده اولاً خیلی دور از واقعیت است و ثانیاً حکایت از نوعی القا و ابراز دشمنی با منافع و مصالح ملت ایران دارد و ما نباید گوشمان بدهکار چنین حرفهایی باشد. مگر در گذشته در ۱۳۷۶ القا نمیکردند که بنویسید خاتمی بخوانید ناطق نوری. القا میکردند او که از صندوق بیرون خواهد آمد ناطق نوری است. دیدیم که آقای ناطق ۷ میلیون رأی آورد و آقای خاتمی ۲۰ میلیون. این یعنی هیچ چیز قابل پیشبینی نیست. الان اگر کسانی بگویند که رئیسجمهوری منتخب معلوم است یعنی انتخابات ایران را نمیشناسند. در ۱۳۸۴ هم با آن موقعیتی که آقای هاشمی رفسنجانی داشت و همه تصورشان این بود که ایشان رئیسجمهوری میشود دیدیم که آقای احمدینژاد رأی آورد. بنابراین تجربه انتخاباتی ما نشان میدهد که اینگونه توهمات ارزشی ندارد و مردم ما هم گوششان بدهکار این حرفها نیست و انتخاب خودشان را خواهند کرد.