نسخه فیروزآبادی برای درمان دلزدگی مردم از دولت!
دکتر ابوالحسن فیروزآبادی در گفت و گو با ما نسخه ای برای درمان دلزدگی مردم از دولت ارائه می کند و ضمن مقایسه فیلترینگ با سموم دفع آفات دلیل حضورش در انتخابات را ایجاد «تحول» می داند
خراسان: ابوالحسن فیروزآبادی مرد شماره یک شورای عالی فضای مجازی، درمان بی میلی و دلزدگی مردم از دولت را نسخه «تحول و عدالت» و شاه بیت حضورش در رقابت های انتخاباتی را اتکا به توسعه و تحول دیجیتال برای تحقق عدالت اجتماعی می داند. او عقیده دارد دولت ها در عصر فناوری و ارتباطات عاملیت خود را از دست می دهند و روز به روز توخالی تر می شوند بنابراین تنها راه حفظ آن ها طبق نظر این پژوهشگر حوزه فناوری، علاوه بر کوچک سازی، «اجتماعی سازی» دولت است یعنی چالاک سازی و تعیین اراده دولت مطابق با پذیرش اجتماعی به جای پذیرش سیاسی. او فیلترینگ محدود را برنامه طبیعی دفع آفات مزرعه اینترنتی کشور می خواند وبا تفسیری تازه از سلبریتی ها(چهره ها) از منظر جامعه شناسی، تاثیرگذاری نقش آن ها را متذکر می شود. در ادامه گفت وگوی ما با این نامزد انتخابات ریاست جمهوری را بخوانید:
به نظر شما مهم ترین مشکل امروز کشور کدام است؟ راهکار شما برای حل مشکلات در صورت رئیس جمهور شدن چیست؟
از نظر من بحث تحول و عدالت، مهم ترین مشکل فعلی کشور است زیرا شاهدیم پدیده ای در جهان در حال رخ دادن است که دولت ها بخش «عاملی» خود را به تدریج از دست می دهند و به سمت دولت تو خالی شدن پیش می روند،یعنی بعد از این که درباره کوچک سازی دولتی، خصوصی سازی و مقررات زدایی مجموعه سیاست هایی از سوی نئولیبرال ها مطرح شد، در امتداد وقوع پدیده جهانی شدن میل به این که مردم دولت ها را دور بزنند با رسانه شروع شد.علاوه برآن که شهروندان توانستند رسانه شوند، در بُعد اقتصاد تحولات زیادی رخ داده است به طوری که هم اکنون پول هایی را می بینیم که در چارچوب موسسات مالی دولت ها نیست یا صحبت از قراردادهای حقوقی هوشمند، غیرقابل فسخ و انکاری است که زیر نظر هیچ دولتی نیست. دنیا به این سمت می رود و دولت ها به سمت انفعال هرچه بیشتر؛ اما در ایران چون سیاست ها به روش غلط پیاده شده، دولت کوچک نشده و شاید روز به روز هم بزرگ تر می شود. برداشت دولت هم از شعار کوچک سازی این است که چون نمی تواند تصدی گری را کنار بگذارد، به پدیده خصولتی دامن می زند. ما با دولت هایی مواجه ایم که مسئولیت را می پذیرند اما پاسخ گو نیستند یا پاسخ گو به روش های سنتی هستند به طوری که از تریبون ها به صورت یک طرفه صحبت کنند و قائل به آن نباشند که یک پاسخ گویی مسئولانه داشته باشند.بنابراین مهم ترین راهکار را خروج از روند دولت های منفعل و توخالی، حرکت به سمت دولت پاسخ گوی شبکه ای، تعاملی و چالاک همراه با مقتضیات روز می دانم.با بهره گیری از فناوری براساس نوآوری ها می توان مشکلات مردم را که بروز آن ها فوری است رفع کرد. در گذشته دولت ها فرصت داشتند به مشکلات تا زمانی که به مرحله حادی نمی رسید و تبعات اجتماعی نداشت، نپردازند ولی الان چنین فرصتی برای دولت ها وجود ندارد.شاید هم این بی میلی و دلزدگی درمردم درباره این که در انتخابات پیش رو مشارکت نداشته باشند، برآمده از ضرورت های تحولی است که باید در جامعه اتفاق بیفتد.
برای کوچک سازی یا به اصطلاح چابک سازی دولت برنامه دارید؟
من معتقد به تحول بومی دیجیتالی هستم. باید الگوهای آن را آگاهانه با صحت سنجی به کار ببریم. ممکن است مردم ما به طور عام از این تحول دیجیتالی به لحاظ شکل و پیچیدگی آن آگاه نباشند ولی رویکرد این تحول برایشان مهم است. ما این تحول را نه به دلیل دیجیتالی بودن بلکه به دلیل تحقق عدالت و ضرورت زمانی دنبال می کنیم بنابراین رویکرد نخبگانی ما در این زمینه «تحول» است و برای عامه مردم در جهت اطمینان بخشی «عدالت» است.در این تحول ضرورت اصلی آن است که با رویکرد عدالت محور، زندگی راحت تری برای شهروندان مهیا شود و انسان را به تعالی بالاتر در زمینه های فکری، اندیشه و حتی معنوی برساند.
در نگاه شما توسعه فضای مجازی در حوزه اجرایی کشور برای کوچک سازی و چابک سازی دولت مورد توجه قرار گرفته است، حال به نظر شما کدام زودتر محقق می شود؛ کوچک سازی یا چابک سازی؟
در مقدمه هر تحولی شاخص هایی تعریف می شود به عنوان شاخص آمادگی. وقتی می خواستند دولت الکترونیک را در دنیا مطرح کنند، شاخص های آمادگی آن را مورد توجه قرار دادند. باید ببینیم آمادگی در کشور چقدر وجود دارد و متناسب با آن حرکت کنیم. باید چارچوب کار را مشخص کنیم، ظرفیت و خواسته ملت را بیابیم و در این تحول مشارکت بدهیم. درخواست مان از همه جناح های سیاسی و بخش های حکومت خارج از دولت این است که با یک اجماع نظر با این توسعه همراه شوند، نه مانند این که برخی می گویند اول برویم مشکلات سیاست خارجی را حل کنیم، بعد به مشکلات داخلی رسیدگی کنیم البته من متعرض کسی در این باره نیستم اما بحث ما این است که این توسعه به فضاسازی کامل، دعوت به همبستگی و همیاری ملی و در عین حال به طراحی و برنامه ریزی در تمام حوزه ها به صورت همزمان و حرکت به صورت متوازن نیاز دارد. کار دشوار است اما از لحاظ نظری برای ما چارچوب کار روشن است و به لحاظ عملی نیز باید ببینیم چگونه می شود البته به انجام کار خوش بین هستیم چون می دانیم این کار براساس پذیرش اجتماعی است.معتقد هستم وارد عصری شده ایم که پذیرش سیاسی برای پیاده سازی اراده های دولتی کفایت نمی کند بلکه در هر موضوعی پذیرش اجتماعی نقش اصلی را دارد. من به اجتماعی شدن دولت نگاه ویژه دارم. همان طور که می بینیم دیگر نخبگان سیاسی به تنهایی تعیین کننده نیستند و در گروه های مرجع الان با اسامی و افراد جدید چون سلبریتی و اینفلوئنسر، مواجه شده ایم که نقش ایفا می کنند. حالا هرقدر نخبگان بگویند این ها نمی دانند و نمی فهمند اما واقعیت آن است که سلبریتی ها بدون پایه محکم تئوریک نبض جامعه را دارند. آن ها روح جمعی اجتماع مربوط به خود را درک و معمولا آن چیزی را که جامعه از آن ها طلب می کند، فهم کرده اند بنابراین ما نمی توانیم به این سلبریتی ها بی تفاوت باشیم البته از آن جایی که این تحول قدری سریع است، باید مراقب بود که دچار افراط و تفریط نشوند یا جای جامعه شناسان و سایر نخبگان را نگیرند ولی بی توجه هم نباید باشیم.
ثبت نام شما در آخرین روز به دلیل آن بود که مردد بودید یا برنامه خاصی برای حضور نداشتید؟
دغدغه ام این بود که کشور نیاز به تحول دارد. با توجه به شناخت و تجربه ای که داشتم و این که احساسی در جامعه با عنوان نگرانی از مشارکت پایین مطرح می شود، همچنین سخنرانی اخیر رهبر معظم انقلاب در جمع دانشجویان که برای اولین بار بحث تحول را به صورت وسیع و به تفصیل مطرح کردند، این احساس را در من ایجاد کرد که باید در این حوزه ورود داشته باشم. آدمی نبودم که خود به دنبال مقام باشم، از این رو برخلاف سنت سال های اخیر که عده ای برای کسب مقام تلاش می کنند، همیشه در گذشته مقام به من داده شده است بنابراین به رغم این که خیلی از دوستان توصیه کردند چون جامعه، شناختی روی من ندارد شرکت نکنم، در آخرین روز ثبت نام کردم.احساس می کنم اگر فرصتی باشد تا حداقل بخشی از موضوع که برآمده از تجربه و دانش بنده است، بیان بشود، دین خودم را به جامعه ادا کرده باشم.حال اگر مردم به بنده این فرصت را بدهند که برای اجرا هم نقشی ایفا کنم، خدا را شاکر خواهم بود که فرصت انجام این مسئولیت سخت برایم حاصل شده است.
آیا با شخصیت ها و گروه های سیاسی برای حضور در صحنه رقابت انتخابات صحبتی داشتید؟
خیر. با هیچ شخص و جریانی صحبت نداشتم.
آیا با توجه به سوابق کاری و تحصیلی تان توانایی حل مشکلات جامعه در مقام رئیس جمهور را در خود می بینید؟
سابقه تحصیلی بنده فقط فناوری اطلاعات و ارتباطات نیست، دکترای مدیریت راهبردی هم دارم و تحصیلات فنی رشته مهندسی مکانیک هم تا نیمه راه دانشگاه داشته ام، سال ها مهندس اجرایی پروژه های بزرگ در کشور بوده ام. مطالعات حوزوی داشتم و در شستا که دولتی کوچک به حساب می آید، کار کرده ام. در حوزه حمل و نقل نفتی کار کرده ام، در این دولت هم بیش از سه سال قائم مقام وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی بودم. با موضوعات حوزه رفاهی و درمان کشور آشنایی دارم و فکر می کنم در حوزه اقتصاد ، سیاست و حوزه امنیتی تجربه داشته ام.
در 5سال اخیر که در شورای عالی فضای مجازی بودید آزمون سخت آموزش تحصیلی فضای مجازی را داشتید و کارنامه مورد تاییدی از خود به جا گذاشته اید، حال این سوال پیش می آید آیا بهتر نیست در این حوزه همچنان کار و پروژه های خود را تکمیل کنید، بعد به حوزه ریاست جمهوری ورود کنید؟!
با مقدماتی که نقل کردم، اگر کار کوچکی را که اکنون در ستاد انجام می دهیم با اختیارات ملی انجام بدهیم، دستاوردهای بزرگ تری به دست می آید و قاعدتا بنده رئیس جمهوری خواهم بود که به این شورا و مرکز ملی اهمیت بیشتری خواهم داد. چون یکی از مشکلاتی که ما در این زمینه داشتیم، این بود که اهمیت لازم به این مرکز داده نشد اما به هر حال با همان امکانات موجود توانستیم نقش مثبتی داشته باشیم.
بسیاری از نامزدهای عمدتا اصولگرا یکی از شعارهایشان اجرای شبکه ملی اطلاعات بود. این پروژه در چه سطحی است و اجرایش چقدر می تواند مسائل و مشکلات را حل کند؟
معتقدم همان طور که در فضای فیزیکی قلمرو داریم و پایه آن قلمرو سرزمینی است که حدود و ثغوری دارد و تمام منافع ملی و فرهنگی مان در آن قرار دارد، در فضای مجازی هم باید قلمرو سازی کنیم. قلمرو سازی بستر و خاک می خواهد، حال در این فضا خاک قلمرومان کجاست؟ شبکه ملی اطلاعات! ما اگر خاک نداشته باشیم، قلمرویی را که در فضای مجازی نشان دهنده هویت سیاسی، فرهنگی و اجتماعی ما باشد ، نمی توانیم در خاک دیگران داشته باشیم. البته می توان در خاک دیگر همانند وضعیت فیزیکی تاثیر بگذاریم. بعضی ها فراموش کرده اند و می گویند شما هویت و زندگی ات را در این فضا مانند «کولی ها» بگذار و در حالت تاثیر و قلمرو نداشته باش. ما می گوییم این قلمرو که مصوبه شورای عالی فضای مجازی را دارد، باید ساخته شود. حالا در این قلمرو سازی گاه به دلیل این که برخی هنوز در مفهوم سیاسی گذشته زندگی می کنند، اختلاف دیدگاه وجود دارد چون همه پدیده ها را با نگاه و فلش سیاسی می بینند. همین باعث شده این ایده درست در تفسیر با تعابیر سیاسی خلط معنا بشود و به یک اجماع نظرواحد نرسیم.
درباره نگاه متفاوت جناح های سیاسی به این موضوع چه توضیحی دارید؟
یک جناح تصور می کند شبکه ملی اطلاعات یعنی شبکه ای که از دنیا قطع باشد و فقط دیدگاه های خاصی در آن مطرح شود. دیدگاه دیگری وجود دارد که درمقابل آن فکر و تصور می کنند. منظور این است که هیچ چیز نباید درست شود چون اگر شبکه ملی ساخته شود، آزادی هایمان از بین می رود. این دو نظر با یکدیگر در نشریات و فضای رسانه ای یک طرفه به هم متعرض می شوند.ما هیچ گاه نیامدیم بررسی کنیم که قلمرو سازی باید چگونه باشد، حوزه تاثیر باید کجاها باشد. ما تلاش کردیم آن محورهایی را که همه می توانند روی آن اجماع کنند، به تصویب شورای عالی برسانیم که به نظرم موفقیت بزرگی بوده است. ضمن آن که توانسته ایم اسناد خوبی
برای شبکه ملی تعریف و الزاماتش را تعیین کنیم. البته تحریم و شرایط مالی هم در زمینه تحقق نیافتن کامل شبکه مذکور بی تاثیر نبوده اما به رغم این مسائل تاکنون 35 درصد کارپیاده سازی شده و جلو رفته است.
نظر شما درباره فیلترینگ چیست؟ چقدر در حل معضلات موثر است؟
اگر فضای مجازی را کار کشاورزی ببینیم، فیلترینگ کار سموم دفع آفات را می کند. به ویژه در عصر جدید که ما نمی توانیم کشاورزی بدون سموم دفع آفات داشته باشیم و تنها در یک سری روستاهای متروک و دور افتاده شاید بشود بدون سم، کار کشاورزی غیر بهره ور انجام داد اما برای کشوری پرجمعیت نمی توان این کار را کرد. این جا بحث این است که چقدر از سم باید استفاده کنیم یا کل کشاورزی را در سم خلاصه نکنیم. کشاورزی هزاران چیز می خواهد، یکی از آن ها سم است. برخی تصور می کنند مدیریت فضای مجازی یعنی این که از فیلترینگ خوب استفاده کنیم. از سوی دیگر برخی انتظار دارند فیلترینگ نداشته باشیم که این هم حرف سخیفی است.باید در نظر داشت که سازوکار فناوری از سوی آمریکا به صورتی در حال طراحی شدن است که کشورها نتوانند اعمال فیلتر کنند، از این رو باید آماده بشویم برای استفاده محدود از سم و کشف راه های علمی برای استفاده از کشاورزی ارگانیک که بهترین راه ایجاد قلمرو ملی است با پلتفرم های بومی معادل خارجی آن.