پدیده پوششی و منطق اصلاحطلبان
بسیاری از نامزدهای انتخاباتی با این نیت ثبتنام کردند که در نهایت به نفع نامزد دیگری کنار بروند و این موضوع زیر ذرهبین رسانههاست
گروه سیاست سایت فردا - انتخابات 1400 شاید بیشتر از دو، سه نامزد جدی نداشته باشد اما نامزد پوششی زیاد دارد. از همتی و پزشکیان در جریان اصلاحت گرفته تا زاکانی و جلیلی در جبهه اصولگرایی. این موضوع را دیروز در گزارشی با عنوان «صف پوششیها» مورد بررسی قرار داده بودیم و مورد توجه روزنامهها نیز قرار گرفت. شاهد آنکه روزنامه «شرق» امروز در گزارشی با عنوان «ترافیک پدیده نامزد پوششی» مینویسد: «معروفترین نامزد پوششی انتخابات آینده که تقریبا همه از او بهعنوان پوشش ابراهیم رئیسی یاد میکنند، سعید جلیلی است؛ چراکه هم گعدههای ائتلافساز اصولگرایی یعنی شورای وحدت و شورای ائتلاف و هم دیگر چهرههای اصولگرایی و نمایندگانشان در مجلس و کمپینهای مردمیشان بارها و بارها اعلام کردهاند که نامزد اصلیشان ابراهیم رئیسی است. شکی هم در تأیید صلاحیت هر دو نفرشان وجود ندارد. در این صورت این سؤال باقی میماند که دلیل ثبتنام سعید جلیلی چیست؟ ابراهیم رئیسی چه نیازی به نامزد پوششی دارد؟ آیا نگرانی از اینکه نام رئیسی از صندوق رأی خارج نشود، باعث شده که فردی را برای کمک به او در مناظرات بفرستند؟ نکته قابلتأمل این است که گویا برای خود جلیلی هم مسجل است که فقط قرار است نقش یار کمکی را بازی کند تا فضای مناظره به نفع رئیسی و احتمالا با حمله به دولت مستقر گرمتر شود؛ چراکه در پاسخ به این سؤال که گفته میشود کاندیدای پوششی ابراهیم رئیسی هستید و در ازای معاوناولی کنار خواهید کشید، پاسخی مبهم و بیربط داده و گفته است: «عرصه انتخابات عرصه حضور نامزدها برای ارائه برنامههایشان و جلب اعتماد مردم است». اینکه چهرههایی که از تأیید صلاحیت خودشان مطمئن هستند، وارد کارزار انتخابات شوند، ستاد بزنند، هزینه تبلیغاتی کنند، زمانی از وقت مردم و رسانه ملی را به خود اختصاص دهند، درحالیکه خودشان هم مطمئناند برای نیامدن آمدهاند، بهجز فریب، تضییع حقوق مردم و بیتالمال نام دیگری دارد؟»
این روزنامه اصلاحطلب در ادامه این گزارش به نقل از لاله افتخاری عضو شورای وحدت اصولگرایان آورده است: «ما نامزد پوششی نداریم اما بعد گفته اگر هم داشته باشیم، از اصلاحطلبان یاد گرفتهایم که جهانگیری را ضربهگیر روحانی کردهاند، اما ما نامزدهایمان ضربهگیر نیستند!» در عین حال نوشته که «چمران، نایبرئیس شورای ائتلاف اصولگرا یا رسا استراتژی واقعی اردوگاه اصولگرایی را لو داده و گفته است: «ما باید از یک نفر حمایت کنیم، اما رئیسی نباید تنها باشد و باید یک تیم باشد تا بتواند به رئیسجمهوری برود. هر که بوده و پیدا شده در انتخابات شرکت کرده است. برای رئیسی در جبهه اصولگرا به اجماع رسیدهایم». به نظر میرسد اصولگرایان قرار است با تیم کابینه خود وارد گود انتخابات شوند و برای هر نامزد پوششی که محتمل است، در کابینه بعدی سهم و جای مشخصی داشته باشد کار ویژهای در انتخابات تعریف شده؛ مثلا برخی معتقدند سعید جلیلی قرار است حریف یا حریفان انتخاباتی رئیسی را که گزینهای مابین اصلاحطلبی و حامیان دولت فعلی هستند، در حوزه دیپلماسی و برجام به چالش بکشند. حتی گفته میشود که زاکانی هم در صورت تأیید صلاحیت قرار است که بهطور مشخص لاریجانی را به هماوردی بطلبد. زاکانی یکی از منتقدان رئیس سابق مجلس در پارلمان، بهویژه دوره نهم بود. در صورت تأیید صلاحیت یکی، دو اصولگرای دیگر بهجز رضایی، محتمل است که دیگران هم چنین نقشی را برای رئیسی ایفا کنند. امیرحسین قاضیزاده هم اگرچه مدعی شده مستقل است و بدون حمایت جریانی میخواهد در انتخابات شرکت کند اما او هم در صورت تأیید صلاحیت احتمالا در تیم رئیسی بازی میکند.»
روزنامه «جهان صنعت» اما در گزارش امروز خود به نقد تاکتیک نامزد پوششی پرداخته و چون میداند که اصلاحطلب بنای این کار را در فعالیتهای انتخاباتی گذاشتند، نوشته است: «باید متلکپرانیهای جریان اصولگرا را به جان خرید و مانع از ریشهدار شدن این رویه غلط شویم. »
این روزنامه به نقل از جلال جلالیزاده، عضو حزب اتحاد ملت نوشته است: «این درست نیست که چون اصلاحطلبان در انتخابات قبلی از نامزد پوششی استفاده کردهاند، از این ایده دفاع کنیم. ... جامعهای قابل تغییر و تحول است که جرات اعتراف به اشتباه خود را داشته باشد. اگر اصلاحطلبان در انتخابات قبلی این اشتباه را نکرده بودند حتما به نفعشان بود. اصولگرایان نیز با تکرار آن اشتباه قطعا ضرر خواهند کرد زیرا جامعه روز به روز آگاهتر میشود.»
جلال میرزایی، فعال سیاسی اصلاحطلب و نماینده پیشین مجلس اما در گفتوگو با همین روزنامه در عین حال که به خاطر استفاده از نامزد پوششی منتقد اصولگرایان است، حاضر به اعتراف نیست و اصرار دارد که اگر اصلاحطلبان از این ایده استفاده کردهاند، ناگزیر بودهاند! او میگوید: «الگوی یک وضعیت اضطراری را نمیتوان تبدیل به یک الگوی دائمی کرد.»
وی حتی مدعی است که پوششی خواندن برخی نیروهای اصولگرا در این انتخابات نوعی سرپوش گذاشتن بر عدم انسجام در اردوگاه اصولگرایی است و میگوید: «برخی نیروهای اصولگرا که در این دوره نامزد شدهاند پوششی تلقی میشوند اما من بعید میدانم که این طور باشد. به نظر بخش عمده آنان افرادی هستند که بدون هیچ کار تشکیلاتی احساس تکلیف کرده و چون فکر کردهاند که دیگر نیروهایشان کم میآورند، به کمک شتافتهاند. فکر نمیکنم که ثبتنام افرادی مثل آقای زاکانی و جلیلی بنا بر یک تقسیم کار تشکیلاتی باشد. حتی فکر میکنم اگر مهلت ثبتنامها دو روز تمدید شده بود، بیشتر فعالان سیاسی هر دو جریان ثبتنام میکردند. این یعنی که کار تشکیلاتی صورت نگرفته است.»
به هر حال اینکه برخی نامزدهای اصولگرا پوششی هستند یا خیر، به زودی معلوم خواهد شد. اینکه اصولگرایان از معرفی نامزد پوششی نتیجه مطلوب را میگیرند یا خیر نیز همینطور. اصلاحطلبان اما با تکرار استفاده از الگوی نامزد پوششی و در عین حال انتقاد از رقیب به خاطر بهرهگیری از همان ایده منطق خود محور خود را نمایان ساخته و ثابت میکنند که چطور وقتی حرف از منافع خودشان باشد از خیر پارامترهای توسعه یافتگی سیاسی گذشته و به هر شاخهای میآویزند.