رستم قاسمی: من هنوز خود را عضو سپاه می‌دانم/ من اقتصاددانم

کد خبر : 1064627

شرق:  تا انتخابات ریاست‌جمهوری 1400 کمتر از دو ماه زمان باقی است و آرام‌آرام نامزدهای جناح‌های مختلف مشخص می‌شوند؛ از نامزدهایی که همچنان بر توسعه سیاسی تأکید می‌کنند تا آنانی که با گفتمان انقلابی پا به عرصه گذاشته‌اند تا کسانی که اقتصاد را گفتمان اصلی خود می‌دانند. رستم قاسمی از‌جمله نامزدهایی است که باور دارد به دلیل سابقه‌ طولانی‌اش در حوزه اقتصادی و سازندگی می‌تواند کشور را از این وضعیت خارج کند. او دغدغه امروز جامعه را سیاست و جناح‌بازی‌های مرسوم نمی‌داند؛ بلکه معتقد است باید معیشت مردم را درست کرد تا سرمایه ‌اجتماعی نظام حفظ شود و مردم از این بازی‌ها خسته شده‌اند. در بین صحبت‌هایش آنجا که دکتر خطاب می‌شود، تصریح دارد که مهندس است. قاسمی مدرک کارشناسی ارشد خود را از دانشگاه امیرکبیر گرفته است. شاید بتوان گفت اگر او رئیس‌جمهور شود، بعد از محمود احمدی‌نژاد دومین رئیس‌جمهوری خواهد بود که با تفکر مهندسی سکان دولت را در دست خواهد گرفت. ساعتی را با نامزد 57‌ساله انتخابات پرپیچ‌و‌خم 1400 به گفت‌وگو نشستیم که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید.

‌به‌عنوان نخستین سؤال بفرمایید چه احساس ضرورتی کردید که وارد عرصه انتخابات شدید؟

شرایط بغرنج کشور بر کسی پوشیده نیست و همه بر وجود مشکلات جاری اذعان دارند و اکنون در وضعیت سختی از نظر اقتصادی قرار داریم؛ وضعیتی که بسیاری از سرمایه‌های اجتماعی کشور که مردم باشند، آسیب دیده‌اند؛ افزون بر این در حوزه‌های فرهنگی، اجتماعی و سیاسی هم آسیب‌های زیادی دیده‌ایم؛ اما حتما مهم‌ترین مشکل این روزهای کشور در حوزه اقتصادی دیده می‌شود و این معیشت مردم است که به گروگان گرفته شده است. وجود همه این مشکلات در حالی است که گنج‌های زیادی از‌جمله ثروت عظیم ملی، منابع سرشار خدادادی، موقعیت استثنائی ژئوپلیتیک و از همه مهم‌تر منابع انسانی عظیم در کشور وجود دارند؛ اما این گنج‌ها به رنج بر مردم تبدیل شده‌اند و حتما اگر مردم ما مردمی نجیب نبودند، این سختی‌ها را تحمل نمی‌کردند. بنده احساس کردم باید برای رفع مشکلات کمک کنم؛ زیرا تمام کارنامه‌ این‌جانب اقتصادی است. بعد از پایان جنگ به صورت پیوسته در حوزه‌های اقتصادی کشور دستی بر آتش داشته‌ام و همواره در حوزه‌هایی مانند صنعت، معدن، مسکن، انرژی و تجارت حضور داشته‌ام. به طور کلی کارنامه بنده اجرائی و عملیاتی شناخته می‌شود. یک دوره‌ای مسئولیت وزارت نفت را بر عهده داشتم که در آن زمان سخت‌ترین تحریم‌های بین‌المللی بر کشور اِعمال شد. همچنین به دلیل مسئولیت وزارت نفت، در اوپک هم مسئولیت داشتم و با جامعه بین‌المللی آشنایی دارم. واقعا باور دارم که دیگر در حوزه اقتصادی فرصت آزمون و خطا وجود ندارد و نمی‌شود کشتی توفان‌زده اقتصاد ایران را به دست فردی سپرد که تا به حال قایق‌رانی هم نکرده است. ما باید تمام تلاش خود را به کار بگیریم تا در تعامل با جامعه جهانی مشکلات اقتصادی را رفع کنیم تا در نهایت وضع معیشت ملت ایران بهبود یابد.

‌از نظر شما مهم‌ترین ابرچالش‌هایی که باید به سرعت با تشکیل دولت آینده رفع شوند، چیست؟

همان‌طور که گفتم چالش اصلی این روزهای کشور مشکلات اقتصادی و معیشتی است. چند محور وجود دارد که با تغییر دولت باید به‌سرعت رفع آنها در دستور کار قرار گیرند. رکود یکی از مهم‌ترین ابرچالش‌هاست. وقتی رکود حاکم می‌شود، بسیاری مشکلات پیرامونی به وجود می‌آورد. در پی رفع رکود باید رونق ایجاد شود؛ زیرا این مقوله، کشور را به کارگاهی بزرگ برای تولید تبدیل می‌کند؛ از سوی دیگر با ایجاد رونق می‌توان یکی دیگر از چالش‌ها یعنی بی‌کاری را رفع کرد. اگر همه اینها با هم پیش رود، فقر کاهش می‌یابد و قدرت خرید مردم بالا می‌رود؛ بنابراین اصلی‌ترین گام ایجاد رونق در کشور است که می‌توان با فعال‌کردن ظرفیت‌هایی که در کشور وجود دارد، خاصه ظرفیت بخش خصوصی آن را محقق کرد. یکی دیگر از مشکلات یا به تعبیری چالش‌های بزرگ، نداشتن مسکن است. بخشی از مردم در‌حال‌حاضر مستأجر هستند که همین نبود مسکن باعث پیامدهای منفی فرهنگی مانند ازدواج‌نکردن جوانان می‌شود.

‌چند سال است که کشور با موضوع برجام روبه‌رو است. در تمام این سال‌ها برجام فراز‌و‌نشیب‌های زیادی داشته است؛ یک زمانی مردم خوشحال بودند که با انعقاد برجام سایه تحریم‌ها از سر کشور برداشته می‌شود و یک زمانی هم با خروج یک‌جانبه آمریکا برجام به حالت تعلیق درآمد. نگاه شما به برجام چگونه است و فراتر از آن نگاه‌تان نسبت به مقوله مذاکره با کشورهای غربی را چگونه تشریح می‌کنید؟

به یاد داریم که مقام معظم رهبری از تعبیر نرمش قهرمانانه برای ادامه مذاکرات استفاده کردند. این تعبیر به دنیا اعلام کرد که ایران در پی جنگ نیست و باید تنش‌زدایی رخ دهد. فرمایشات مقام معظم رهبری به همان مذاکره تعبیر شد که درست هم تعبیر شد؛ بنابراین هیچ‌کس با اصل مذاکرات هسته‌ای مخالف نبود و نیست. من باور دارم ایران کشوری است که نمی‌تواند دور خودش دیوار بکشد. هر کسی می‌خواهد مسئولیت دولت را در اختیار بگیرد، می‌تواند با همه دنیا به غیر از رژیم صهیونیستی ارتباط برقرار کند. وقتی در وزارت نفت بودم، تجربه مذاکره با کشورهای مختلف را داشتم که بیشتر مذاکرات هم اقتصادی بود و بسیاری از آنها به نتیجه رسید. با کشورهای همسایه هم مذاکرات متعددی داشتم و اکنون با برخی از سران آن کشورها ارتباط دارم؛ بنابراین می‌دانم که نمی‌شود دور کشور دیوار کشید. اصل برجام موضوعی بود که هیچ‌کس مخالفتی در انعقادش نداشت؛ اما اینکه حالا بخواهیم بر سر این بحث کنیم که آیا می‌شد از مذاکرات نتایج مطلوب‌تری گرفت یا به سمتی رفت که ضمانت‌های طرف مقابل برای پایبندی به آن واقعی‌تر می‌شد، بحث دیگری است که نیاز به یک نشست کارشناسی مجزا دارد.

‌شما می‌گویید می‌شود به جز رژیم صهیونیستی با همه کشورها از‌جمله با آمریکا ارتباط داشت؛ در‌حالی‌که برخی نیروهای سیاسی بعد از انعقاد برجام به‌شدت مخالف هرگونه مذاکره دیگری با آمریکا بودند. یعنی شما باور دارید می‌توان با آمریکا بر سر موضوعات مختلف وارد گفت‌وگو شد؟

آمریکا‌یی‌ها در دهه‌های متمادی گذشته زمینه بی‌اعتمادی گسترده‌ای را میان خودشان با ملت ایران فراهم کرده‌اند. در وهله نخست باید از سوی آنها اعتمادسازی شود. مردم ایران به آمریکا بی‌اعتماد هستند و حتی این بی‌اعتمادی پیش از انقلاب هم وجود داشت. برجام محک خوبی بود که آمریکایی‌ها می‌توانستند متعاقب آن اعتماد از‌دست‌رفته را بازگردانند. آمریکایی‌ها با هر کیفیتی سندی به نام برجام را پذیرفته بودند و باید آن را اجرا می‌کردند. من در تاریخ مذاکرات به یاد ندارم که وزیر امور خارجه آمریکا 20 روز خارج از این کشور با پایی شکسته حضور داشته باشد تا سند مورد بحث امضا شود؛ اما جان‌ کری این کار را کرد تا برجام منعقد شود. ایران هم بر اساس گزارش‌های آژانس انرژی اتمی، به تمام تعهداتش پایبند بود؛ اما متأسفانه دولت آمریکا در دوران ترامپ به صورت یک‌جانبه از برجام خارج شد و زمینه بی‌اعتمادی موجود را گسترش داد. بله ما می‌توانیم به جز رژیم صهیونیستی با همه کشورها ارتباط داشته باشیم، ولی اگر زمینه اعتماد فراهم شود.

‌شما در جایی گفته بودید زمان تصدی وزارت نفت توانستید تحریم‌های نفتی را دور بزنید و نفت بفروشید. آیا شما دیپلماسی را در دور‌زدن تحریم‌ها می‌بینید یا می‌خواهید واقعا تحریم‌ها رفع شود؟

هدف اصلی من رفع تحریم‌هاست. من در دوران مسئولیتم در وزارت نفت، مسئول عبور از تحریم‌ها بودم. در آن زمان تحریم‌های سازمان ملل، اروپا و آمریکا بر ایران اِعمال می‌شد که سخت‌ترین تحریم‌ها بود و کاملا آشنا هستم که تحریم‌ها چه پیامدهای سختی بر کشور تحمیل می‌کنند. به همین دلیل اکنون برای خود سه محور تعیین کرده‌ام که نخست رفع تحریم‌هاست. تردید نکنید کسانی که با رفع تحریم‌ها مخالفت می‌کنند، از وضعیت کشور خبر ندارند. دوم آنکه اگر به هر دلیلی تحریم‌ها رفع نشد، باید بتوانیم با آنها مقابله کنیم. البته دورزدن تحریم‌ها هزینه‌بر است و ریسک بالایی دارد و نمی‌توان به آن به‌عنوان یک راه‌حل دائمی نگاه کرد و صرفا برای آن است که به مشکل فروش نفت برنخوریم؛ زیرا اگر نفت فروخته نشود، به معیشت مردم لطمه وارد می‌شود و باید در جنگ اقتصادی، آرایش اقتصادی به خود بگیریم. ببینید، مایی که هم در جنگ حضور داشته‌ایم و هم در میانه جنگ اقتصادی بوده‌ایم، به شما می‌گوییم که جنگ اقتصادی به مراتب سخت‌تر است. حالا فرض کنیم که در درازمدت تحریم‌ها رفع نشود، در آن صورت نمی‌توان برای مدت طولانی تحریم‌ها را دور زد؛ بنابراین باید به سمت بی‌اثرکردن تحریم‌ها برویم. یادمان نرفته که اوباما به‌عنوان رئیس‌جمهور وقت آمریکا، در کنگره در آغاز مذاکرات هسته‌ای با ایران گفت تحریم‌ها بر ایران اثری ندارد. ما در دوران خود تمام تلاشمان را به کار بستیم تا تحریم‌ها را بی‌اثر کنیم و اگر همان شیوه ادامه می‌یافت، مطمئن باشید اکنون در این وضعیت نبودیم.

‌یک زمانی گفتید به آقای زنگنه برای فروش نفت کمک می‌کنم؛ کمک کردید؟

بله.

‌چه کردید؟

بنده به تمام دولت‌های بعد از جنگ کمک کرده‌ام. در دولت سازندگی بسیاری از طرح‌ها را اجرا کردم، در دولت آقای خاتمی فارغ از توجه به نوع نگاه سیاسی دولت، طرح‌های متعددی را به سرانجام رساندم، در دولت آقای احمدی‌نژاد همین‌طور و در دولت آقای روحانی هم از هیچ تلاشی فروگذار نکردم و به جرئت می‌گویم نه‌تنها در حوزه فروش نفت، بلکه در بسیاری زمینه‌ها به دولت کمک کردم تا حدی که یک بار آقای زنگنه گفت قاسمی 95 درصد نه، بلکه صددرصد کنار ماست.

‌شما در دولت آقای احمدی‌نژاد کار کردید. او یک‌ بار در دولت اول خود و یک بار هم در سال 92 از تحریم‌ها به‌عنوان کاغذپاره یاد کرد. شما اکنون می‌گویید تحریم‌ها تأثیرگذار است؛ آیا آن زمان هم همین نظر را داشتید و واکنشی به این سخن آقای احمدی‌نژاد نشان دادید؟

همیشه گفته‌ام که تحریم‌ها اثر خودش را دارد. من سال‌ها فرمانده قرارگاه خاتم‌الانبیا در سپاه بودم و باور کنید به‌هیچ‌وجه تمایل نداشتم از آن مسئولیت جدا شوم و به دولت بروم؛ اما وقتی تحریم‌ها شروع شد، این مسئولیت به من واگذار شد. در دوران مسئولیتم در وزارت نفت همیشه می‌گفتم که تحریم‌ها بر اقتصاد کشور اثرگذارند و باید آنها را بی‌اثر کرد که به همت دوستانم در وزارت نفت این مهم تا حدی محقق شد؛ به نحوی که هیچ‌کس تصور نمی‌کرد در اوج تحریم‌ها، پالایشگاه خلیج فارس ساخته شود.

‌نظرتان درباره وضعیت کنونی آقای احمدی‌نژاد چیست؟

به نظرم آقای احمدی‌نژاد در دوران ریاست‌جمهوری خود امید را به کشور برگرداند. ایشان با فعالیت‌های عمرانی و آبادانی خود باعث شد همه مردم از این تصور که فراموش شده‌اند، فاصله بگیرند؛ چرا‌که دیدند عدالت اجتماعی در کشور به اجرا درآمد. همه کشور یک کارگاه سازندگی شده بود و این نقطه قوت دولت ایشان بود. بااین‌حال، همین دولتی که نقطه قوتش آبادانی بود، دقیقا زمانی که وارد فاز سیاست‌ورزی شد، ضربه خورد و این اشتباه بزرگی بود.

‌جناب قاسمی قدری سؤالات انتخاباتی هم مطرح کنیم. شما را می‌توان یک نیروی اصولگرا قلمداد کرد؟

خاستگاه و اردوگاه من انقلاب و مردم است. به‌طور کلی بنده به اداره کشور به‌هیچ‌وجه نگاه سیاسی ندارم؛ چرا‌که این موضوعات برای مردم نان و آب نمی‌شود، اشتغال و مسکن نمی‌شود، عزت و سربلندی نمی‌شود. وقتی هم به وزارت نفت رفتم، به‌هیچ‌وجه با نگاه سیاسی وارد نشدم؛ خلاف بسیاری که این وزارتخانه را یک وزارتخانه سیاسی می‌دانند، من باور دارم وزارتخانه تکنیکال نفت اصلا سیاسی نیست و با خود هیچ‌کس را به وزارتخانه نبردم و افراد را عوض نکردم. فردی در وزارتخانه حضور داشت و مدیرعامل یک شرکت مهم نفتی بود که در ستاد یکی از نامزدهای انتخاباتی کار می‌کرد و همه انتظار داشتند من او را عوض کنم، ولی چون فرد پاک‌دست و مجربی بود، او را عوض نکردم. واقعیت این است که باید نگاه سیاست‌زده از دولت و خاصه از اقتصاد کشور پاک شود. بزرگ‌ترین غده سرطانی کشور، سیاسی‌شدن اقتصاد است.

‌نتیجه می‌گیریم که شما تلاشی برای اجماع اصولگرایان بر خود نمی‌کنید و می‌خواهید به‌طور مستقل وارد انتخابات شوید؟

عرض کردم که اردوگاه من انقلاب و مردم است و این یعنی مردم و انقلاب برایم مهم‌تر از جریانات است.

‌ برخی می‌گویند که تعدادی از نامزدها برای ریاست‌جمهوری نامزد نمی‌شوند بلکه می‌آیند که در نهایت در دولت بعدی مسئولیتی در اختیار بگیرند...

من یک زمانی گفتم که فردی اقتصادی هستم و برخی گفتند قاسمی منظورش این بوده که سپاهی نیستم. من هنوز خود را عضو سپاه پاسداران می‌دانم و حتی زمانی که به وزارت نفت هم رفتم، به‌عنوان یک سپاهی در این وزارتخانه خدمت کردم. در دوران جنگ هم مهندس رزمی بوده‌ام و بعد از جنگ هم همواره در کار سازندگی بوده‌ام و همیشه در کار اقتصادی فعالیت کرده‌ام. اگر امروز به صحنه آمده‌ام، برای اصلاح روند اقتصادی موجود در کشور است و به‌هیچ‌وجه دنبال مطرح‌کردن خود برای گرفتن مسئولیت نیستم.

‌آیا ممکن است به نفع نامزد خاصی کنار بروید؟

باوجود اینکه تا انتخابات فاصله زیادی نداریم اما هنوز آرایش انتخاباتی بین هر دو جناح سیاسی یعنی اصولگرایان و اصلاح‌طلبان روشن نیست و در‌این‌بین هم کسی را ندیدم که بر مدار معیشت و اقتصاد کشور برنامه‌ای ارائه کند. فضایی که الان وجود دارد، در اصل بیانگر این است که باید یک اقتصاددان و اقتصادران سکان کشور را در دست بگیرد. نتیجه کنونی وضعیت کشور حاصل همان فضایی است که عنوان شد حقوق‌دان هستند و قرار بود از حقوق ملت دفاع کنند. بنده حقوق‌دان نیستم و البته از ظرفیت تمام عزیزانم در این حوزه استفاده می‌کنم ولیکن یک اقتصادران هستم.

‌شما فردی اقتصادی هستید اما به دلیل آنکه خود را در قامت ریاست‌جمهوری مطرح کرده‌اید، پرسش‌های دیگری جز حوزه اقتصاد از شما پرسیده می‌شود؛ از جمله آنکه نگاه شما به مقوله توسعه سیاسی و آزادی‌های سیاسی و مدنی چیست؟

معتقدم امروز توسعه اقتصادی و گشایش اقتصادی برای ملت ایران مهم‌تر از توسعه سیاسی است. شعار توسعه سیاسی ناشی از روی‌کار‌آمدن دولت دوم خرداد توسط اصلاح‌طلبان پیگیری شده و می‌شود ولی نتیجه‌اش تنها و تنها همین جامعه خسته و دلزده‌ای است که احساس می‌کند مورد توجه نیست و کسی حرف دل آنها را نمی‌زند. ما زمانی می‌توانیم حرف از این مقولات بزنیم که مشکلات اساسی مردم را حل کرده باشیم. جوانی که بی‌کار است و در سن ازدواج قرار گرفته و در معرض هزاران آسیب اجتماعی قرار دارد قطعا به دنبال یک فضایی است که بتواند زیست بهتری داشته باشد. من قرار نیست با شعارهای سیاسی و وعده‌های کیفی مردم را سرگرم کنم. به مردم وعده‌های اجرائی و قابل‌اجرائی را خواهم داد که قابلیت اندازه‌گیری داشته باشد.

‌درباره حقوق زنان چطور می‌اندیشید؟

این را بارها گفته‌ام که من اهل حرف‌های پوپولیستی نیستم و اصلا نمی‌خواهم انتخاباتی حرف بزنم و هرچه می‌گویم کامل به آن اعتقاد دارم. ببینید؛ ما تا حرف از حقوق زنان می‌زنیم به موضوعاتی مانند دوچرخه‌سواری بانوان، حضور آنان در ورزشگاه‌ها، پوشش آنان در عرصه‌های مختلف از جمله ورزشی و... مواجه می‌شویم. یعنی شما اگر تمام مطالبات نهادهای اجتماعی و فرهنگی را بررسی کنید، می‌بینید در حوزه بانوان بیشتر از اینها حرفی نیست. من معتقدم بعد از 40 سال که از آغاز نظام جمهوری اسلامی می‌گذرد، نباید هنوز که هنوز است درگیر این موضوعات باشیم. نظام مطالبه حقوق زنان باید فضای فرهیخته‌تری را دنبال کند. بنده معتقدم نباید به بانوان نگاه قشری داشت بلکه باید به سمتی رفت که با رعایت اصول حقوق آنان را برآورده ساخت.

‌ مشخصا بر سر بحث پوشش زنان چطور فکر می‌کنید؟ آیا با گشت ارشاد مخالفید؟

حقیقتا تصور می‌کنم پوشش معیار خوبی برای طبقه‌بندی افراد نیست که بخواهیم با آن مواجهه انتظامی هم داشته باشیم. رهبرانقلاب، حاج قاسم سلیمانی و دیگر بزرگان نظام بارها در تریبون‌های مختلف با بهترین شیوه عنوان کرده‌اند که همین دختر کم‌حجاب هم دختر ماست و اگر اینان نقص ظاهری در حجاب دارند، شاید ما نقص باطنی داشته باشیم که کسی نمی‌داند.

‌تصور می‌کنید برخورد انتظامی با مقوله فرهنگی هسته را سخت‌تر می‌کند یا نرم‌تر؟

قطعا پاسخ روشن است.

‌یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های مردم مقابله با فساد است. چه طرحی برای ریشه‌کن‌کردن فساد اقتصادی در نظر دارید؟

هیچ‌کس نمی‌تواند فساد اقتصادی در کشور را انکار کند. باید ما به‌جای آنکه به این میزان بر افراد تکیه کنیم، به سازوکارها تکیه کنیم؛ به این معنا که سازوکارها می‌توانند با بخش مهمی از فساد مبارزه کنند. برای مثال وقتی افراد برای مالیات به اداره مالیات مراجعه نکنند و برای اخذ پروانه به شهرداری نروند، جلوی گلوگاه فساد گرفته شده است. آنها می‌توانند با سازوکاری که طراحی شده، کار خود را در فرایندی قانونی پیش ببرند. سازوکارمحور‌شدن کشور در همه عرصه‌ها از جمله برخورد با فساد به‌شدت می‌تواند مؤثر باشد. واقعیت این است که ما در بسیاری از زمینه‌ها کشور را به شیوه عهد دقیانوس اداره می‌کنیم. کشور امروز نیاز به یک جهاد قهری در حوزه مبارزه با فساد دارد.

‌یکی‌دیگر از مشکلاتی که کشور درگیر آن است، موضوع عدم کارآمدی مسئولان است؛ آقای قاسمی در حوزه کارآمدی چه باید کرد؟

کارآمدی آمپول نیست که به افراد تزریق شود و یک‌شبه افراد کارآمد شوند. ما دیگر در اداره دولت فرصت آزمون‌و‌خطا نداریم. افرادی باید به دولت بروند که کارنامه درخشانی خاصه در حوزه اقتصادی دارند؛ نمی‌شود فردی وارد دولت شود که هیچ‌چیز از انرژی، صنعت، اقتصاد نمی‌داند. وقتی دولتی خوب و دارای کارنامه موفق تشکیل شود، طبیعی است که کارآمدی هم متعاقبش می‌آید.

‌شانس خود را برای پیروزی چقدر می‌دانید؟

من فضای انتخابات را شانسی تلقی نمی‌کنم بلکه معتقدم باید جامعه رأی به سمت برنامه‌محوری و کارنامه‌محوری جلو برود. مردم به کارنامه و برنامه افراد توجه کنند. این خیلی مقوله سختی نیست.

‌ بسیاری از نامزدهای اصولگرا گفته‌اند که اگر آقای رئیسی نامزد شود یا در انتخابات ثبت‌نام نمی‌کنند یا به نفع او کنار می‌روند. شما چطور؟

آقای رئیسی در تمام دیدارهای خود با دیگران عنوان کرده‌اند که در انتخابات حضور پیدا نمی‌کنند. افراد مختلفی هم به سخنگویی از ایشان چنین نظری را تأکید و تأیید کرده‌اند.

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: