کاندیداتوری ظریف؛ فرصتها و تهدیدها
ظریف برای کاندیداتوری چند چالش مهم دارد اقبال عمومی، پشتوانه حزبی و جریانی، همچنین بحران مخالفان.
گروه سیاست سایت فردا - محمدجواد ظریف از همان وقتی که پرونده هستهای را به برجام ختم کرد، یک کاندیدای بالقوه بود. از همان وقتی که او را یادآور مصدق خطاب کرده و به استقبالش در فرودگاه رفتند. تصور میشد که محبوبیت او روز افزون است و ثمرات برجام نیز زمینه لازم برای کاندیداتوری او را فراهم خواهد کرد. ورق اما برگشت و با خروج آمریکا از برجام و سایر قضایا نه تنها ثمراتی از برجام مشاهده نشد، بلکه وضعیت معیشتی مردم برجام و مصدق و هر چه که بود را از یادها برد. محبوبیت آقای وزیر هم روز به روز کاسته شد. با این حال شاهدیم که برخی در جریان اصلاحات هنوز هم او را یک گزینه مستعد برای ریاست جمهوی میدانند. خاصه بعد از روی کار آمدن دولت بایدن در آمریکا و تحولاتی که احتمال مشاهده برخی گشایشها را افزوده است.
ظریف اما در همه این مدت یعنی چه آن وقتی که وضعیت برایش مناسب بود و چه حالا که خیلی اطمینان بخش نیست، احتمال کاندیداتوری خود را رد کرده است. او همیشه گفته که میخواهد در عرصه تخصصی خود یعنی سیاست خارجی کار کند اما اصلاحطلبان پایشان را در یک کفش کرده و اصرار دارند که نامزد شود.
البته تصمیم گیرندگان در این جریان سیاسی را نیز باید درک کرد. دستشان از نامزدی که هم تایید صلاحیت شود، هم محبوب باشد و هم کارنامه قابل ارائه خالی است. به خصوص بعد از سیدحسن خمینی از گردونه انتخابات؛ همین است که در روزها اخیر شاهد توجه بیشتر رسانههای اصلاح طلب به ظریف هستیم.
مثلا روزنامه شرق که بعد از اعلام خبر عدم کاندیداتوری سیدحسن خمینی، ظریف را عکس یک کرده و به نقل از محمد عطریانفر، عضو شورای مرکزی حز کارگزاران از سازگاری تام و تمام ظریف با ویژگیهای اصلاحطلبانه نوشته بود، امروز از چالشهای انتخاباتی او میگوید.
این روزنامه اصلاحطلب در گزارشی که امروز عکس دو شده است، مینویسد: «شرایط بغرنج اقتصادی، خروج ترامپ از برجام، عملکرد ضعیف دولت در موضوعات مختلف، برخورد قهری با اعتراضات و دهها عوامل دیگر زمینه نارضایتی از وضع موجود، مردم را به عملکرد دولت بدبین کرد و طبیعتا نمیتوان انتظار داشت در چنین وضعیتی وزیر امور خارجه در حاشیهای امن باشد و همان محبوبیتی را داشته باشد که برای مثال در سال 95 داشت.البته ظریف با همه این چالشها، به باور برخی هنوز قائمبهشخص سرمایه اجتماعی دارد و اگر جبهه اصلاحات از او حمایت کند، نهتنها سرمایه اجتماعی اصلاحطلبان قهر نمیکند، بلکه سبد رأی شخصی ظریف نیز بر آن افزوده میشود.»
به نوشته این روزنامه یکی دیگر از چالشها او این است «هیچگاه عضو هیچ جناحی نبوده است و اکنون هم از نظر تشکیلاتی نه اصلاحطلب است، نه اصولگرا و نه حتی اعتدالی. ممکن است برخی بگویند که او متصل به حزب اعتدال و توسعه است (حزب نزدیکان حسن روحانی)، اما اینطور هم نیست؛ زیرا اگر معیار عضویت تشکیلاتی است، ظریف عضو رسمی حزب اعتدال و توسعه هم نیست و اساسا این حزب را به معنای دقیق نمیتوان یک حزب اصلاحطلب دانست.»
شرق چالش بعدی را هم «بحران مخالفان» میداند و مینویسد: « اگر ظریف در انتخابات نامزد شود، حتما با موجی از مخالفتهای گسترده، بهویژه از سوی اصولگرایان تندرو روبهرو میشود. برخی نیروها برخلاف برخی که ظریف را تا سرحد امیرکبیر یا مصدقشدن بالا میبردند، تا مرز خیانت پایین میآورند و تمام مذاکراتی را که او در چارچوبهای سیاستهای تعیینی شورای عالی امنیت ملی پیش برد، نوعی خیانت قلمداد میکنند که اگر ظریف نامزد شود، احتمالا بهجای تبلیغات باید پاسخگوی ایشان باشد و هیچ بعید هم نیست آنها در موقعیت مقتضی با ایجاد حملات گسترده، افکار بخشی از جامعه را تحت تأثیر خود قرار دهند.»