ترفند تازه آمریکا برای ادامه تحریمها
شواهد نشان میدهد که محور مذاکرات گروههای مذاکرهکننده ایران و ۱+۴ در وین، بر اساس یک طرح فریبکارانه طراحیشده از سوی اتاقهای فکر آمریکایی، موسوم به «پایان بازی» است.
کیهان: مذاکرات هستهای ایران و کشورهای ۱+۴ در سطح معاونان وزیر و با حضور گروههای کارشناسی و با هدف احیای برجام، مجدداً در وین آغاز شده است. در همین رابطه، عباس عراقچی در پایان جلسه سهشنبه ۱۷ فروردین ایران و ۱+۴ در وین، توضیحاتی ارائه داد. در بخشی از این توضیحات آمده است: «همه مجموعه اقداماتی که باید صورت بگیرد، در یک گام که اسم آن را گذاشتیم «وضعیت نهایی» (endgame) صورت خواهد گرفت که در یک مرحله انجام میشود. نه [بحث] گامبهگام داریم، نه مذاکره مستقیم و نه مذاکراتی فراتر از برجام.»
سیاست قطعی جمهوری اسلامی
سیاست قطعی کشور در مسأله برجام، بارها توسط رهبر معظم انقلاب اعلام شده است: لغو همه تحریمها، راستیآزمایی ایران و سپس بازگشت ایران به برجام. دلیل اتخاذ این سیاست کاملاً روشن است: با توجه به پیچیده و چندلایه بودن نظام تحریمهای آمریکا علیه ایران، لغو بخشی از تحریمها یا لغو گامبهگام آنها، عملاً امکانپذیر نبوده و فایدهای برای کشور ندارد. بهعلاوه، کشور یک بار چوب اعتماد تام به طرف غربی بر سر اجرای تعهدات را خورده است. چه در دوره اوباما و چه در دوره ترامپ، این حقیقت آشکار شد که قول آمریکاییها بههیچوجه قابل اعتماد نیست.
از نقطهنظر اقتصادی نیز تجربه برجام به ما نشان داده است که توافق بر سر این شیوه از لغو تحریمها، از یک سو فضای نگرانی و بلاتکلیفی برای سرمایهگذاری و تجارت با ایران را زنده نگه میدارد و از سوی دیگر، خود توافق را به اهرم فشاری در اختیار آمریکا تبدیل میکند.
طرح «وضعیت نهایی» یا «آخر بازی» و تدوین «نقشه راه»
در فضایی که از یک سو، طرف ایرانی روی این سیاستِ منطقی و بهحقِ جمهوری اسلامی پافشاری میکند و از سوی دیگر، طرف آمریکایی بارها سخن از بازگشت گامبهگام به میان آورده، یک سؤال مهم پیش میآید:
با توجه به اینکه گذر زمان به شکل کنونی کاملاً به ضرر آمریکاست، تیم بایدن چگونه میخواهد خود را از کمند فشار هوشمند ایران رها کرده و از فرصت زمانیِ محدودِ باقیمانده، برای ایجاد نقطه توازن جدید از طریق کشاندن ایران پای میز مذاکره و نقض عملی سیاست اعلامیِ ایران بهره ببرد؟
پاسخ این سؤال، تدوین طرحی فریبکارانه موسوم به «آخر بازی» (endgame) و طراحی یک «نقشه راه» (roadmap) در اندیشکدههای آمریکایی و ارائه آن از سوی اروپا (بهعنوان واسط) به ایران است که در سخنان آقای عراقچی نیز به آن اشاره شده است. آمریکا با اینکه رسماً در مذاکرات حضور ندارد، اما با یک طراحی هوشمندانه، قصد مدیریت مذاکرات جاری با هدف ایجاد رخنه در سیاست قطعی جمهوری اسلامی را دارد.
طرح «آخر بازی»، ساخته و پرداخته اتاقهای فکری نظیر گروه بحران
چهار روز پیش از آغاز مذاکرات، «فایننشیالتایمز» در یادداشتی به گمانهزنی درباره این مذاکرات پرداخت و در خلال گزارش خود، مطلبی را از «علی واعظ» نقل کرد. علی واعظ رئیس برنامه ایران در اندیشکده گروه بحران (مستقر در واشنگتن) است. وی درباره این مذاکرات گفته بود: «نکته مثبت این است که وقتی یک نقشه راه وجود دارد، حداقل دو طرف دیگر تردیدی درباره اینکه آخر بازی چگونه خواهد بود ندارند. البته مذاکره درباره یک نقشه راهِ کامل، سخت خواهد بود.»
«اسفندیار بتمنقلیچ» که رابطه نزدیکی با گروه بحران و علی واعظ دارد، این طرح فریبکارانه گروه بحران را در یک رشتهتوییت هشتقسمتی، اینگونه شرح میدهد:
«ایرانیها تأکید دارند که با شیوه گامبهگام موافقت نخواهند کرد و آمریکا باید تمام تحریمها را لغو کند. خب، چطور میتوان این مسئله را حل کرد؟
پاسخ در مفهومی به نام «نقشه راه» و معنای اتخاذ آن نهفته است. یک نقشه راه میتواند حاوی گامها باشد، اما همچنین مستلزم تأیید و تصویب سیاسی همه طرفها بهصورت یکجاست.
یک نقشه راه مصوب، به این معناست که تکمیل موفق هر گام، بهصورت خودکار گام بعدی را کلید میزند. بدین ترتیب، اجرای تعهدات بهصورت گامبهگام انجام میشود اما تعهد سیاسی، بهصورت دفعی و در همان ابتدا انجام میشود.
در این صورت ایرانیها میتوانند ادعا کنند که تحریمها از همان روز تصویب برداشته شده است و دولت بایدن هم از لحاظ سیاسی متعهد میشود که طبق یک نقشه راهِ گامبهگام (و نه بهصورت دفعی) تعهدات اعلامی خود را اجرا کند.
تفکیک دو مفهوم «تصویب» و «اجرا»، نقشی کلیدی در دستیابی به برجام ایفا کرد. به نظر من، امروز هم این تفکیک میتواند کار را پیش ببرد.»
خطر عدول از سیاست قطعی نظام و از بین رفتن اهرمهای فشار ایران
شواهد نشان میدهد که آمریکا با روی میز قرار دادن طرحهای بهظاهر مقبول اما در باطن فریبکارانه و بازی با واژهها، دوباره در پی ترسیم فضای مشابه با زمان تصویب برجام و فریب گروه مذاکرهکننده ایرانی است.
گزاره «تصویب یکباره نقشه راهی برای بازگشت گامبهگام به برجام» که عصاره و ماحصل طرح فوق است، بهواقع یک تناقض آشکار، مملو از فریب و عاملی برای دور زدن سیاستهای اعلامشده از سوی رهبر معظم انقلاب است.
سیاست رسمی جمهوری اسلامی بر پایه دو اصل «بازگشت یکباره آمریکا به برجام (لغو یکباره همه تحریمها)» و «راستیآزماییِ» اقدام آمریکا از سوی ایران استوار است. آشکار است که اجرای این طرح، در عمل هر دو اصل را زیر پا خواهد گذاشت که نتیجه آن حفظ ساختار تحریم ها و خالی شدن دست ایران در برابر حریف خواهد بود.