نظر محمود احمدی نژاد درباره یارانه جنجال به پا کرد!
احمدی نژاد گفت: مشکلات تاریخ از حضرت آدم تا الان را به این مبلغ اندک یارانه ارتباط دادهاند اما این موضوع هم مانند مسکن مهر و طرحهای دیگری که به نفع مردم بود، از دستشان در رفت.
به گزارش سایت خبرآزاد محمود احمدینژاد اخیرا در دیدار با جمعی از مردم استان کرمان گفت:اوّلین اصل در مقام اداره کشور این است که باید معلوم باشد در عرصه اقتصاد، سیاست، فرهنگ و اجتماع چه کسی تصمیمگیر است و مسئولیت تصمیمات نیز با کیست؟ و الّا تجربه نشان داده است که بهترین طرحها هم از مسیر مجلسی با این کیفیت و این نظام تصمیمگیری، راه به جایی نمیبرد.
بنا به روایت سایت نزدیک به رئیس جمهوری سابق، محمود احمدی نژاد با اشاره به سنگ اندازیهای صورت گرفته در مسیر پرداخت یارانه به مردم گفت: در بحث یارانهها، قانونی را تصویب کردند که هر کسی میخواست آن را اجرا کند، هم خودش و هم کشور زمین میخورد زیرا همه راهها را بسته بودند، در حالی که در قانون قبل از آن، دولت از اختیار کامل و مسئولیت اندک برخوردار بود امّا مجلس، مسئولیت دولت را صد در صد و اختیاراتش را نزدیک صفر کرد! من به ناچار برای رهبری نوشتم که این مصوبه اجرا شدنی نیست و دولت قادر به اجرای آن نیست.
رئیس دولت نهم و دهم به اظهارات مخالفان دولتهای نهم و دهم در جلسات خصوصی اشاره کرد و گفت: آنها میگفتند اگر احمدینژاد یارانهها را اجرا کند، آراء او به شدت افزایش مییابد! بنابراین قانون را به گونهای نوشتند که نشود آن را اجرا کرد، اما رهبری دستور دادند و دوباره وارد مباحثات شدیم و ۱۲ بند حداقلی، برای اجرا آماده شد و ما آن را اجرا کردیم و بعد هم از زمین و زمان بر سر آن ریختند و تخریب کردند. مشکلات تاریخ از حضرت آدم تا الان را به این مبلغ اندک یارانه ارتباط دادهاند اما این موضوع هم مانند مسکن مهر و طرحهای دیگری که به نفع مردم بود، از دستشان در رفت.
او گفت: این اشتباه بزرگی است که فکر کردهاید که میتوانید ملّت ایران را در این سطح نگه دارید. این فنر به زودی درخواهد رفت. من به وقت انتخابات مطالبی دارم که درباره وضعیت موجود کشور عرض خواهم کرد و به فضل الهی از کسی هم نمیترسم.
شاید اگر حدود ۲ دهه پیش، جایی در یک مطبوعه رسمی متعلق به جریان اصلی، شکل محاوره فعل «بگویم» (بگم)، آنهم دو نوبت پیاپی به چشممان میخورد، تردید نمیکردیم که احتمالا خطایی ویرایشی رخ داده و مثلا نویسنده، حروفچین یا دیگر دستاندرکاران تهیه و تولید آن مطبوعه، سهوا مرتکب چنین اشتباهی شده اما حالا سالهاست که تعبیرِ «بگم بگم» در ادبیات سیاسی- رسانهای فارسی کاملا جا افتاده و حتی مخاطب کمتر حرفهای هم احتمالا بلافاصله پس از مواجهه با این تعبیر لابهلای سطور گزارشی سیاسی یا در تیتر و اشاره آن گزارش، ارجاع آن را به یک جریان مشخص سیاسی و به بیان دقیقتر، یک چهره خاص سیاسی درک میکند؛ «احمدینژاد» و «احمدینژادیها».
شیوه محمود احمدی نژاد در تبلیغات
هرچند حالا چندسالی هست که عصر «احمدینژادیها» سرآمده و اکنون حتی اسفندیار رحیممشایی و حمید بقایی- به عنوان دو چهره اصلی حلقه احمدینژادیها- نیز پشت میلههای زندان و دور از احمدینژاد روزگار میگذرانند و این یعنی، درست آن است که به همان تعبیر نخست بسنده کنیم و بگوییم: «احمدینژاد»!
منش و مرام خاص «احمدینژادی» در سیاستورزی اما ظاهرا چیزی نیست که وابسته به دوری و نزدیکی کنشگران سیاسی به شخص احمدینژاد تغییر کند. چنانکه دیروز در اتفاقی عجیب و دور از انتظار یک نمونه افشاگری - که البته بهتر است همان تعبیر «بگم بگم» را در توصیفش به کار ببریم - از سوی یکی از آخرین افراد جدا شده از حلقه احمدینژادیها، آن هم علیه یکی از معدود چهرههای باقیمانده در این حلقه رقم خورد و مطابق انتظار با واکنش به نسبت گسترده افکار عمومی مواجه شد.
آنجا که عبدالرضا داوری، مشاور رسانهای پیشین احمدینژاد در توییتی علیه حمید بقایی نوشت: «اموال و املاک حمید بقایی که غالبا به نام همسرانش انتقال یافته، هیچ تناسبی با حقوق و مزایای یک مدیر دولتی ندارد. از خودروهای متعدد و املاک تجاری و ویلایی در تهران و کاخ در آبسرد تا چمدان مکشوفهاش مملو از سکه و دلار و اوراق بهادار؛ یک مفسد اقتصادی که نقاب پاکدستی بر چهره دارد.»
این توییت داوری علیه بقایی، آنهم در شرایطی که این دو، سالها همراه با احمدینژاد، از نزدیکترین چهرههای سیاسی به یکدیگر بودند و نیز با توجه به آنکه به تازگی، داوری به شیوهای باورناپذیر و غیرقابلدرک از یاران سابقش فاصله گرفته و هر از گاه علیه آنان اظهارنظر میکند، بیش از همه با موضعگیریهایی از این جنس همراه بود که او چرا اکنون، زبان به بیان این مسائل گشوده و چرا تمامی سالهایی که بنابه ادعای او، بقایی کنار دستش، مشغول «فساد اقتصادی» پشت «نقاب پاکدستی» بوده، کلامی نگفته است.
اما در عین حال برخی ناظران نیز از این گفتند که طرح چنین ادعای سنگینی در یک توییت، آن هم بدون سند و مدرک، نهتنها نشانهای از عبور داوری از یاران سابقش نیست، بلکه اتفاقا ادامه همان مشی و مرامی است که چنانچه اشاره شد در ادبیات سیاسی- رسانهای ایرانی با تعبیر «بگم بگم» مطرح است و نه با هدف افشا و مبارزه با فساد که با انگیزههای سیاسی دنبال میشود؛ آنهم در روزها و هفتههایی که عبدالرضا داوری اگرچه تاکید دارد به عنوان «مشاور رسانهای احمدینژاد» معرفی نشود اما از جهتی دیگر نیز بسیار شبیه به احمدینژاد رفتار میکند و پای صحبت شبکههای سیاسی ماهوارهای است.
با این تفاوت که احمدینژاد به هر حال زمانی رییسجمهوری مملکت بوده و رسانههای غیرفارسی زبان هم برای مصاحبه به سراغش میروند اما داوری، طبیعتا جز حضور در برنامههای سیاسی یکی، دو کانال تلویزیونی فارسیزبان همچون ایراناینترنشنال و نشستن کنار دیگر کارشناسان این شبکهها، جایگاهی ندارد.
شگرد جدید محمود احمدی نژاد برای رای آوردن
کارگردانان بازیهای تبلیغاتی احمدینژاد، اینبار تجمعی در یکی از مناطق لرستان برای مطرح کردن وی تشکیل دادند تحت عنوان «آئین مردمی بزرگداشت وکیلالرعایا کریمخان زند» با سخنرانی احمدینژاد!
فیلم این نمایش انتخاباتی را دفتر تبلیغاتی جریان انحرافی که خود را «دولت بهار» مینامد، در فضای مجازی منتشر کرد تا وانمود کند این شخص، مثل کریمخان زند در خدمت مردم است! غافل از اینکه اهل فن میدانند او یک هنرپیشه چند چهره است که البته دیگر حنایش رنگی ندارد.
هشت سال پیش وقتی محمود احمدینژاد ساختمان پاستور را ترک میکرد و اتاق ریاست جمهوری را به حسن روحانی تحویل میداد همه میدانستند این رفتن بدون سودای بازگشت نیست.