دولت برنده اصلی بازار سرمایه در سال 99
روزنامه اصلاحطلب آفتاب یزد میگوید: «صعود و سقوط بورس در سال 99، بازی بُرد - بُرد برای دولت بود».
کیهان: روزنامه اصلاحطلب آفتاب یزد میگوید: «صعود و سقوط بورس در سال 99، بازی بُرد - بُرد برای دولت بود».
آفتاب یزد از قول یک کارشناس اقتصادی مینویسد: با توجه به این که همواره مسئولیت شکستها را کسی برعهده نمیگیرد تاکنون دلیل خاصی به عنوان دلیل اصلی ریزش بورس مطرح نشده است؛ اما مجموعه عواملی هستند که میتوان سقوط بورس در سال 1399 را به برآیند آنها نسبت داد. از جمله این عوامل این است که پس از وقوع رشد بزرگ بازار سرمایه، افرادی که در بازارهای دیگر به بازدهیهای مشابه بورس در آن مدت نرسیده بودند، شروع به بدگویی از بازار سرمایه و هشدار دادن نسبت به ریزش سنگین بورس کردند. برخی افراد نیز شروع به نامهنگاری به سطوح اول تصمیمگیری کشور کردند و ادعا کردند که رشد بازار سرمایه وارد حباب شده است و این حباب سرمایههای مردم را از بین خواهد برد.
دولت چه در رونق و چه در رکود بدون توجه به شرایط بازار و ایجاد بسترهای لازم از بورس تامین مالی کرد. یعنی بخشی از سهام خود را نه به صورت بلوکی، بلکه به صورت خُرد در بازار مثبت عرضه کرد و پس از آن نیز اقدام به فروش اوراق بدهی در بازار منفی کرد و با این دو کار چه در دوران رونق و چه در دوران ریزش بخش زیادی از نقدینگی بازار را اعم از حقوقی و حقیقی جذب خود کرد. بر این اساس دولت چه در صعود و چه در نزول، اقدام به تامین مالی از بازار کرد و از این رو نمیتوان نقش اثرگذار دولت را در ریزش بورس نادیده گرفت!
دولت برنده اصلی بازار سرمایه در سال 99 بود و در صعود و نزول به خوبی توانست از بورس تامین مالی کند. اما یک برنده کوتاه مدت بود! چرا که اگر دولت به دنبال شکل دادن رویهای بلندمدت برای تامین مالی از بازار سرمایه بود، به بسترسازی و ظرفیتسازی از این بازار قبل از هر نوع تامین مالی میپرداخت و به این بازار به چشم محلی برای «تامین مالی یک بار مصرف» نگاه نمیکرد!
متاسفانه هنوز در الگوهای اقتصادی کشور حتی در بالاترین سطوح وزارت اقتصاد درک صحیحی از مفهوم بازار سرمایه وجود ندارد؛ در حالی که بازار سرمایه جایی است که در آن «اعتماد» حکومت میکند! یعنی سرمایهگذاران در این بازار ترجیح میدهند تا رشدهای کوچک را هر سال داشته باشند، اما بازار با یک روند مطمئن حرکت کند. این مسئله اطمینان بخشتر از این است که در مقطعی با رشد 300 درصدی را برای چند ماه برای یک عده سودهای کلان ایجاد کنیم و بعد برای اصلاح، افت 50 تا 200 درصدی را برای یک عده دیگر تحمیل کنیم و در نهایت بگوییم که برآیند اینها به زعم دولت مثبت بوده است!
بنابراین اگر با بسترسازی صحیح رویهای دائمی برای جذب سرمایه اشخاص حقیقی اتفاق میافتاد و بازار به پشتوانه این سرمایهها به بخشهای بزرگ و مهم اقتصاد وارد میشد قطعا چنین ریزشی در بازار سرمایه و در اعتماد عمومی مردم اتفاق نمیافتاد.