دعوای اصلاحطلبان بالا گرفت
گرامی مقدم در واکنش به انتقادات خرازی گفت: شما کجای جریان اصلاحات هستند؟ اگر آنهایی که فقط سفیر بودند و یک سیلی هم نخوردند را میگذاشتیم که مردم اعتماد نمیکردند.
گروه سیاست سایت فردا – نهاد اجماع ساز جدید اصلاحطلبان تشکیل شد اما خیالشان را راحت نکرد. این طور که به نظر میرسد، امیدواریهای به کارگر افتادن این نهاد و ثمربخشی در انتخابات پیشرو روز به روز کمتر میشود، دلیلش نیز اختلافاتی است که بروز کرده است.
ایراد گیری به این سازوکار تازه از روز اول شروع شده بود و بسیاری از اصلاحطلبان ایراداتی که به شورای عالی سیاست گذاری وارد بود را به این تشکل که آن روزها اسم نداشت و الان «جبهه اصلاحطلبان ایران» خوانده میشود، وارد میدانستند. بخشی از این اصلاحطلبان کوتاه آمده و رفع ایرادات را به بعد از انتخابات 1400 معوق کردند. مثلا اسماعیل گرامی مقدم، سخنگوی حزب اعتماد ملی که از جمله منتقدان بود امروز به «جهان صنعت» میگوید: با توجه به اینکه به انتخابات نزدیک هستیم، نمیتوان همه ایرادات را رفع کرد و باید اجازه داد که در ادوار بعدی به صورت گام به گام رفع شود. (نقل به مضمون)
برخی دیگر از اصلاحطلبان اما تندتر میروند؛ مثلا عارف راه خود را کاملا جدا کرده و خرازی نیز با لحنی تند از اعضای حقیقی این تشکل، نقشآفرینی خاتمی و ... ایراد میگیرد. این وضعیت است که سبب میشود برخی تحلیلگران اوضاع را شکننده توصیف کنند. مثلا روزنامه شرق در شماره امروز خود از برداشتن نخستین گام انتخاباتی زیرسایه اختلافات گزارش داده و ضمن بازنشر اظهارات همه منتقدان سازوکار جدید، نوشته است: « گرچه در این تشکیلات جدید سعی شد که نقش اعضای حقیقی کمتر از نقشی که در شورای عالی سیاستگذاری داشتند، شود و از چهرههای ملی انتخاب شوند و انتخابشان نیز نه صرفا در اختیار یک یا دو نفر، بلکه با سازوکاری دموکراتیک باشد؛ درعینحال همچنان انتقادها به سازوکار این نهاد وجود دارد و گفته میشود باز هم احزاب نقش مهمی در تصمیمگیری ندارند. فارغ از آنکه چقدر این ادعا درست یا نادرست است؛ اما چنین نگاهی در بخشی از اصلاحطلبان وجود دارد.»
روزنامه «جهان صنعت» نیز ضمن بررسی این اختلافات با عنوان «اجماعساز یا عامل اختلاف» مینویسد: « شاهد افزایش روزافزون انتقادات به نهاد جدید هستیم و امیدواری به اثربخشی آن در انتخابات پیشرو، رو به کاهش است. به خصوص که منتقدان، منتقدان نهاد جدید نیز خود ایرادات جدی را به این نهاد وارد میکنند. مثلا ناصر قوامی فعال سیاسی اصلاحطلب. او از جمله منتقدان سازوکار جدید اصلاحطلبان است. با این تفاوت که اشکال کار را نه رویکرد افراد حقیقی در تشکل بلکه ناشی از تمامیتخواهی برخی احزاب اصلاحطلب میداند».
قوامی میگوید: «من فکر میکنم برخی احزاب، تمامیت خواهی و تکرویهایی دارند که باعث میشود اتفاق و اتحاد ایجاد نشود ... این احزاب به نوعی سر بیصاحب میتراشند زیرا اینها اصلا فعالیتی در استانها و شهرستانها ندارند. نه جلساتی برگزار میکنند و نه دفاتری دارند. مثلا در استان قزوین غیر از یکی، دو حزب سایرین حتی یک دفتر هم ندارند. با این حال مدام سهمخواهی کرده و با تمامیتخواهی خود به اختلافات دامن میزنند. در حالی که لازم است فعالیت جدی انجام دهند. هر حزبی باید هواداران خود را جمع کرده با دعوت از آنان جلسه گذاشته و مسائل را بررسی کند اما متاسفانه اینطور نیست.»
او در ادامه پاسخ هادی خامنهای که گفته بود « نباید با روندهای شبهدموکراتیک احزاب را تضعیف کنند و برای افراد و محافل خاص، هژمونی بسازند و از احزاب هم صرفا بهعنوان سازمان رأی استفاده کنند» را هم داده و تاکید میکند که « آقای هادی خامنهای از ۲۰ سال قبل در چند استان یک نفر را گذاشته، نه جلسه دارند، نه مرامنامه دارند، نه کمیته و دفتری دارند؛ بعد میگوید احزاب تضعیف میشود!»
موضوع دیگری که موجب بالا گرفتن اختلافات میشود، انتقاد از نقش آفرینی سیدمحمد خاتمی است. خرازی از نپسندیدن ریشسفیدی گفته و مهدی آیتی هم در گفتوگویی با «مثلثآنلاین» تاکید میکند که «ما باور داریم اگر آقای خاتمی میخواهد رهبر اصلاحات باشد، باید نقش رهبریاش معنوی باشد، نه آنکه در تشکلهای انتخاباتی اصلاحطلبان دخالت کند. بهویژه دخالت در تصمیمگیری اصلاحطلبان در استانها. افراد مؤثر در نهاد اجماعساز میخواهند اصلاحطلبان زیر قیمومیت آقای خاتمی قرار داشته باشند و این درست نیست».
این حرفها هم گروه دیگر را عصبانی میکند. شاهد آنکه گرامی مقدم به «جهان صنعت» میگوید: « به نظر من حرفهایی کیلویی و بیپایه و اساس زدن نشان میدهد که برخی اساسا دنبال این هستند که وحدت و انسجام بین اصلاحطلبان شکل نگیرد. دوست و دشمن اظهار دارند که اگر آقای خاتمی نبود و «تکرار» نمیکرد اصلاحطلبان در سال ۹۲، ۹۴ و ۹۶ پیروز نمیشدند. نمیتوان اینها یا اینکه آقای موسوی و کروبی از حصر پیام دادند و موثر بودند را نادیده گرفت. اگر با همه اینها میخواهد این نکته که در ساختار سیاسی کشور ما از ریشسفیدان کمک گرفته میشود را زیر سوال ببرند، نشاندهنده منطقشان است. اما آنچه روی زمین و در عالم واقع اتفاق میافتد این است که شخصیتی مثل آقای خاتمی مورد احترام مردم است. اگر فردی همه اینها را نادیده گرفته و این مسائل را مطرح میکند، باید درباره او تردید کرد و پرسید که شما کجای جریان اصلاحات هستید؟ »
وی همچنین در واکنش به انتقادات خرازی مبنی بر اینکه اصلاحطلبان فقط این افراد تکراری نیستند، گفته است: «اگر منظور منتقدان این ۱۵ عضو حقیقی هستند باید به آنان گفت که این افراد- غیر از بنده حقیر که سرباز کوچک اصلاحات هستم- همه افراد با سابقه، زندان دیده و هزینهکرده برای اصلاحات هستند که مردم به اینها اعتماد میکنند. جمعی از اصلاحطلبان عافیتطلب که این جمع از رنجدیدگان اصلاحطلب را زیر سوال میبرند، بگویند که باید چه کسانی در این نهاد قرار میگرفتند. اگر افرادی که فقط سفیر بوده، پست و مقام داشته و یک سیلی هم برای اصلاحات نخوردهاند که مردم اعتماد نمیکردند. اگر ما این ۱۵ نفر که مورد اعتماد مردم هستند را هم زیر سوال ببریم، در واقع داریم در زمین رقیب بازی میکنیم.»