فردا گزارش میدهد؛
بایدن در میان دوراهی/ چرا آمریکا نمی خواهد واقعا به برجام باز گردد؟
رئیس جمهور جدید ایالات متحده و کابینه اش، در حال بررسی راهکارهای بازگشت به توافق هسته ای با ایران هستند با این حال همه آنها بر روی یک مسئله متفق القول هستند: اینکه بازگشت به توافق هسته ای با ایران نباید منجر به رفع واقعی تحریهای یکجانبه آمریکا علیه کشورمان شود! بایدن و همراهانش معتقدند که اگر بازگشت آنها به برجام منجر به رفع واقعی تحریمهای ایران ( مطابق سند برجام ) شود، در عمل، اهرم فشاری برای وادارسازی ایران در خصوص انجام مذاکرات موشکی، هسته ای و منطقه ای جدید با ایالات متحده وجود نخواهد داشت.
در چنین شرایطی بایدن به دنبال راهکاری برای عملیاتی سازی "بازگشت بدون خاصیت به برجام" است. دموکراتها مدتهاست روی تاکتیکی به نام «بازگشت پوچ به برجام» تمرکز کردهاند. بر اساس این تاکتیک، آمریکا در عین اینکه با «بازگشت اعلامی» به توافق هستهای، یکی از اعضای برجام محسوب میشود و خود را مدافع «چندجانبهگرایی در نظام بینالملل» قلمداد میکند، اما در عمل مانع از تعلیق تحریمهای نفتی، بانکی، اعتباری و تجاری علیه ایران میشود یا این پروسه (رفع تحریمها) را با هدایت وزارتخانههای امور خارجه و خزانهداری خود، به صورت قطرهچکانی صورت میدهد. هدف آمریکا از این اقدام، آمادهسازی ایران برای «امتیازدهی بیشتر» در مقابل «تعهدپذیری کمتر غرب» است.
«بازگشت پوچ آمریکا به برجام» قطعا برای کشورمان مضر خواهد بود زیرا واشنگتن در عین اینکه تحریمها را کماکان در عمل علیه کشورمان اعمال میکند، از حقوق تعبیهشده در سند برجام و قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل متحد علیه کشورمان بهرهمند خواهد شد. یکی از این موارد، «مکانیزم ماشه» است. در دوران ریاستجمهوری ترامپ، اعضای دائمی و غیردائمی شورای امنیت، بهعلت خروج رسمی آمریکا از برجام مانع از فعالسازی این مکانیزم مخرب و پرهزینه شدند اما در صورتی که دولت بایدن به صورت ظاهری به توافق هستهای بازگردد، میتواند هر زمانی که اراده کند و بدون آنکه استدلالی برای دیگر اعضای کمیته مشترک برجام و شورای امنیت داشته باشد، تحریمهای چندجانبه را علیه کشورمان فعال کند.سخنان حکیمانه اخیر رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز ناظر به همین مسئله است. اینکه اگر آمریکا بدون رفع واقعی تحریمها به برجام برگردد، در آن صورت چنین بازگشتی برای ما نه تنها سود ندارد، بلکه ضرر هم خواهد داشت.
با همه این اوصاف، بایدن در جایگاه متزلزلی ( جهت تصمیم گیری در خصوص برجام) قرار گرفته است. جمهوری اسلامی ایران دولت جدید آمریکا را بر سر انتخاب میان دو گزینه "بازگشت واقعی به برجام" و " ادامه مسیر دولت ترامپ" قرار داده و در این معادله، انتخاب گزینه های دیگر از سوی بایدن را نمی پذیرد. تزلزل بایدن در قبال برجام، به موضوع تحلیل برخی رسانه های غربی نیز تبدیل شده است. به عنوان مثال، روزنامه فرانسوی "لوموند" در این خصوص می نویسد :
" بایدن در مواجهه با مسئلۀ ایران با یک معضل روبرو است : او از یک طرف میخواهد از مطالبات خود در مقابل تهران کوتاه نیاید، ولی از طرف دیگر می خواهد با اتخاذ برخی تدابیر تشویقی ، مسیر را برای مذاکره باز نگاه دارد. "
روزنامۀ لوموند با انتشار مطلبی دربارۀ مسیر باریک مذاکرات اتمی ایران و آمریکا نوشته است که جو بایدن و دستیاران او میخواهند هر چه سریعتر به این بحران سر و سامانی بدهند بی آنکه واکنش کنگره و متحدان منطقهای خود، نظیر عربستان و اسرائیل، را برانگیزند. سکوت خاص بایدن در خصوص پرونده هسته ای ایران و نحوه مواجهه با موضوع بازگشت به برجام، به وضوح نشان می دهد که دولت جدید آمریکا هنوز در میان "تاکتیها"و " روشهای بازگشت به برجام" سرگردان مانده است. به گفتۀ نویسندۀ مقاله، "پیوتر سمولار"، درست است که جو بایدن در پی احیای دیپلماسی و بازگشت به سیاست خارجی کلاسیک آمریکا است و این را می توان در گفتار چهارم فوریه وی در وزارت امور خارجۀ آمریکا ملاحظه کرد، اما، دست بر قضا ایران و بحران اتمی این کشورغایب بزرگ در گفتار رئیس جمهوری آمریکا بود.
"پروندۀ ایران" به نوشتۀ مقاله نویس لوموند اضطراری ترین و پیچیده ترین پروندۀ دستگاه سیاست خارجی آمریکا است که باعث شده جو بایدن کارکشته ترین و مجرب ترین کارشناسان و دیپلمات های خود را، نظیر رابرت مالی و جک سولیوان، مسئول رسیدگی به آن کند. در این حال، خودداری جو بایدن از اشاره به ایران در گفتار چهارم فوریه خود به گمان مقاله نویس لوموند ناشی از نوعی "احتیاط موجه" است. لوموند می نویسد : به گمان کارشناسان جو بایدن در رویکرد خود در قبال ایران جانب احتیاط را رعایت میکند، چون نمیخواهد در این خصوص خود را ناامید جلوه دهد، هر چند تأخیر در رسیدگی به پروندۀ ایران تنها به پیچیده تر شدن آن کمک میکند. لوموند به نقل از جیمز آکتون، کارشناس آمریکایی امور اتمی، نوشته است : اگر تا دو ماه دیگر برجام احیاء نشود، ممکن است همه چیز از دست برود و دیگر توافقی از این دست حاصل نشود.
آنچه مسلم است اینکه دولت بایدن و نمایندگان او هنوز تاکتیک روشنی دربارۀ ایران ندارند. آنان بر ضرورت هماهنگی و همکاری با سه متحد اروپایی آمریکا – فرانسه، بریتانیا و آلمان – تأکید میکنند، اما، دولت بایدن در عین حال به زحمت می تواند سرگشتگی خود را در قبال "پروندۀ ایران" پنهان سازد. با همه این اوصاف، اگر دولت بایدن بخواهد بر روی خواسته هایی مانند بسط تعهدات ایران در برجام و ورود به حوزه های موشکی و منطقه ای اصرار ورزد، قطعا با گارد بسته جمهوری اسلامی ایران مواجه خواهد شد. نکته جالب توجه اینکه نشریه لوموند با استناد به اظهارات بسیاری از کارشناسان نوشته است که اضافه کردن موشک های ایران به مذاکرات اتمی با این کشور هر نوع مذاکره ای را با تهران از قبل به بن بست و شکست محکوم میکند. چون در خاورمیانه تقریباً همه موشک بالستیکی دارند و پروندۀ موشک های بالستیکی ایران باید سالها قبل مورد بررسی قرار می گرفت!
آنچه مسلم است اینکه منطق دفاعی و امنیتی ایجاب می کند که نه تنها کمترین محدودیتی در توان موشکی ایران حاصل نشود، بلکه کشورمان توان موشکی خود را در مواجهه با تهدیدات بالقوه و بالفعل موشکی در منطقه تقویت کند. این مسئله قطعا یک الزام محسوب می شود.