عبور از ائتلاف یا تحریم انتخابات؟
تئورسینهای اصلاحات میخواهند اصلاحطلبان را به سمت تحریم انتخابات هدایت کنند؟
مثلثآنلاین: اصلاحطلبان انتخابات را مانند کلافی سردرگم میبیند که نه میتوانند در تئوری به وحدت برسند و نه در مصداق انتخاباتی؛ به بیان دیگر آنچه این روزها در جریان اصلاحات مشاهده میشود آن است که از یک سو شیوه واحد برای ورود به انتخابات وجود ندارد و برخی میگویند باید سیاست سال92 یعنی ورود با یک نیروی غیراصلاحطلب را در پیش گرفت و برخی دیگر معتقدند تحت هیچ شرایطی نباید از نامزد کاملا اصلاحطلب کوتاه آمد. این اختلاف که یکی دوسال است در میان اصلاحطلبان وجود دارد این روزها با شکلگیری مجمع اجماعساز اصلاحطلبان تشدید هم شده است زیرا حالا گروههای سیاسی اصلاحطلب باید تحت یک عنوان واحد به نام مجمع اجماعساز و احتمالا با اِعمال نظر اشخاص حقیقی که بخشی از آنها را سید محمد خاتمی انتخاب کرده است، تصمیمگیری کنند و از آنچه تا کنون برمیآید به نظر میرسد که مسیر اتفاق نظر ایشان بر یک سازوکار جامع برای ورود به انتخابات سخت باشد.
از سوی دیگر آنچه اخیرا برخی از نیروهای تندروی اصلاحات که همیشه نقش تئوریپردازی را هم داشتهاند شنیده میشود، شاید اصلاحطلبان در شرایطی خاص مانند آنکه به هر دلیلی نتوانند نامزد مطلوبشان را در رقابت انتخاباتی حاضر کنند یا آنکه به این نتیجه برسند که اقبال عمومی ندارد، انتخابات را تحریم کند. شخصیتهایی مانند سعید حجاریان، علیرضا علویتبار، مصطفی تاجزاده، عباس عبدی و محسن آرمین در زمره کسانی هستند که قائل به این نظر هستند. البته آنها به صورت علنی از واژه تحریم استفاده نمیکنند و از عنوان عدم شرکت در انتخابات استفاده میکنند. به یاد داریم که حدود یک سال پیش از انتخابات مجلس بود که سعید حجاریان از طرح مشارکت مشروط سخن گفت و آن زمان بسیاری این برداشت را کردند که اگر شروط اصلاحطلبان محقق نشود، آنها صحنه انتخابات را ترک و تحریم میکنند. پس از انتخابات مجلس بود که بازهم سعید حجاریان در یادداشتی اصل انتخابات را به سخره گرفت و نوشت که باید یک رئیسجمهور بدون هیچ انتخاباتی منصوب شود تا در مصرف صندوق رأی صرفهجویی شود! عباس عبدی به تمسخر نوشت که باید بساط انتخابات جمع و نخستویزی احیاء شود. حالا هم محسن آرمین در گفتوگو با روزنامه «شرق» گفته است: «انتخابات بهار سیاست و احزاب است. هیچ حزب و کنشگر سیاسیای نمیتواند این فرصت را از دست بدهد. معنای این سخن لزوما شرکت در انتخابات نیست. مسلما یک نیرو با پرنسیپ سیاسی نمیتواند اصول هویتساز خود را نادیده بگیرد. طبعا احزاب اصلاحطلب نمیتوانند در انتخاباتی که از پیش نتیجه آن مشخص است، نقش جوری جنس را بازی کنند. کسانی که به نام اصلاحطلب پذیرفتهاند نقش گندمنمای جوفروش را بازی کنند، خود را رسوا خواهند کرد. اصلاحطلبان در انتخابات آینده دو انتخاب دارند: اول اینکه مانند گذشته به صورت نیابتی وارد عرصه رقابت انتخاباتی شوند؛ یعنی در برابر عملکرد شورای نگهبان در رد صلاحیت کاندیداهای خود تمکین کنند و با حمایت از کاندیدای دیگران وارد رقابت انتخاباتی شوند. به نظر من شرایط امروز جامعه ایران با شرایط سالهای ۹۲ و ۹۶ به کلی متفاوت است و اصلاحطلبان نمیتوانند این تغییر را نادیده بگیرند و مانند آن سالها به رقابت نیابتی بپردازند. انتخاب دوم حضور در صحنه رقابت انتخاباتی با کاندیدای اختصاصی است. درصورتیکه کاندیدای اختصاصی موفق به عبور از فیلتر شورای نگهبان نشد، اصلاحطلبان الزامی برای معرفی کاندیدا ندارند. آنها میتوانند از فرصت و فضایی که انتخابات فراهم آورده است، برای ارتباط بیشتر با جامعه و بیان دیدگاههای خود استفاده کنند. من از صحبتهای اخیر آقای خاتمی در جمع اعضای شورای اجماعساز اصلاحطلبان همین را میفهمم».