نگرانی از احساس «شهروند درجه دوم» به مردم با نهاد اجماعساز
یک فعال سیاسی اصلاح طلب گفت: نباید لیست اجماع ساز احساس نگران کننده «شهروند درجهٔ دوم» را به مردم بدهد.
خبرگزاری برنا: محسن رهامی، فعال سیاسی اصلاح طلب، در رابطه با سازوکار نهاد اجماع ساز اصلاح طلبان در انتخابات ۱۴۰۰ و میزان کارآمدی آن گفت: در موردی شورای جدیدی که به عنوان یک نهادی جهت ایجاد اجماع احزاب اصلاح طلب درحال شکل گیری است و قرار است به جای شورای سیاستگذاری انتخاباتی اصلاح طلبان نقش ایفا کند، از هر روش و ایجاد نهاد و شورایی که در جهت انسجام و وحدت بیشتر در بین احزاب و تشکلهای اصلاح طلب مؤثر باشد، استقبال میکنیم و این اقدام را به فال نیک میگیریم، تا ببینیم در عمل چه اندازه میتواند در رسیدن به هدف اجماع سازی موفقیت داشته باشد، بنابراین فعلا برای اظهارنظر و ارزیابی قطعی نسبت به این نهاد نوپا زود است.
او افزود: همانطور که من بارها هم مطرح کرده ام نمیتوان در مورد انتخابات ریاست جمهوری کشور که امری ملی و سراسری است، فقط به فعالین سیاسی تهران نشین بسنده کرد و حضور و مشورت فعالین سیاسی تأثیرگذار مناطق مختلف کشور مانند سیستان و بلوچستان، آذربایجان، کردستان، کرمان، کرمانشاه، خراسان، فارس، خوزستان، مناطق ساحلی، گیلان و مازندران و امثال آنها را نادیده گرفت. همچنین افراد صاحب نظر از اقوام و مذاهب مختلف مانند اهل سنت و کردها و ترکمنها و بلوچها و مانند آنها به شکلی سازمان یافته در نهاد یا شورای اجماع ساز باید حضور مؤثر داشته باشند، به عبارت دیگر، ما در مسائل کلان ملی به اجماع ملی و مشاوره و تصمیم گیری بر اساس خرد جمعی ملی نیاز داریم نه فقط اجماع سیاسیون تهران نشین!
رهامی تاکید کرد: امیدوارم برای این منظور دوستان راه کار مناسبی پیدا کنند. اینکه شورایی از افراد فعال سیاسی تهران نشین برای اموری که مربوط به سرنوشت کل کشور است، در غیاب فعالین مناطق مختلف کشور و بدون حضور نمایندگانی از اقوام و مذاهب گوناگون استانها تصمیم گیری کنند، با مبانی اساسی دموکراسی سازگاری ندارد.
او اضافه کرد: اگر موضوع فقط به ارائه لیست انتخاباتی شورای شهر تهران مربوط میشد، سیاسیون تهران نشین میتوانستند تصمیم گیری کنند، ولی ریاست جمهوری امری ملی و کشوری است، و نفیا و اثباتا بر سرنوشت همه مردم کشور تأثیرگذار است. مثلا در آخرین انتخابات ریاست جمهوری در سال ۹۶، حدود ۴۵ میلیون برگه رای در سراسر کشور به صندوقها ریخته شد که از این میزان، در حدود دو و نیم تا سه میلیون رای مربوط به مردم تهران است و بقیه به مردم ساکن در استانها و شهرستانهای سراسر کشور تعلق داشت.
رهامی خاطرنشان کرد: همانطور که مردم همه مناطق کشور در این امر ملی، یعنی انتخابات ریاست جمهوری مشارکت دارند، باید در مباحث و تصمیم گیریهای کلان و استراتژیک مربوط به نحوه مشارکت و ارائه نامزد انتخاباتی و امثال آن نقش مؤثر داشته باشند، گرچه احزاب ملی به نحوی مردم استانها و مناطق مختلف را نمایندگی میکنند، اما بسیاری از احزاب موجود به جز تهران و برخی شهرها در مناطق و شهرستانها هیچ حضوری ندارند و یا حضوری بسیار کمرنگ دارند.
او افزود: اقوام و مذاهب که در استانهای مختلف کشور، خصوصا مناطق مرزی و استانهای حاشیهای ساکن هستند در احزاب فعال در تهران اعم از اصلاح طلب و اصولگرا متأسفانه نقشی چندان قابل توجه برای انتقال دیدگاههای مردم آن مناطق ندارند به همین دلیل، همیشه نه تنها در تصمیم گیری کلان و ملی آرا و نظریات مردم مناطق یادشده نادیده گرفته میشوند، بلکه در توزیع امکانات و فرصتهای شغلی اساسی و مسؤلیتهای کلیدی، ساکنین این مناطق سرشان بی کلاه میماند و روز به روز فاصلهٔ این استانها و مناطق از حیث توسعه، اشتغال، عمران و آبادانی با مناطق مرکزی بیشتر میشود.
رهامی با تاکید براینکه نهاد اجماع ساز باید رویکردی کلان داشته باشد، عنوان کرد: به هر حال باید راهی برای تشکیل نهادی جامع و ملی جهت تصمیم گیری در امور سرنوشت ساز ملی و کشوری پیدا کرد که فعالین سیاسی و افراد تأثیرگذار مناطق مختلف کشور، احساس کنند آنها نیز در اتخاذ تصمیم و خط مشی کلان نقشی ایفا میکنند تا احساس نگران کننده «شهروند درجهٔ دوم» در بین مردم مناطق مذکور بوجود نیاید.
او یادآور شد: در لیست اجماع ساز جز یکی دو نفر، افراد شاخص ملی نداریم و این افراد بیشتر از کسانی هستند که در جمع اصلاح طلبان حضور دارند و امثال خویینیها نیز خیلی در شئون خود نمیبینند که در کنار این افراد بنشینند.