ایستگاه پایانی؛ اصلاحطلبان از قطار قدرت پیاده میشوند؟
سعید حجاریان از قرار گرفتن در ایستگاه پایانی استصواب میگوید و خواهان مشارکت مشروط است درحالی که بسیاری از نیروهای سیاسی اصلاحطلب حتی ائتلاف مجدد با گزینه غیراصلاحطلب را برای ماندگاری در قدرت ضروری میدانند. حال باید دید که جریان اصلاحات این دوگانگی را چطور رفع خواهد کرد.
گروه سیاست سایت فردا - به نظر میرسید که اصلاح طلبان تصمیم خود را درباره مشارکت گرفته و به این اتفاق نظر رسیدهاند که برای حضور در قدرت و نقشآفرینی در عرصه سیاست باید بهانهگیری در مقابله ردصلاحیت برخی نیروهای خود را کنار گذاشته و با در نظر گرفتن اینکه نیروهای جریان رقیب هم از همان فیلتر عبور میکند، کوبیدن بر طبل تحریم انتخابات را تمام کنند. برخی از تئوریسینهای این جریان که پیشتر خواهان تحریم انتخابات و عدم مشارکت بودند، اما با مشاهده تمایل نیروهای سیاسی خود به حضور در ساختار قدرت، گامی عقب رفته، اما هنوز رضایت ندادهاند. شاهد آنکه بار دیگر ایده مشارکت مشروط را سرزبان انداخته و از ضرورت عدم مشارکت در صورت رد صلاحیت نیروهای خود میگویند. شاهد آنکه سعید حجاریان، تئوریسین اصلاحطلب دیروز در گفتوگویی با روزنامه «اعتماد» در پاسخ به اینکه «منتقدان اصلاحات میگویند دولت آقای خاتمی هم برآمده از همین فیلترها و مهندسیها بوده است» گفته بود: «من این حرف را رد نمیکنم و ابایی هم از انتقاد از خود ندارم. من میگویم ما اشتباه کردیم تن به نظارت استصوابی دادیم و از این به بعد نباید اشتباهمان را تکرار کنیم. اگر انتخابات نمایانگر اراده عمومی شهروندان است باید مساله نظارت استصوابی از یک طرف و شهروند درجه دوم و باقی سازوکارهای تبعیضی از طرف دیگر حل شود. صریح بگویم، نمیشود سرنوشت کشور را به تیغ استصواب سپرد. من، در نشریه «عصر ما» چندین نوبت در نقد نظارت استصوابی و بابی که به قلم آقای رضوانی گشوده شد، نوشتم و معتقدم به ایستگاه پایانی استصواب رسیدهایم و اگر بناست در بر همین پاشنه بچرخد، پیشنهاد میکنم گزینه مطلوب «نصب» شود!» حجاریان تنها اصلاحطلبی نیست که مشارکت مشروط را راهکار ورود به انتخابات ۱۴۰۰ میداند و اصلاحطلبان جامعهمحور نیز همین نظر را دارند. احزابی مثل اتحاد ملت و اعتماد ملی نیز احتمالا بر همین مدار در انتخابات پیش رو مشارکت خواهند کرد. شاهد آنکه زهرا شجاعی، فعال سیاسی اصلاحطلب و رییس مرکز امور مشارکت زنان دولت اصلاحات میگوید: «اصلاحطلبان هدف اصلی خودشان را حفظ مصلحت و منافع ملی و اداره صحیح امور نظام و توجه بیحرف و حدیث به قانون اساسی میدانند. پس میتوان گفت، کسب قدرت و ورود به قدرت برای اصلاحطلبان یک وسیله است تا بتوانند در تحقق هدف مهمی، چون پیشرفت و توسعه به توفیق برسند؛ بنابراین اصلاحطلبان تحت هیچ شرایطی نمیخواهند و تلاش نمیکنند «به هر قیمتی به قدرت برسند.» این گروه از اصلاحطلبان در حقیقت با در نظر داشتن ریزش سرمایه اجتماعی خود، نسخه جامعهمحوری پیچیده و معتقدند که باید برای احیای جریان اصلاحات از خیر حضور در قدرت به هر قیمت، بگذرند. روزنامه «جهان صنعت»، اما با در گزارشی با اشاره به اختلاف نظر نیروهای سیاسی اصلاحطلب که خواهان رسیدن به پاستور حتی با استفاده از گزینههای حداقلی هستند و تئوریسینهای تندرو که از تحریم انتخابات به مشارکت مشروط رسیدهاند؛ مینویسد: «حال باید منتظر ماند و دید که مجموعه اصلاحطلبان در آستانه انتخابات ۱۴۰۰ که آن را ایستگاه پایانی استصواب میخوانند از کدام قطار پیاده میشوند؛ قطار جامعه یا قطار قدرت؟»