انتخابات ۱۴۰۰ و برنامه بهاریها
احمدینژاد میگوید که انتخابات ۱۴۰۰ موضوع امروز او نیست، اما انگار رسانهها این را باور نمیکنند. دلیلش نیز سیاست با دست پس زدن و با پا پیش کشیدن او است. از یک سو حرف مشخصی درباره انتخابات نمیزند، اما از سوی دیگر لحظهای از مطرح کردن خود غفلت نمیکند.
گروه سیاست سایت فردا - محمود احمدینژاد که همیشه مطرح بودن در رسانهها را دوست داشته، این بار هم توانست خود را مورد توجه قرار دهد. از یک طرف مصاحبه با رسانه کویتی و سخن گفتن از مسئولیتهای جهانیاش، از سوی دیگر مصاحبه جناب معاون و تشریح چگونگی نقش آفرینی وی در انتخابات پیش رو. احمدینژاد که اخیرا دست به مصاحبه کردنش خوبش شده و از رادیو فردا گرفته تا مصاحبه اینترنتی با مهدی نصیری و ...؛ به کسی نه نمیگوید این بار مقابل خبرنگار روزنامه کویتی نشسته است. آنجا که حرف به انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ میرسد هم بدون اینکه احتمال کاندیداتوری خود را رد کند یا حرف شفافی بزند، میگوید: «انتخابات، امروز موضوع اصلی ما نیست و ما در کشور، منطقه و جهان مسائل مهمتری داریم و وظیفه بشردوستانه ما ایجاب میکند که ابتدا به آنها اهتمام بورزیم.» رئیس دولت نهم و دهم که سابقه وی در سیاست داخلی وخارجی برای همه به خوبی مشخص است، از ضرورت ترمیم روابط ایران و عربستان میگوید. روزنامه «جهان صنعت» در واکنش به همین حرفها مینویسد: «کار مهمترش را در همین مصاحبه معلوم کرده و از ضرورت ترمیم روابط ایران و عربستان میگوید! گویی هیچوقت در این مملکت رییس جمهور نبوده و هشت سال فرصت نداشته که برای تحقق این مهم کاری کند. این حرفها اولین ورود احمدینژاد به عرصه سیاست خارجی نیست. او همین هفته قبل هم در نامهای به رییس جمهور نسبت به احتمال بروز جنگ و درگیری نظامی هشدار داده و از روحانی خواسته بود کاری کند. نامهنگاری با روحانی یا مصاحبه با روزنامه کویتی و دم زدن از بهبود روابط با کشورهای منطقه تنها تقلای احمدینژاد برای نقشآفرینی در انتخابات آتی نیست. او در ماههای اخیر بارها و بارها به واسطه اقدامات متعددی خود را در چشم مردم فرو کرده است. از مصاحبههای پیدرپی با رسانههای بیگانه و معاند مثل رادیو فردا یا چهرههای رنگعوضکرده مثل مهدی نصیری گرفته تا انتقاد از حجاب و اوضاع و احوال اقتصادی و ….» گزارش نویس این روزنامه ادامه میدهد: «در انتخاباتی بودن فعالیتهای اخیر احمدینژاد شکی نیست، اما ابهام هم کم نیست. مثال این سوال که اگر به قول سیاستورزان و اهل رسانه، احمدی نژاد فرصت دوباره نخواهد گرفت، چرا این همه به این در و آن در میزند تا خودش را مطرح کند؟ برخی گمان میکنند که قصد اپوزیسیون شدن دارد، اما تحلیل نزدیکتر به واقعیت آن است که او با اظهارنظرها و مواضع تند و تیزش تهدید میکند که پتانسیل تبدیل شدن به اپوزیسیون را دارد، اما قصد اصلی او ماندگاری در قدرت است. بر این اساس او خودش خوب میداند که کجای صحنه سیاست در ایران ایستاده و امکان کاندیداتوری دارد یا نه. برای همین نیز گمان میرود او درصدد مهیا کردن بستر مناسب برای کاندیداتوری یکی از چهرهها و نیروهای نزدیک به خود است.» حمایت احمدینژاد از چهرههای نزدیک به خود همان گمانهای است که دیروز محمدعلی رامین مشاور مطبوعاتی وی در مصاحبه با باشگاه خبرنگاران جواد تایید کرد. او گفته بود: «اگر فرض را بر رفتار عقلانی او قرار داده و با عبرت پذیری از تجربه تلخ سال ۱۳۹۶ تصمیمات او را ارزیابی کنیم، قطعا شخصا داوطلب نخواهد شد، اما افراد زیادی هستند که او میتواند مورد حمایت خود قرار دهد و نقشآفرین باشد.» مصاحبه رامین و بیان همین حرفها نیز بهانه گزارش امروز روزنامه «اعتماد» با عنوان ««حماقت»؛ یک توطئه بهاری!» شد. گزارش نویس اعتماد به اظهارات رامین که او را «معاون سانسور» میخواند، همچنین مصاحبه احمدینژاد با روزنامه کویتی، اشاره کرده و مینویسد: «اگرچه امروز در واپسین ماههای ۹۹ انتخابات موضوع اصلی احمدینژاد نیست، اما هیچ بعید نیست با ورود به سده تازه و نزدیکتر شدن به روز سرنوشت انتخابات ریاستجمهوری، «موضوع اصلی» آنها باشد! با این همه، اما اینبار بسیاری شانس چندانی برای او قائل نیستند؛ چراکه معتقدند هرکس یک بار ازسوی شورای نگهبان رد صلاحیت شود، بسیار بعید است که بار دیگر در فهرست تاییدشدگان قرار گیرد. از همین روی احتمالا رامین و برخی دیگر از سیاسیون معتقدند احمدینژاد احتمالا پشت یک کاندیدای تازهنفس خواهد ایستاد و از او حمایت میکند.». اما این چهره تازهنفس منتسب به جریان بهار چه کسی است؟ گزارش «جهان صنعت» با این پرسش و بدون اینکه معلوم کند احمدینژاد سنگ ریاست جمهوری چه کسی را به سینه میزند، تمام میشود، اما «اعتماد» در تلاش است که پاسخ این پرسش را هم بدهد. برای همین مینویسد: «حمید بقایی و اسفندیار رحیممشایی که دوران محکومیت خود را سپری کرده یا میکنند، از سویی اگر فرض را بر عدم محکومیت آنها بگذاریم هم احتمال تایید صلاحیتشان بسیار اندک بود. از سویی همانطور که رامین و بسیاری از اصولگرایان بارها گفتهاند، همه خط و مرزشان را با احمدینژاد مشخص کرده و افراد زیادی نیستند که حاضر باشند برای انتخابات زیر پرچم او قرار بگیرند. از سویی در اطرافیان احمدینژاد نیز نیروهای وفادار که با معیارهای جدید ریاستجمهوری همخوانی داشتهباشند، اندک است. برخی وزرا و معاونانش نماینده مجلس شده و اغلب از او برائت جستهاند. در این مدت برخی نیز از گزینههایی، چون سعید محمد به عنوان گزینه مورد حمایت بهاریها یاد میکنند که رابطه حسنه و تشکیلاتی این اصولگرا با سپاه پاسداران باعث میشود، حمایت احمدینژاد از او و نزدیکی سعید محمد به احمدینژاد، بعید به نظر برسد. همچنین نزدیکترین گروه سیاسی به احمدینژاد در سالهای پیش از این نیز جبهه پایداری بوده است که فارغ از تغییر رویکرد این جبهه به احمدینژاد و با توجه به زمزمههایی از همراهی آنها با سایر اصولگرایان همراهی مجددا آنها بعید به نظر میرسد.»