اصلاحطلبان به سمت جهانگیری رفتند، کارگزاران از لاریجانی حمایت میکند
طیف چپ اصلاحات از نامزدی ظریف ناامید شدهاند و برخلاف نیروهای کارگزاران که تمایل به لاریجانی دارند، از اسحاق جهانگیری حمایت میکنند و بر روی او تفاهم نسبی رسیدهاند و حتی جلساتی هم درباره این موضوع برگزار کردهاند.
گروه سیاسی فردا: اصلاحطلبان در ماههای اخیر به طرق مختلف سعی کردند که محمدجواد ظریف را قانع به حضور در انتخابات ریاستجمهوری 1400 کنند اما ظریف در چند مصاحبه پیدرپی احتمال کاندیداتوریاش را رد کرد و به نوعی آب پاکی را روی دست اصلاحطلبان ریخت. در این بین همواره نام علی لاریجانی هم به گوش میرسید و طیف راست اصلاحطلبان و مشخصا حزب کارگزاران سازندگی میکوشیدند تا با تأکید بر ادامه سیاست ائتلافی از علی لاریجانی بهعنوان نامزد مورد حمایت اصلاحطلبان در انتخابات1400 رونمایی کنند که البته این موضع هیچگاه مورد پذیرش طیف چپ اصلاحطلبان قرار نگرفت و آنها مدام بر حضور با نامزد کاملا اصلاحطلب تأکید میکردند.
حمایت اصلاحطلبان از جهانگیری پس از ناامیدی از ظریف
حالا گویا با آنکه طیف چپ از نامزدی ظریف ناامید شدهاند اما بازهم به سمت لاریجانی گرایش پیدا نکردهاند و بنا دارند که از اسحاق جهانگیری حمایت کنند و بر اساس اخبار رسیده تا کنون آخرین جمعبندی اصلاحطلبان بر اسحاق جهانگیری است و بر روی او تفاهم نسبی رسیدهاند و حتی جلساتی هم درباره این موضوع برگزار کردهاند.
احتمال شکاف درون حزبی کارگزاران
نکته مهم در این میان حمایت طیف چپ از اسحاق جهانگیری است که او از اعضای کارگزاران سازندگی است و در درحالی است که کارگزاران نهتنها تمایلی ندارد از نیروی حزبی خود حمایت کند که بنا دارد پشت سر نیرویی که خاستگاه غیراصلاحطلبی دارد، بایستند که در صورت بروز چنین حالتی انتظار میرود شاهد دو شکاف باشیم؛ نخست شکاف عمیق میان کارگزاران با بدنه اصلی اصلاحطلبان و دوم شاهد شکاف میان خود اعضای حزب کارگزاران سازندگی زیرا گرچه سیاست کلی کارگزاران بر حمایت از لاریجانی استوار است اما برخی اعضای این حزب مانند دیگر اصلاحطلبان سیاست ائتلافی را قبول ندارند و حتی به تندی علیه تصمیمسازان و تصمیمگیران در این حزب انتقاد کردهاند؛ برای مثال همین چندوقت پیش بود که هدایتالله آقایی در گفتوگویی با سایت «مثلثآنلاین» گفت: «نظر شخصی من این است که کارگزاران به هر دلیلی اگر از نامزد غیراصلاحطلب یا به تعبیری خاکستری حمایت کند، مرگ حزب رقم میخورد. واقعا صحیح نیست که نامزدهای اصلاحطلب کنار بمانند و خود اصلاحطلب از جمله کارگزاران از یک نامزد اصولگرا حمایت کند. در شرایط کنونی حتی اگر نامزد آرمانی اصلاحطلبان هم بتواند تایید صلاحیت شود و حتی رأی بیاورد و رئیسجمهور شود هم نمیتواند بهطور کامل مطالبات عمومی را محقق کند؛ حال در چنین شرایطی چرا باید مسئولیت یک نامزد اصولگرا را ما بپذیریم؟ تردیدی نیست که اگر کارگزاران از نامزد غیراصلاحطلب حمایت کند، به حزبی تشریفاتی و بیاثر تبدیل میشود که بعد از این صرفا نامش بر روی کاغذ دیده خواهد شد».
دلایل برخی اصلاحطلبان برای نامزدی جهانگیری
حمایت از جهانگیری به دلیل آنکه تا کنون نام ظریف بیشتر در محافل اصلاحطلبی وجود داشت گرچه چندان به پوش نمیرسید اما از گوشه و کنار نام جهانگیری شنیده میشد. برای مثال اسماعیل دوستی یکی از آن اصلاحطلبانی است که چندی پیش گفته بود: «ظریف یک دیپلمات خوب است و شاید سبک مدیر اجرایی خوب در حد ریاستجمهوری نباشد، البته انسان محبوبی است و در این مدتی هم که در وزارت خارجه بوده انصافا زحمت کشیده... اما به نظرم یک مدیر اجرایی برای اداره کشور نیست اما آقای جهانگیری شایستگی بیشتری برای ریاست جمهوری دارد و به نظرم کاندیدای اصلاحطلبان خواهد بود».
یا علی صوفی گفته بود: «جهانگیری در انتخابات96 هم که حضور یافت مردم بلافاصله به ایشان گرایش مثبت نشان دادند و به همین واسطه حتی قدری برای روحانی هم احساس خطر شد که اگر ایشان بخواهد ادامه دهد، ممکن است روحانی در حاشیه قرار گیرد اما آن روز قصد جهانگیری این نبود که با روحانی رقابت کند و لذا به نفع روحانی کنار رفت. اگر ما کاندیدایی همانند رئیس دولت اصلاحات داشته باشیم که هم عملکرد خوبی از نظر مردم داشته باشد و هم وجه و اعتبار لازم را دارد و هم اساسا نسبتش با این دولت بسیار ضعیف است، بنابراین طبعا ایشان میتواند موفق باشد. اما اگر نداشتیم، جهانگیری یا امثال ایشان هم میتوانند موردقبول اصلاحطلبان برای معرفی به مردم باشند ولی آن ضعفها را خواهند داشت. این دیگر هنر جهانگیری است که چهطور بتواند در مواجهه با مردم خود را از ارتباطی که با دولت روحانی و عملکرد ایشان داشته، مبرا کند. اینها به هنر جهانگیری و اصلاحطلبان که به کمک ایشان میآیند، بستگی دارد».
موانع پیش روی جهانگری
البته با تمام اینها اسحاق جهانگیری موانع مهمی در پیش رو خواهد داشت. او همواره به عنوان یکی از مهمترین حامیان روحانی مطرح بوده است؛ تا حدی که در سال96 به عنوان نامزد پوششی روحانی پا به عرصه انتخابات گذاشت و طبیعی است که تمام انتقادهایی که به عملکرد دولت روحانی میشود نسبت به او نیز مطرح باشد یا آنکه نقش او در دلار 4200تومانی باعث شد که بسیاری او و تیم اقتصادی دولت را یکی از تأثیرگذارترین عوامل بیثباتی بازار ارز شناسایی کنند؛ بنابراین به نظر نمیرسد جامعه اقبال خوبی به او نشان دهد گرچه هنوز بخشی اعظام اصلاحطلبان باور دارند او میتواند نامزد مناسبی برای اصلاحطلبان باشد.