معاون احمدینژاد: ۸۰ درصد مردم مخالف مذاکره با آمریکا هستند
معاون پارلمانی احمدینژاد و عضو جمعیت ایثارگران میگوید: دولتی که بخواهد مجددا شعار مذاکره و اعتماد به بیگانگان را سر دهد، چه اصولگرا باشد و چه اصلاح طلب باشد، فرقی ندارد، برای کشور آسیب زا است.
خبرآنلاین: «دوم خردادیها با عملکردشان، یک نمره منفی از مردم دریافت کردهاند و یقینا مردم نسبت به این جریان دیدگاه مثبتی ندارند» این را معاون پارلمانی محمود احمدینژاد در رد نظریه «مشارکت بیشتر مساوی با پیروزی اصلاحطلبان» میگوید. لطف الله فروزنده که در دولت دهم مدتی معاون توسعه مدیریت و سرمایه انسانی و پس از آن، معاونت پارلمانی رئیسجمهور را برعهده داشت با پایان ریاست جمهوری محمود احمدینژاد فعالیت حزبیاش شدت گرفت و زمانی در ساز و کار جمنا زیر علم وحدت را گرفته بود و بعد از به کما رفتن آن زیر بیرق شورای وحدت ایستاد تا برای پس گرفتن کرسیهای از دست رفته قدمی بردارد.
هرچند تلاش ها درباره مجلس یازدهم به مدد رد صلاحیتها به ثمر نشست اما بهارستان آخرین سنگر نبود و حالا حرف و حدیثها درباره انتخابات ۱۴۰۰ و سرنوشت سیزدهمین ریاست جمهوری در هالهای از ابهام قرار دارد؛ مخصوصا وقتی پای دلسردی آرای خاکستری بیشتر از هر زمان دیگری به میان آمده است.
فروزنده که بر ریزش سرمایه اجتماعی اصلاح طلبان حساب باز کرده معتقد است اگر اصولگرایان به انسجام برسند نگرانی از بابت آرای خاکستری وجود ندارد. البته عضو جمعیت ایثارگران پای فرضیه دیگری را هم به میان میآورد و آن چرخش ۸ ساله کرسی ریاست جمهوری بین اصلاحطلبان و اصولگرایان است. او با این استدلال معتقد است نوبتی هم باشد نوبت جریان راست است که سکان قوه مجریه را به دست بگیرد.
البته صحبتها با لطفالله فروزنده تنها به بحث برسر مشارکت در انتخابات ختم نشد و پای برنامههای جریان راست برای این جایگاه و اداره کشور هم به میان امد برنامههایی مثلا در راستای روابط بینالملل و احتمال مذاکره با آمریکا؛ او میگوید: «دولتی که بخواهد مجددا شعار مذاکره و اعتماد به بیگانگان سر دهد، چه اصولگرا باشد و چه اصلاح طلب باشد، فرقی ندارد، برای کشور آسیب زا است.» به اعتقاد معاون پارلمانی محمود احمدینژاد ۸۰ درصد مردم ضد آمریکا و مخالف مذاکره با این کشور هستند.
*********
آقای فروزنده! در بحثهای انتخاباتی یک نظریه وجود دارد و آن این که بالا رفتن مشارکت در انتخابات به ضرر اصولگرایان است و هربار که مشارکت بالا باشد پیروز انتخابات اصلاحطلبان هستند شما چقدر این نظر را قبول دارید؟
بنده این نظر را قبول ندارم چراکه معتقدم دوم خردادیها با عملکردشان، یک نمره منفی از مردم دریافت کردهاند و یقینا مردم نسبت به این جریان دیدگاه مثبتی ندارند چراکه کارآمدی ندیدهاند؛ بنابراین اگر اصولگرایان بتوانند به یک انسجام و وحدت برسند یقینا موفق میشوند. آراء خاکستری، نگاه جناحی ندارند
اصولگرایان چگونه میتوانند در صورت نبود یا حضور کمرنگ اصلاحطلبان، آراء خاکستری را برای خود در انتخابات ۱۴۰۰ جذب کنند؟
درباره بحث آراء خاکستری باید گفت که آنها نگاه سیاسی به معنای جناحی ندارند بلکه بررسی میکنند ببیند چه کسی کارآمد است، در واقع زمانی که روحانی در سال ۹۲ رأی آورده بود شرایط اقتصادی مطلوب نبود ارز از هزار تومان به سه هزار تومن رسید؛ روحانی وعده داد که مشکلات را با مذاکره حل خواهد کرد به هر حال مردم هم اعتماد کردند و رأی دادند. جریان سیاسی حاکم میدانست که ۱۰۰ روزه برای حل مشکلات کافی نیست و به بیانی نمی توانند چنین کاری انجام دهند.
در واقع عموم مردم که مشهور به آراء خاکستری هستند نگاه جناحی ندارند از این رو اگر احساس کنند فردی میتواند مسائل و مشکلات را حل کند و در عین حال شعارش را نیز بپذیرند به آن فرد رأی خواهند داد. دو بار به خاتمی و دو بار به احمدی نژاد رأی دادند و در نتیجه دوبار هم در سال۹۲ و ۹۶ به روحانی رأی دادند و برای انتخابات آینده هم مردم منتظرند نیروی کارآمدی بیاید حال اینکه چه کسی بتواند در رقابتهای انتخاباتی، کارآمدی خود را برای مردم تبیین کند میتواند آراء خاکستری را به سمت خود جذب کند. بعداز ۸ سال قدرت باید به جریان بعدی تحویل داده شود
فکر می کنید این بار همین آراء خاکستری به جریان اصولگرا اعتماد خواهند کرد یا خیر؟
در حال حاضر تا حدودی اعتمادی ایجاد شده است چرا که در انتخابات مجلس، مشارکت در تهران و در مجموع کم بود اما در برخی حوزهها میزان مشارکت گسترده بود که در نتیجه نمایندگان اصولگرا پیروز شدند این موضوع نشان میدهد که مردم به جریان اصولگرا اعتماد دارند معمولا در وادی سیاسی ما این گونه است که اگر جریانی ۸ سال در قدرت باشد شرایطی ایجاد می شود که باید قدرت را به جریان بعدی، تحویل دهد. دولتی که شعار مذاکره با آمریکا را سر دهد، برای کشور آسیب زا خواهد بود
تقریبا تجربه چهل ساله این قضیه را نشان داده است. به نظر میرسد در حال حاضر مردم به طور نسبی به جریان اصولگرا تمایل دارند البته عملکرد مجلس یازدهم در این اعتمادسازی میتواند موثر باشد بنده خوشبینم و نگاه سیاسی ندارم از این رو امیداوارم دولتی کارآمد بیاید چرا که آنچه برای کشور مهم است یک دولت کارآمدِ توانا و معتقد به توانمندیهای داخلی است؛ دولتی که بخواهد مجددا شعار مذاکره و اعتماد به بیگانگان سر دهد، چه اصولگرا باشد و چه اصلاح طلب باشد، فرقی ندارد، برای کشور آسیب زا است. به بیانی دیگر آن دولتی میتواند در آینده موفق شود که توانمندیهای داخلی را در نظر بگیرد و برای بخشهای اقتصادی، زیرساختی و مشارکت مردم، برنامه منسجمی داشته باشد.
در مجموع امیدواریم که مردم نیز به این نکته توجه کنند تا شاهد یک دولت کارآمدِ توانا باشیم چون مشکلاتی که امروزه ایجاد شده همه مردم و حتی اصولگرا و اصلاح طلب را گرفتار کرده است بنابراین ما باید به این بلوغ سیاسی برسیم دولت هایی را که می خواهیم انتخاب کنیم به گرایش سیاسی شان نگاه نکنیم بلکه باید ببینیم چه کسی از توانمندی، کارآمدی، تجربه، برنامه و تیم قوی برای در اختیار گرفتن دولت آینده برخوردار است چنین دولتی، چه اصولگرا باشد و چه اصلاح طلب، موفق میشود.
عملکرد شش ماهه مجلس یازدهم را چگونه ارزیابی می کنید؟ و آیا این مجلس یکدست اصولگرا میتواند پلی برای در اختیار گرفتن دولت ۱۴۰۰ توسط اصولگرایان باشد؟
بنده چنین تلقی از مجلس ندارم که رفتارشان انتخاباتی است رفتار انتخاباتی به سیاسیون باز میگردد این مجلس هر رفتاری انجام دهد برداشت سیاسی از آن میشود در حالی که این مجلس در حال فشار به دولتمردان است تا بورس و وضعیت ارز را سر و سامان دهد که رفتار درستی است بنابراین خطای بزرگی است که بگوییم رفتارهای مجلس یازدهم سیاسی است و آن را منفعل کنیم در حال حاضر مجلس به خوبی به مسائل ارزی، معیشت مردم و هماهنگی دستگاه ها ورود و توجه کرده است نباید نگاه سیاسی داشت متاسفانه جریان اصلاح طلب چنین برداشتهایی را دارد و نگاه انتخاباتی دارند. کاندیداهای ۱۴۰۰ باید برنامه و تیم داشته باشند
برخی می گویند دهه پیش رو دهه اصولگرایان است و ...
دهه، دهه کارآمدی است هر کسی بتواند نشان دهد از توانمندی برخوردار بوده و به دنبال خروج کشور از مشکلات باشد، باید روی کار آید؛ اینکه گفته شود اصولگرایان بیایند رییس جمهوری آینده را در اختیار بگیرند کفایت نمیکند بلکه دولت بعدی باید تمام هم و غم خود را برحل مشکلات کشورمتمرکز کند چراکه مشکلات عدیده ای در کشور حاکم است و شرایط انقلاب، شرایط خاصی است بدین معنا که هم فرصت و هم تهدید است اگر از این فرصت به خوبی استفاده کنیم می توانیم مستقل شویم به گونه ای که ابزار تحریم از دشمن گرفته شود و به نوعی بی اثر شود اما اگر کارآمدی لازم وجود نداشته باشد آسیب جدی به منافع ملی وارد میشود بحث این جریان و آن جریان نیست.
بنابراین فردی که به صحنه انتخابات ۱۴۰۰ وارد میشود باید ببیند برنامه و تیمی دارد که مشکلات را حل کند و از ظرفیتها استفاده کند و به بیانی مدیریت جهادی داشته باشد مردم هم به دنبال چنین چهرهای هستند که امیدواریم این اتفاق رخ دهد. دلخوش کردن به بایدن و مذاکره با آمریکا نادرست است
این روزها برخی می گویند اصولگرایان با در اختیار گرفتن دولت ۱۴۰۰، وارد مذاکره با آمریکا خواهند شد، نگاه شما به این تحلیل چیست؟
روشن است که مذاکره با آمریکا بسیار نادرست است اگر با کشورهای دیگر مذاکره کنیم ایرادی ندارد اما قابل اعتماد نبودن آمریکا و اروپا برای ما نمایان شده و به برجام عمل نکردند؛ آسیبی هم که به کشور وارد شد در واقع ناشی از اعتماد به این دو بود رهبری هم در دیدار با شورای عالی اقتصادی فرمودند که دو مسیر پیش رو داریم یک مسیر مذاکره را تجربه کردیم و به نتیجه نرسیدیم دوم اینکه قوی شویم تا تحریم ها بیخاصیت شوند.
دلخوشکردن به مذاکره و اینکه بایدن روی کار بیاید نادرست است چراکه ماهیت آمریکا استکباری است و تنها شیوه هایشان متفاوت است حال ترامپ برخورد خشنی داشت و بایدن ممکن است ملایمتر برخورد کند اما هدف اصلی یکی است تا گفتمان انقلاب اسلامی را از بین ببرند وقتی آنها در این شرایط اقدام به ترور دانشمندان هستهای میکنند پیام دشمنی و مبارزه با ایران میدهند. در حال حاضر رسانههای آنها برای ما خط و نشان میکشند از این رو مذاکره مفهومی ندارد این عوام فریبی است که برخی میگویند بایدن روی کار بیاید بهتر است مسئله آمریکا برای ما، بایدن و ترامپ نیست بلکه استراتژی استکباری و ضدنظام جمهوری اسلامی است. در نتیجه هر کس دلسوز است برای مردم روشنگری کند اینکه در این دوره، ظریف و روحانی مذاکره کردند و نتیجه آن را مشاهده کردند صحبت از مذاکره خنده دار است. ۸۰ درصد مردم مخالف مذاکره با آمریکا هستند
به نظر می رسد مردم خواهان مذاکره هستند و ...
این تصور درست نیست چراکه مردم به شدت به آمریکا بدبین هستند و از آن عصبانی و ناراحت هستند چراکه دو قهرمان ملی، یکی قهرمان مقادمت یعنی سردار سلیمانی و دیگری قهرمان هستهای و دفاعی یعنی فخریزاده را در این راه از دست دادهاند براساس نظرسنجیها، بالای۸۰ درصد مردم، ضد آمریکاییها و مذاکره با آمریکا هستند متاسفانه این القاء یک جریان سیاسی است چون ورشکسته شده و هیچ برنامهای ندارد این اظهارات را مطرح میکند.