اظهارات ضد و نقیض درباره لیدر شدن موسوی خوئینیها
محمود صادقی، فعال سیاسی اصلاحطلبی که چندی قبل از تماس برخی اصلاحطلبان با موسوی خوئینیها برای به عهده گرفتن نقش لیدری خبر داده بود، امروز میگوید که این موضوع فقط در رسانهها مطرح است!
گروه سیاست سایت فردا - اصلاحطلبان همیشه حضور سیدمحمد خاتمی و نقشی که وی در این جریان ایفا کرده را مایه مباهات خود دانسته و بهرمندی از یک لیدر قوی را امتیاز خود به شماره آوردهاند. امتیازی که این روزها به واسطه ریزش سرمایه اجتماعی و افول محبوبیت سید محمد خاتمی مثل قبل قابل اعتنا نیست و حتی به گمان برخی تحلیلگران اصلاحطلبان در شرایط فعلی با چالشی در زمینه لیدری مواجه هستند. چالشی که سبب گمانهزنیهای رسانهای شده و از همین رو شاهدیم که یک روز نامه موسوی خوئینیها را به مطرح شده و نام دیگر درباره نقش احتمالا محوری مجمع روحانیون مبارز صبحت میشود! بحث از احتمال لیدر شدن موسوی خوئینیها از نامه نگاریهای اخیر وی شروع شد. همان وقت که پادرمیانی کرد تا با دعوت به مشارکت به تردیدهای این جریان درباره حضور در انتخابات پایان دهد. گمانه خروج وی از پشت پرده تصمیمگیریها و به عهده گرفتن نقش لیدی، اما مخالفانی دارد. مثلا همین امروز محمود صادقی، دبیرکل انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها به «ایسنا» گفته است: «محور شدن موسوی خویینیها برای اصلاحطلبان فقط در رسانهها مطرح است». او افزوده است: «من در جمع اصلاح طلبان نشنیدهام که قرار است موسوی خویینیها محور فعالیت باشد و فقط در سطح رسانهها مطرح شده است. البته از نظرات ایشان برای دستیابی به اجماع استفاده میکنیم، اما هیچ بحثی در این زمینه که شما اشاره کردید مطرح نشده است.» نکته جالب آنکه محمود صادقی درحالی موضوع لیدر شدن موسوی خوئینیها را فضاسازی رسانهای میخواند که خودش تقریبا ۲۰ روز قبل در گفتگویی با «خبرآنلاین» گفته بود: «با توجه به تماسهایی هم که دوستان اصلاح طلب با آقای خوئینیها داشتند، ایشان به هیچ عنوان مدعی رهبری اصلاح طلبان نبوده و قصد آن را ندارند. آقای خوئینیها در پی دعوت کردن فعالان اصلاحطلب به شرکت در انتخابات پیش رو بودند.» به این ترتیب روشن است که بحث سپردن رهبری جریان اصلاحات به موسوی خوئینیها فراتر از رسانهها و در سطح سیاسیون جریان اصلاحات مطرح است و از قضا جدی هم هست. همین اظهارنظرها و مخالفتهایی که عموما با او میشود، به قدر کافی گویا است. یکی از مخالفان سرسخت موسوی خوئینیها، صادق زیباکلام است که قبل لیدر شدن او را تیر خلاص به شقیقه اصلاحطلبی دانسته بود. موسوی خوئینیها، اما مخالفان دیگری هم دارد. مخالفانی که چندی قبل روزنامه شرق آنان را به دو دسته تقسیم کرد. «نخست افرادی که به دلیل مسئولیتها در دهه ۶۰ او را یکی از مؤثرین افراد در سیاستها میدانند و مشخصا هر زمانی که نام خوئینیها میآید بهسرعت با نگاه به تسخیر سفارت آمریکا او را عامل اصلی میدانند، زیرا میدانیم خوئینیها نقش اصلی و کلیدی در تسخیر سفارتخانه آمریکا را برعهده داشت؛ و دوم طیف اجرائی یا همان تکنوکراتهای اصلاحات بهدلیل اختلافاتی که موسویخوئینیها با اکبر هاشمیرفسنجانی داشت، زاویههایی با او دارند و شاید بتوان گفت که انتقادهای تندوتیز روزنامه سلام به مدیریت خوئینیها در دولت هاشمیرفسنجانی مهمترین گواه بر اختلافات او با هاشمی باشد و این موضوع زمانی در شرایط کنونی تأثیرگذار است که خوئینیها هیچگاه درباره هاشمی تغییری در نظراتش هم ایجاد نکرده و طبیعی است که کارگزارانیها هم همچنان با او همرأیی نداشته باشند.» البته مرد خاکستری اصلاحات برای لیدر شدن موانعی بیش از این حرفها دارد. مثلا اینکه حضور پشت پرده در طی سالیان سبب شده او حتی قادر به خاتمی این روزها که مثل سابق محبوب نیست؛ نباشد. ضمن اینکه او نماینده طیف تندور اصلاحات است و شاهد نیز نامه اول او به رهبری لذا نمیتوان انتظار داشت که عقلای جریان اصلاحطلبی سکان را به دست او داده و در این اوضاع و احوال سیاسی نظارهگر شوند. مخالفتهای گاه و بیگاه با لیدر شدن او در جریان اصلاحات شاهد همین مدعا است.