چرا دولت با لغو تحریم مخالف است؟
مخالفت دولت با طرحی بازگشت پذیری که میتواند فشار اقتصادی تحریمها را از روی دوش مردم بردارد عجیب و غیرقابل باور به نظر میرسد و به نظر میرسد پاسخ به این که چرا دولت با این طرح مخالف است را باید در رویکردهای سیاسی دولت جست وجو کرد.
گروه سیاست سایت فردا -امير حسين يزدان پناه: امروز طرحی در مجلس تصویب شد که ۳ ویژگی مهم دارد: ۱- با ورود به حوزه پروتکل الحاقی عملا خط و نشان مهمی برای طرف مقابل کشید تا پس از ۳ سال اروپا و چه بسا آمریکا را وادار کند با رفع تحریم ها، فشار اقتصادی را از روی مردم بردارد. ۲- طرح برگشت پذیر است یعنی کاملا هوشمندانه و مطابق با منافع ملی طراحی شده و اگر طرف مقابل اقدام عینی برای رفع تحریمها و منتفع شدن ایران از مروادات بانکی بین المللی انجام دهد، به راحتی تعهدات ایران هم قابل بازگشت است. ۳- پس از ۳ سال اجرای تعهداتی که نفعی برای مردم نداشت، این طرح با طراحی هوشمندانه، باعث میشود کشور از حالت انفعال خارج و رفتار ایران برای طرف مقابل تعیین کننده شود. متاسفانه دولت اعلام کرده که با این طرح مخالف است! مخالفت دولت با طرحی بازگشت پذیری که میتواند فشار اقتصادی تحریمها را از روی دوش مردم بردارد عجیب و غیرقابل باور به نظر میرسد و به نظر میرسد پاسخ به این که چرا دولت با این طرح مخالف است را باید در رویکردهای سیاسی دولت جست وجو کرد در ۳ سال اخیر که آمریکا از برجام خارج شد و ۱۷۷ تحریم جدید علیه ایران وضع کرد، اروپاییها نیز ۱۱ تعهد مکتوب به ایران دادند، اما به هیچکدام توجه نکردند. در مقابل دولت، یکسال صبر کرد و پس از یک سال ۵ گام برای کاهش تعهدات ایران طراحی کرد که این گامها نیز در مدت سپری شده نتوانسته طرف مقابل را به اقدام سوق دهد. چرا؟ به این دلیل که اقدامات دولت در مقابل آمریکا و اروپا قدرت لازم برای تغییر محاسبات آنها را نداشت و ۴+۱ هرگز اقدامات ایران را جدی نگرفت. مثلا دولت اعلام کرده بود که غنی سازی ۳.۶۷ درصد را که در برجام به عنوان سقف میزان غنی سازی تعیین شده دیگر به رسمیت نمیشناسد، اما آنچه پس از آن رخ داد غنی سازی ۴.۱ یا ۴.۲ درصد بود! یعنی عملا تغییر زیادی ایجاد نشد و طرف مقابل به این جمع بندی رسید که اقدام متقابل ایران بیشتر نمایشی است یا واقعی. یا مثلا دولت بنا بود تعداد سانتریفیوژهای نصب شده را افزایش دهد، اما حتی یک دستگاه هم اضافه نشد. این اقدامات ضعیف دولت باعث شد عملا طرف مقابل هیچ اقدامی برای منتفع شدن ایران از منافع اقتصادی برجام و کاهش تحریمها انجام ندهد. اکنون مجلس این معادله را متوازن کرده است و احتمال آن که محاسبات طرف مقابل با این طرح منطقیتر شده و برای جلوگیری از اقدامات عینی و بازدارنده ایران، دست به اقدامات عملی در کاهش فشار اقتصادی بزند بیشتر از گذشته است. با این حال دولت صراحتا با این طرح مخالفت کرده است. اولا این که حامیان دولت درحالی این طرح را «خروج از برجام» که این طرح با اتکا به بندهای ۳۶ و ۳۷ برجام و مبتنی بر همین توافق اقدامات متقابل ایران را عینیتر کرده است. همین اقدامات را قبلا دولت اعلام کرده بود که قصد دارد اجرا کند، اما اجرا نکرده و در حقیقت طرح مجلس، الزام دولت به اجرای مواردی است که خود قبلا اعلام کرده بود. بنا براین تعبیر آن به خروج از برجام غلط و فضاسازی رسانهای -سیاسی است. دوم این که به نظر میرسد دولت در مخالف با طرحی خود قبلا بخشهای مختلف آن را اعلام کرده، به دنبال ادامه دادن بازی قبلی مخالفت با هر آنچیزی است که از مجلس بیرون میآید. قبلا دولت با طرح حمایت معیشتی از ۶۰ میلیون نفر برای تامین کالاهای اساسی مخالفت و هنوز هم این قانون مهم برای معیشت مردم را اجرا نکرده است. مخالفت با طرح «اقدام راهبردی برای لغو تحریمها و صیانت از منافع ملت ایران» که میتواند با بارگرداندن مدار تصمیم سازی کشور از انفعال به اقتدار، تلاش مهم و ان شاء الله موثری برای کاهش فشار اقتصادی بر مردم باشد هم دچار همین مصیب شده است. دولت با سیاسی کاری مقابل طرحی ایستاده که میتواند دستهای دیپلماتها را حتی پای میز مذاکره و کمیسیون مشترک برجام پر کند و قدرت چانه زنی کشور را افزایش دهد. بنا براین خوب است دولت و حامیان آن که در مخالفت صریح با طرح مجلس تیغ کشیده اند به این پرسش پاسخ دهند که آیا منفعت ناشی از تغییر نگاه دشمن و رفع احتمالی تحریمها به جیب مردم و حتی خود دولت نمیرود؟ آیا بهتر نیست دولت مقتدرانه پای این طرح بایستد و آن را در محافل بین المللی به ابزاری کاهش فشار بر معیشت مردم تبدیل کند؟