رونمایی اصلاحطلبان از یک کاندیدای جوان/ ستاری وعده دادن را شروع کرد
نام سورنا ستاری از مدتها قبل در فهرست کاندیداهای احتمالی ریاست جمهوری قرار گرفته، اما با توجه به اظهارات اخیر او دوز انتخاباتی بیشتری دارد، میتوان به این نتیجه رسید که او تصمیم خود را برای ورود به انتخابات گرفته است.
گروه سیاست سایت فردا - فضای سیاسی کشور در حال انتخاباتی شدن است و تقریبا هر روز یک خبر تازه میرسد. مثلا اینکه اصلاحطلبان یک کاندیدای جدید و جوان را به میدان خواهند فرستاد. گمانهای که با در نظر گرفتن رویکردها و اظهارات سورنا ستاری، معاون علم و فناوری رئیس جمهور به ذهن و از سوی رسانههای اصلاحطلب مطرح شده است. شاهد آنکه همین امروز روزنامه «آفتاب یزد» با اشاره به اینکه ستاری در دیدار با علیرضا رزم حسینی وزیر صمت و علیآقا محمدی عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام گفته «بهدنبال طراحی خودروهای پیشرفته و ارزان قیمت با استفاده از ظرفیتهای داخلی در کشور هستیم» به نقل از رضا قراخانلو، تحلیلگر اخبار اقتصادی نوشت: «در این زمینه فارغ از جنبههای فنی چنین امکانی که باید کارشناسان صنعت خودرو پاسخگوی پرسش شما باشند، میتوان آن را اینگونه استدلال کرد که به دلیل وجود زمزمههایی مبنی بر انگیزه کاندیداتوری سورنا ستاری برای انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ و سابقهای مانند اینکه جوانترین عضو کابینه روحانی پیش از معرفی آذری جهرمی به عنوان وزیر در کابینه دوازدهم بود و به این موضع شهرت دارد که نگاه جدی و مخالفت سرسختانه با اقتصاد مبتنی بر منابع نفتی و خام فروشی دارد به نوعی زمینهسازی برای تهیه فکتهای تبلیغاتی برای انتخابات ریاست جمهوری پیش رو است.» شروع ماجرا همین یک جمله و رنگ و بوی انتخاباتی آن سبب نشده که نام سورنا ستاری را در فهرست کاندیداهای احتمالی انتخابات ۱۴۰۰ قرار دهیم. این گزاره از ماهها قبل مطرح بوده و از اواخر اردیبهشت نیز روز به روز جدیتر شده است. مثلا اوایل خرداد بود که عبدالله ناصری عضو شورای هماهنگی اصلاحطلبان و از چهرههای نزدیک به سیدمحمد خاتمی در گفتوگویی با سایت «نامه نیوز» گفت: «من ترکیب سه قوه را بعد از انتخابات ۱۴۰۰ چنین میبینم. قالیباف؛ رئیس مجلس. رییسی؛ رئیس قوه قضاییه و سورنا ستاری رییس جمهوری». ناصری در پاسخ به این پرسش که چرا ستاری را باید یک گزینه جدی دانست، گفت: «ستاری مصداق بیانیه گام دوم است. جوان است و از نسل دوم. فرزند است و همراهی روحانی و تیم او را هم دارد». واکنش خودش گمانهزنیها درباره کاندیداتوری ستاری ادامه داشت، اما خودش اظهار نظری نکرده بود تا اینکه اوایل شهریور ماه و در جریان سفر به آذربایجان غربی، در واکنش به خبرنگار «ایرانپرس» که در این رابطه پرسید، با ناراحتی و بیتوجهی از پاسخ طفره رفت و یکی از همراهان او رو به این خبرنگار گفت: «شما (خبرنگاران) همش دنبال چالش و دردسر هستید!» علاوه بر این او بار دیگر هم در پاسخ به سوال خبرنگار یکی از رسانهها مبنی بر اینکه، آیا گزینه ۱۴۰۰ است یا خیر؟ گفته: «خیر، کار دارم!» دست به کار شدن اطرفیان درست یک ماه بعد بود که اطرفیان آقای معاون دست به کار شده و نام وی را سر زبان رسانهها انداختند. مثلا «برنا» به نقل از «ابراهیم فیاض»، جامعهشناس اصولگرا نوشت: «او این همه کار انجام داد. به نظرم رقابت در انتخابات ۱۴۰۰ بین بذرپاش و ستاری است، چون معتقدم تکنوکراسی بومی در انتخابات ریاست جمهوری آینده، پیروزی میشود». یا مثلا «احمد امیرآبادی فراهانی»، نماینده اصولگرا، گفت: «از طیف اصلاحطلبان آقایان آذری جهرمی، سورنا ستاری و اردکانیان به عنوان کاندیدا مطرح هستند.» نظر اصلاحطلبان درباره ستاری مقدمهچینی برای رونمایی از سورنا ستاری به عنوان یک کاندیدا در حالی است که فعالان سیاسی در جریان اصلاحات نظر چندان مساعدی نسبت به او ندارند. شاهد آنکه عبدالله ناصری به «نامه نیوز» گفته بود: «اصلاح طلبان اصلی او را قبول ندارند، چون کاملا در اختیار هسته سخت قدرت قرار دارد». ناصر قوامی، فعال سیاس اصلاحطلب در پاسخ به سوالی در باره شانس او گفت: «او را نمیشناسم» و جلال جلالیزاده عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت نیز گفت که «فکر نمیکنم افرادی که ناشناخته هستند امکان رایآوری داشته باشند». حسین مرعشی در آن مصاحبهای که از ۶ کاندیدای حزبی کارگزاران نام برد از وضعیت وی اعلام بیخبری کرد و حسین کنعانی مقدم، فعال سیاسی اصولگرا نیز در گفتوگویی تاکید کرد که او رجل سیاسی محسوب نخواهد شد. ماندگاری در فهرست گمانهها با وجود اینکه سیاسیون به خصوص در جبهه اصلاحطلبی ستاری را چندان جدی نگرفتند، نام او در فهرست گمانههای انتخاباتی ماند و این میتواند به این خاطر باشد که وی در این مدت به بعد تبلیغاتی اقدامات خود شدت داد. مثلا سفرهایی به شیراز، اردبیل، بوشهر، بیرجند، آذربایجان غربی و ... داشت و حرفهایی از جنس همان که دیروز گفت، زد. وعدههایی درباره رشد استارتآپها داد و ظاهر حمایت برخی توییتنویسان را نیز جلب کرد. همین شد که شاهد بودیم رفته رفته به چهرهای بدل شد که میتواند یک رئیس جمهور جوان و فراحزبی به حساب آید. این طور که به نظر میرسد ستاری با جریان اصولگرا نیز تعاملات خوبی دارد. تعاملاتی که سبب شده برخی اصلاحطلبان مدعی شوند او گزینهای است که اصولگرای قصد تحمیل او به اصلاحطلبان را دارند، اما واقعیت آن است که ستاری از سوی طیفهایی از جریان اصلاحات مورد اقبال است. مثلا میتوان او را در گروه تکنوکراتهایی قرار داد که قادر هستند نظر کارگزاران را جلب کنند.