۳ اقدام عملی ایران در دوران بایدن از دید کواکبیان
دبیر کل حزب مردمسالاری نوشت: مقصود من آن نیست که حضور بایدن در کاخ سفید تاثیری بر انتخابات ایران ندارد، ولی این مهم به تنهایی نمیتواند موجبات حضور دوباره مردم پای صندوقهای رای را فراهم آورد بلکه ما نیاز داریم به سلسله اقداماتی برای حل و فصل مشکلات مردم.
اعتمادآنلاین: مصطفی کواکبیان، دبیر کل حزب مردمسالاری در یادداشتی با اشاره به انتخابات ریاستجمهوری در آمریکا نوشت: پیش از انتخابات ریاست جمهوری امریکا ۳ سناریو درباره وقایع احتمالی در این کشور پیشبینی شده بود؛ نخست پیروزی ترامپ و شکست جو بایدن. دوم پیروزی بایدن و شکست ترامپ و پذیرش این نتیجه ازسوی او بود و سناریوی سوم، پیروزی بایدن و عدم پذیرش شکست ازسوی ترامپ بود. آنچه در روزهای اخیر در امریکا گذشته حاکی از پیروزی جو بایدن هم در آرای عمومی و هم در آرای کالج الکترال است؛ چنانکه برخی پیشبینی میکنند بایدن با ۳۰۰ رای الکترال یعنی ۳۰ رای بیشتر از ۲۷۰ رای الکترال مورد نیاز راهی کاخ سفید شود. همزمان دونالد ترامپ نیز با طرح ادعاهایی عملا اعلام کرده که شکست خود را نمیپذیرد و این یعنی سناریوی سوم در امریکا در حال وقوع است. بدین ترتیب دو سناریو میتوان برای نتیجه اقدامات ترامپ متصور بود؛ نخست آنکه او با طرح موضوع تقلب در آرای پستی و عدم احراز هویت امضاها به شکایت در دادگاه تن دهد و دوم آنکه با اصطلاحا قلدری از ترک کاخ سفید خودداری کرده و کار را به دیوانعالی بکشاند که جمهوریخواهان در آن پایگاه رای قابلقبولی دارند، اما در آن شرایط نیز ستادهای انتخاباتی بایدن و ترامپ باید ادله خود را تقدیم قضات دیوان عالی کنند و آنان نیز براساس ادله موجود و نه تمایلات خود رای خواهند داد؛ بنابراین اینگونه نیست که قضاوتها در دیوانعالی به سود ترامپ باشد. همه این موارد کنار هم حاکی از آن است که ما عملا باید رییسجمهوری فعلی امریکا را شکستخورده تلقی کنیم و به بررسی آثار مختلف این مهم بر ایران بپردازیم. نخست باید گفت که از شکست دونالد ترامپ در انتخابات ریاستجمهوری امریکا دو گروه از ایرانیان به شدت ناراحت خواهند بود؛ گروه نخست طیف موسوم به براندازان هستند که از سلطنتطلبان و انجمن پادشاهی و منافقین و... را دربر میگیرند.
آنان که با اصل نظام و انقلاب و ایران مخالفند در این توهم به سر میبردند که با تداوم حضور ترامپ در کاخ سفید، میتوانند موجبات براندازی نظام را فراهم آورند؛ از این رو دست به کار شده و در بسیاری از ایالتها به سود ترامپ فعالیت کردند. گروه دومی که از شکست ترامپ ناراحتند، اما داخل ایران حاضرند و افراطیون مدعی اصولگرایی را شامل میشوند. آنان معتقد بودند که با پیروزی ترامپ، تکلیف ایران و امریکا یکسره شد و علاوه بر خروج از برجام و NPT و مواردی از این دست، موجبات شکست امریکا را فراهم آورند؛ حتی در اظهاراتی خوشبینانه میگفتند که شاهد نابودی کل سیستم امریکا نیز خواهند بود. این دو گروه در بسیاری از مواقع به سود ترامپ عمل کردند، ولی نتایجی که تا اینجا به دست آمده به نفع آنان نبوده و همین مساله موجبات ناراحتی و بعضا عصبانیت آنان را فراهم آورده است. در این میان، اما گروه دیگری نیز وجود دارند که از روی کار آمدن بایدن ناراحت نیستند.
عقلای اصولگرا ازجمله این افرادند. آنان معتقدند که اگرچه میان بایدن و ترامپ برای ایران تفاوتی وجود ندارد، ولی حداقل در کوتاهمدت، حضور بایدن در کاخ سفید و شکست ترامپ میتواند منافع ایران را تامین کند. اصلاحطلبان نیز تقریبا نظری مشابه آنان دارند و معتقدند حضور بایدن نه تنها به لحاظ روانی آثار مثبتی در اقتصاد ایران به همراه دارد بلکه رفع تحریمهای یکجانبه وضع شده ازسوی ترامپ علیه ایران میتواند موجبات گشایش در زندگی مردم را فراهم آورد. با همه اینها، اما نباید فراموش کنیم که آینده روابط ایران و امریکا در دوران بایدن در بلندمدت قابل پیشبینی نیست چراکه ممکن است باز هم شاهد ایجاد اختلافاتی میان تهران و واشنگتن باشیم. شخصا معتقدم که در رابطه با امریکا نباید برای مذاکره عجله کنیم. ما باید اجازه بازگشت امریکا به برجام را بدهیم و بیشترین تاکیدمان بر برداشته شدن تحریمهای یکجانبه امریکا باشد، ولی نباید فراموش کنیم که احتمال مذاکره میان ایران و امریکا درباره موضوعات مختلف در دوران بایدن وجود خواهد داشت. از دید من، رهبری نیز مخالفتی با مذاکره نخواهند داشت چراکه ایشان گفته بودند ما با دولت فعلی امریکا مذاکره نخواهیم کرد؛ بنابراین قطعا با دولت جدید امریکا میتوانیم وارد مذاکره شویم.
آنچه تا آن زمان برای ایران امری حیاتی محسوب میشود، لزوم برنامهریزی جدید در سیاست خارجی خود است. ما باید در حد فاصل اعلام نتایج انتخابات امریکا و پیروزی بایدن تا روز آغاز به کار رسمی فعالیت او در کاخ سفید، برنامهای جدید را در دستورکار سیاست خارجی خود قرار دهیم و ایران را از اولویت سیاست خارجی ایالاتمتحده امریکا خارج کنیم و اصطلاحا اعلام کنیم که «ما را به خیر تو امید نیست، شر مرسان»! به عبارت واضحتر ما باید از تجربیات کشورهای دیگر بیاموزیم. هنگامی که روابط دوستانه میان دو کشور وجود ندارد، مسوولانشان تلاش میکنند اختلافات بینشان برجسته نشود، ما نیز در قبال امریکای بایدن باید چنین کاری را انجام دهیم. فراموش نکنید که بایدن با ورود به کاخ سفید علاوه بر معضل کرونا و شیوع گسترده آن در ایالاتمتحده امریکا با مشکلاتی همچون نژادپرستی و رقابت اقتصادی با چین مواجه است. رقابت امنیتی با روسیه و البته خروج ترامپ از معاهدههای بینالمللی و لزوم بازگشت امریکا به آنان را نیز به فهرست مشکلات امریکا اضافه کنید. همه این موارد کنار صدها مورد دیگر مشغولیتهای ذهنی بایدن و تیمش را تشکیل میدهند، در این میان لزومی ندارد ایران خود را در اولویت سیاست خارجی امریکا قرار دهد. اطمینان دارم لابیهای رژیم صهیونیستی، کشورهای مرتجع منطقه و البته فروشندگان سلاح تلاش خواهند کرد که مساله ایران را در دولت بایدن برجسته کنند که میتواند مشکلات بسیاری را برای ایران ایجاد کند. از این رو ما باید تلاشمان را برای خروج از اولویت سیاست خارجی امریکا انجام دهیم. بدین ترتیب ایران باید ۳ اقدام را در دوران بایدن انجام دهد؛ نخست آنکه برای مذاکره عجله نکند، دوم آنکه منعی در مذاکره نداشته باشد و سوم آنکه اقدامی انجام ندهد که در اولویت سیاست خارجی امریکا قرار بگیرد. آخرین موضوعی که باید مورد بررسی قرار گیرد، تاثیر روی کار آمدن بایدن بر انتخابات ریاستجمهوری ایران است. شخصا معتقدم که هر مسالهای در عالم بر امور دیگر اثرگذار است، ولی باید میزان این اثرگذاری را تعیین کرد. آنچه در رابطه با سیزدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری ایران بیش از هر چیز اهمیت دارد احتمالا عدم مشارکت مردم باتوجه به غیبت ۶۰ درصدی آنان در انتخابات اسفند ماه ۹۸ است.
مشکلات اقتصادی و معیشتی، کاهش اعتماد مردم به کل سیستم جمهوری اسلامی و دلسردی آنان از آینده، همه و همه مسائلی است که میتواند از حضور مردم در انتخابات ریاستجمهوری آینده جلوگیری کند. از این رو همه مسوولان باید تلاش کنند تا امید را در دل مردم زنده نگهدارند. در این میان نباید عملکرد شورای نگهبان را نیز فراموش کنیم. شورای نگهبان در شرایط کنونی حتما باید به جای عملکردی انبساطی، عملکردی انقباضی را در دستور کار خود قرار دهد و بداند قهر مردم، اصلاحطلب و اصولگرا نمیشناسد. میتوانیم در ایران انتخاباتی با مشارکت ۳۰ درصدی مردم برگزار کنیم و فردی را برای ریاستجمهوری معرفی کنیم، ولی اگر خواهان انتخاباتی پرشور و با نشاط عمومی بالا هستیم به برنامهریزی و تهیه مقدمات لازم نیاز داریم. اینها مواردی است که باید در داخل فراهم شود. درست است که با روی کار آمدن بایدن، اصلاحطلبان تا حدودی روحیه یافتهاند، ولی این نمیتواند کافی باشد. ما باید انگیزه را در دل مردم برای حضور در انتخابات ایجاد کنیم. دولت دوازدهم در همین فرصت ۸ ماهه خود باید اقداماتی جدی را انجام دهد تا موجبات دلگرمی مردم را فراهم آورد. مقصود من آن نیست که حضور بایدن در کاخ سفید تاثیری بر انتخابات ایران ندارد، ولی این مهم به تنهایی نمیتواند موجبات حضور دوباره مردم پای صندوقهای رای را فراهم آورد بلکه ما نیاز داریم به سلسله اقداماتی برای حل و فصل مشکلات مردم.