دوپینگ دموکراتها قبل از انتخابات ایران
کارشناس مسائل آمریکا ضمن اشاره به تفاوتهای سیاست دو حزب آمریکایی در قبال ایران گفته سیاست «فشار حداکثری» دولت فعلی این کشور علیه ایران مؤثر نبوده است.
خبرگزاری فارس: «فؤاد ایزدی»، عضو هیئت علمی دانشگاه و کارشناس مسائل آمریکا در مصاحبه با خبرگزاری فارس در خصوص تحولات انتخابات آمریکا و سیاست هر دو حزب این کشور در قبال ایران صحبت کرد.
ایزدی در ابتدای سخنان خود به پیشتازی «جو بایدن»، نامزد دموکرات انتخابات آمریکا در چند ایالتی که شمارش آراء در آنها باقی مانده اشاره کرد و گفت: «اگر نتایج نهایی انتخابات اعلام شود، بایدن احتمالاً آرای الکترالش به ۲۷۰ میرسد و قاعدتاً باید رئیسجمهور آمریکا شود، اما مشکل آقای بایدن این است که آقای ترامپ ادعای تقلب کرده و گفته که به مراجع قضایی رجوع خواهد کرد و در نهایت این رأی که مراجع قضایی خواهند داد میتواند در نتیجه انتخابات تأثیر بگذارد.»
وی افزود: «ترامپ یک دلخوری دیگری که دارد این است که انتظار داشت این ادعای تقلبی که مطرح کرده از سوی نخبگان حزب جمهوریخواه هم تکرار شود و در آن حدی که ایشان انتظار داشت این اتفاق نیفتاد و شواهدی که آقای ترامپ ارائه کرد تا حالا خیلی شواهد جدی نبوده است. بنابراین مراجع قضایی باید نظر ایشان را رد کنند. اما نکته مثبتی که [برای ترامپ] وجود دارد این است که اعضای دیوان عالی که 9 نفر هستند، شش نفرشان از قضات جمهوریخواهند که سه نفر از آنان را خود آقای ترامپ منصوب کرده است. یعنی از نظر ترکیب حزبی، ترامپ نسبت به آقای بایدن یک برتری دارد و آنها در دیوان عالی ۶ به ۳ هستند.»
ایزدی در ادامه با اشاره به این مسئله که ترامپ شواهدی را در مورد ادعاهای خود درباره تقلب در انتخابات نداده گفت: «شواهد ترامپ باید به حد متوسط برسد تا قضات دیوان عالی نظر حزبی خودشان را اعمال کنند و در نهایت به نفع آقای ترامپ رأی بدهند؛ یعنی حالتی را که در سال ۲۰۰۰ اتفاق افتاد باید به نوعی تکرار شود. در آن زمان بوش پسر یک شواهد متوسطی به دیوان عالی ارائه داد و آن سال هم 5 به 4 به نفع جمهوریخواهان بود. به این سبک آقای بوش پسر در آن سال رئیسجمهور شد.»
ایزدی در ادامه صحبتهای خود به سیاستهای دو حزب جمهوریخواه و دموکرات در قبال ایران اشاره کرد و گفت: «این گروه متمایل به جریان محافظهکار میگویند که نیازی نیست ما [در قبال ایران] پله به پله پیش برویم؛ یعنی امتیازاتی را از ایران بگیریم، اهرمهای قدرت ایران را بگیریم و بعد حکومت این کشور را سرنگون کنیم.»
وی افزود: «جمهوریخواهان گفتهاند که ما یک سیاستی به نام سیاست فشار حداکثری داریم و ذیل این سیاست تحریمها را به شدت گسترش میدهیم و ایران چهلمین سالگرد انقلاب اسلامی را نخواهد دید. این حرف بولتون (مشاور امنیت ملی سابق کاخ سفید) بود. یعنی به جای یک پروسه نسبتاً طولانیتر که اهرمهای قدرت ایران ذیل برجام ۱ و ۲ و ۳ گرفته شود و بعد به سرنگونی حکومت آن منجر شود آنها (جمهوریخواهان) مطرح کردند که ما نیازی به برجام ۱ و ۲ و ۳ نداریم و یک دفعه فشار حداکثری را وارد میکنیم و حکومت (ایران) را سرنگون میکنیم.»
ایزدی در ادامه به شکست سیاست فشار حداکثری دولت ترامپ اشاره کرد و گفت: «مشکلی که [برای ترامپ] وجود دارد این است که سیاست فشار حداکثری دو سه سال است که اجرا شده و جواب نداده است و اکنون نیز دموکراتها پیش هستند و این احتمال وجود دارد که بایدن رئیسجمهور آمریکا شود.»
وی افزود: «بایدن به قلم خود در سایت سیانان نوشته که با ایران چهکار خواهد کرد. حرف دموکراتها و بایدن و نقدشان به جمهوریخواهان این نیست که از برجام خارج شدهاید و کار غیراخلاقی کردهاید و این آبروریزی را در سطح بینالملل داشتید و ما بر میگردیم و آن را اصلاح میکنیم. حرف دموکراتها این است که (جمهوریخواهان) از برجام خارج شدهاند و اهرم فشار را از ایران برداشتند؛ یعنی با ایران در افتادید و این کشور در حوزه نظامی و موشکی هر کاری که خواست انجام داد.»
وی همچنین گفت: «حرف دموکراتها این است که ما در برجام میماندیم و برجام را گروگان میگرفتیم و با استفاده از برجام امتیازات بیشتری میگرفتیم. یعنی به ایران میگفتیم در منطقه آن کار را انجام ندهید در غیر این صورت ما از برجام خارج میشویم یا در حوزه موشکی آن کار را انجام ندهید و ما از برجام خارج میشویم. این یعنی همان مسیر برجام ۱ و ۲ و ۳. دموکراتها دوره پیش رأی نیاوردند و چهار سال از کاخ سفید دور بودند ولی اکنون میخواهند بازگردند و این سیاست را دنبال کنند.»
ایزدی در ادامه با اشاره به انتخابات پیشروی جمهوری اسلامی ایران گفت: «ما هم در کشورمان در خردادماه انتخابات ریاستجمهوری داریم و دموکراتها نیز نسبت به این انتخابات دغدغه دارند و میخواهند بر این انتخابات تأثیرگذار باشند. در حالی که ماهها به انتخابات باقی مانده شما متنهایی را اکنون مشاهده میکنید که میگویند چه کاری انجام دهند که در انتخابات ایران مؤثر باشند.»
وی همچنین گفت: «از این جهت ممکن است با امتیازاتی که در ذهنشان وجود دارد دوپینگی داشته باشند؛ یعنی قبل از انتخابات (ایران) مثلاً مبلغی که در فلان کشور بلوکه شده را پس بدهند یا کارهای این چنینی که نسبتاً نمایشی است را بدون تغییر ساختار تحریمها یا سیاستها انجام دهند.»
ایزدی همچنین در ادامه با ذکر تفاوت دموکراتها و جریان نومحافظهکاران جمهوریخواه گفت: «آنها (نومحافظهکاران) افرادی که در درون دولت و افرادی که مثلاً مشهور به اصلاحطلبی هستند را تحریم میکنند، چون جریان نومحافظهکار جریان اصلاحطلب و اصولگرا را رها کرده و هدفش کل جمهوری اسلامی ایران است؛ زیرا احساس میکند که میتوان حکومت ایران را سرنگون کرد.»
وی افزود: «اما دموکراتها احساس میکنند که میتوانند بر تمایلات سیاسی داخلی هم تأثیرگذار باشند و برایشان این مسئله اهمیت دارد که جریانی در داخل کشور ایران با این سیاست همراه باشد. این نگاه بُرد بُرد دموکراتهاست؛ یعنی هم ما به اهدافمان که در ایران داریم میرسیم و هم جریان (نومحافظهکار) که دل خوشی از سیاستهای منطقهای، سیاستهای تسلیحاتی و سیاست خارجی (ایران) ندارد.»
این کارشناس مسائل آمریکا در خصوص نگرش ترامپ نسبت به توافق هستهای برجام گفت: «دولت ترامپ میگفت یکی از مشکلات برجام این است که مثلاً در سال 2025 محدودیتهایی برداشته میشوند اما دموکراتها میگفتند که بگذارید 2025 برسد و بعد ما زیر حرف خود میزنیم؛ زیرا نگاه دموکراتها به برنامه هستهای ایران اینگونه بود که این برنامه باید متوقف شود و برجام هم همین هدف را داشت و این دستاورد کمی برایشان نیست و نقدشان در این چند سال گذشته به ترامپ این بود که شما نه تنها امتیاز جدیدی نگرفتید که امتیازی هم که ما گرفته بودیم از دست دادید. درست است که شما قیمت دلار را افزایش دادید، فشار اقتصادی بر ایران اعمال کردید اما در گرفتن امتیاز از این کشور موفق نبودهاید.»
ایزدی در خصوص سیاستی که جمهوری اسلامی ایران باید در قبال این نگرش آمریکاییها اتخاذ کند گفت: «اکنون سؤال این است که آیا کشور باید معطل این سیاستها باشد؟ یعنی چند سال معطل برجام باشد و همه نیازهای کشور را به برجام متصل کند. سپس زمانی که برجام جواب نداد معطل برجام اروپایی باشد و سپس زمانی که برجام اروپایی کار نکرد معطل مثلاً آمدن آقای بایدن باشد.»
وی افزود: «آیا این معطلی که ما در هفت، هشت سال گذشته تجربه کردهایم روش صحیح سیاست خارجی است؟ یا روش صحیح سیاست خارجی این است که اولاً در حل مشکلات کشور آن بخشی که مربوط به داخل است خودمان حل کنیم و این مسائل هیچ ربطی به آمریکا ندارد؟ اینکه فلان فرد اختلاس میکند ربطی به آمریکا ندارد. اینکه کالاهایی در گمرک معطل ماندهاند، هیچ ربطی به آمریکا ندارد. بخشی از مشکلات داخلی در حوزه اقتصادی به مشکلات مدیریتی برمیگردد که خود ما در داخل باید حل کنیم و در حوزه سیاست خارجی نیز با کشورهایی همکاری کنیم که آنها علاقهمند به همکاری با ایران هستند.»
ایزدی همچنین گفت: «درس دومی که باید از برجام بگیریم این است که به زور نمیتوانیم با کشوری که به هر دلیلی تمایل ندارد، همکاری کنیم؛ به زور که نمیشود! ذهنیتی که بین نخبگان سیاسی کشور باید ایجاد شود این است که غرب را رها کنند و اصولاً به غرب توجه نکنند و دغدغه نسبت به غرب نداشته باشند. هنگامی که به طرف مقابل بیتوجه باشید، قیمت طرف مقابل را بالا نبرید در نهایت به نفع کشور است. این یک روش کار است، روش دیگر این است که هر روز در مورد برجام و بازگشت به برجام صحبت شود و آن طرف مقابل احساس کند شما تحت فشار هستید و بخواهد از آن فشاری که بر روی شماست استفاده کند. این دو روش نگاه به سیاست خارجی است که متأسفانه کشور در سالهای گذشته روش اول را در پیش گرفته و قطعاً نتیجه نگرفته است؛ یعنی تحریمهای ما الان بیشتر از قبل از برجام است، فروش نفت ما کمتر از قبل از برجام است. نگاه و روشی که در سیاست خارجی تجربه شده و مؤثر نبوده باید رها شود و روش دیگری در پیش گرفته شود.»
فؤاد ایزدی در پایان سخنان خود با اشاره به اینکه در آمریکا ساختار نظارتی مستقل وجود ندارد گفت: «نتیجه نبود ساختار نظارتی مستقل در آمریکا این است که فردی مانند آقای ترامپ رئیسجمهور میشود؛ یعنی هیچ جایی وجود ندارد که افرادی که قصد دارند نامزد انتخابات ریاستجمهوری شوند را بگویند که صلاحیت اخلاقی دارد یا خیر.»
وی افزود: «اصولاً در تفکر لیبرال دموکراسی، اخلاق جایی در حکمرانی ندارد و در لیست محورهای اصلی تفکر لیبرال دموکراسی، اخلاق وجود ندارد. افرادی که بحث اندیشه سیاسی را دنبال میکنند رجوع کنند و ببینند.»
وی همچنین گفت: «در منابع خود غربیها زمانی که میخواهند تفکر لیبرال دموکراسی را توضیح دهند اخلاق را در لیست این تفکر نمیدانند؛ این مشکل فکری وجود دارد و این مسئله منجر به این خواهد شد که هیچ جایی نیست تا قابلیت رئیسجمهور شدن از نظر اخلاقی را ارزیابی کنند؛ سپس نتیجه این میشود که در کشوری مثل آمریکا با آن ثروت و قدرتی که به صورت سنتی دارد فردی مانند آقای ترامپ رئیسجمهور میشود. مشکل آمریکا این است که شورای نگهبان ندارد تا بخواهد بر این بحثها در انتخابات نظارت کند و حداقل یک ژست بیطرفانه داشته باشد.»