محمد امامی: در سال نود «۱۰ خودروی بنز» داشتم!
امامی در دادگاه گفت: شما گفتهاید که من رب فروش بودم و خانه ۶۰ متری داشتم؛ من رب فروشی را دوست دارم اما رب فروش نبودم! در سال ۹۰ و قبل از ورود به بانک سرمایه، ۱۰ خودروی بنز داشتم، در جردن آپارتمانسازی میکردم.
امامی گفت: از قضات محترم دادگاه میخواهم به ادلهها گوش کنند تا کشف حقیقت شود؛ در دادگاه صحبت از مافیا شده است. مافیا همان کسانی هستند که در سال 95 من را به اتهام گراننمایی شش ماه در زندان انداختند و با پولیهای افسانهای از کشور گریختند. همین الان عدهای مافیا در خیابانهای تهران راه میروند که جرأت نزدیک شدن به آنها را ندارید.
قاضی مسعودیمقام از امامی خواست تا نام این افراد را ببرد که امامی آن را اجابت نکرد و سخنان خود را اینگونه ادامه داد: آقای قهرمانی که همه اتهامات از مافیا و اس ام اس را به من زدهاید، جرأت به خرج دهید و تمام اموالی که به نام بانک زدهام را به تاریخ امروز ارزیابی کنید. مگر نمیگویید بانک را تاراج کردهام، بیایید املاک من که نزد بانک است را بهروز کارشناسی کنید. آقای قاضی از شما میخواهم که پرونده من را جراحی کنید.
قاضی در پاسخ گفت: پرونده جراحی شده و شما اطلاع ندارید. در حال انجام اقدامات است.
امامی گفت: یعنی بعد از 5 سال جراحی شده و من اطلاع ندارم؟
قاضی گفت: ادلهها کاملاً بررسی شده است. شما الان میگویید املاکتان را دوباره ارزیابی کنیم که بانک بردارد؟
امامی گفت: بانک املاک را گرفته است اما کار بانک پولفروشی است. بانک مرکزی بانکها را موظف به فروش املاک مازاد کرده است. بانک الان بیاید و محاسبه سود و تسهیلات بهروز را بگوید و املاک من هم بهروز قیمت بگذارد و ببینیم از چه تاراجی سخن گفته میشود.
وی افزود: سال 94 ملک من 40 تومن قیمت داشت. از امریکا به کشور برگشتم که رفتم انفرادی. بدهکاران بزرگی که هیچ وثیقهای نداده بودند، مانند هدایتی و جهانبانی که سرلیست بدهکاران بانک سرمایه بودند، آزاد بودند ولی من به زندان رفتم. آقای قهرمانی در جلسه قبل جملهای به خانم شامانی گفتند که من تا آخر عمر او را نمیبخشم. گفت که در سال 95 تنها در خصوص تهاتر نسبت به ایشان اتهام وارد است.
امامی در ادامه با طرح ادعای پروندهسازی علیه خودش گفت: لیستی از بدهکاران ارائه شد که بانک سرمایه به تاراج رفته است؛ استعلام از بانک مرکزی و بانک سرمایه میآید که نامی از امامی و شرکتها نیست. هدایتی، ریختهگران، جهانبانی و انصاری در لیست هستند اما اسم من تاکنون در آن لیست نیست. اگر به عنوان قاضی مبارزه با فساد بخواهید مبارزه کنید، از سر لیست تا تهلیست شروع میکنید یا از کسی که نامش در لیست نیست؟
قاضی گفت: میخواهید بگویید که همه با شما دشمن هستند. اسامی که نام بردید تعدادی محکوم شدهاند، پرونده تعدادی در حال تحقیقات است و بخشی هم دادسرا باید ورود کند.
امامی گفت: گفته شد که پرونده بانک سرمایه با امضای چند معلم شروع شد. چرا سراغ سرلیست نرفتید و سراغ کسی آمدید که فقط در تهاتر مورد اتهام بود؟ وقتی میگوییم پروندهسازی شده، منظور این است.
قاضی پرسید؟ یعنی میگویید علیه شما پروندهسازی شده؟
امامی گفت: راجع به من پلن چیده شده و این هیچ ربطی به قوه قضائیه ندارد و من قوه را متهم به فساد نمیکنم؛ خیلیها در همین دادگاه محاکمه شدند که تا دیروز حکم فیلتر شدن تلگرام را داده بودند. اگر مبارزه با فساد است، چرا محمد امامی؟ این مبارزه با شخص است. این مبارزه با نامه چند معلم شروع نشد، با نامه قنبری، معاون حقوقی بانک و رفیق قهرمانی شروع شده است. مگر میشود آمار را ندید و به اس ام اس رسید؟ غندالی، قنبری را از بانک بیرون انداخت. قهرمانی در جلسه قبل گفت که چرا صدا به بیرون رفته است؟ شما چرا میترسید، من متهم هستم و باید بترسم که صدا بیرون میرود.
قاضی توضیح داد: قنبری متهم پرونده است.
قهرمانی، نماینده دادستان هم گفت: برای او کیفرخواست صادر شده است.
قاضی گفت: برخی از این چیزها که میگویید، تکرار چند باره است. چرا به سمت دعوای شخصی میروید؟
امامی: تبیین کیفرخواست شده و حالا من میخواهم تبیین دفاع کنم. وقتی غندالی از هدایتی و جهانبانی شکایت میکند، در پشت صحنه چه اتفاقی میافتد. دهنها را باز نکنیم و هر دروغی را بگوییم.
قاضی گفت: شما مدعی هستی که علیهتان پروندهسازی شده است حتی اگر این را فرض کنیم که درست است، مستندات خود را ارائه دهید.
امامی گفت: راجع به صحبتها استعلام کنید ببینید دادسرا اعلام کرده است یا نه؟ غندالی در بانک سرمایه مقابل فساد ایستاد. قنبری یک رفیق داشت به نام رسول امیرقهرمانی. او یک نامه به آگاهی شاپور میدهد که ملک اندرزگو که وثیقه تسهیلات است، خرابه است. آن زمان من آمریکا بودم. برای تبریک عید نوروز با یکی از دوستان تماس گرفتم. به من گفت که یک پرونده در شاپور برای شما تشکیل شده است. بلیط بازگشت من برای 25 فروردین بود که 5 روز زودتر به ایران آمدم. 25 میلیارد در حساب داشتم که مسدود بود. به آقای جابریان قیر فروخته بودم و در قبال آن یک ملک ویلایی را در اندرزگو به من معرفی کرد. جواز برای آن گرفته بود. میخواستم آن را به رهن بانک بیاورم تا مسدودی خود را آزاد کنم. این ملک بابت بخشی از ثمن معامله بود با جابریان داشتم. در آخر هم به نام من نشد و به رهن بانک هم نیامد. همین آقای قنبری در جهرم و جیرفت ملکها را قبول میکردند، اما یک ملک هزار متری در خیایابان وطنپور که زیر بار بود و جواز داشت را به عنوان وثیقه نپذیرفته بود. در آن زمان غندالی چه کاره بانک بود؟ سرپرست بانک بود، آیا نمیتوانست برای من کاری انجام دهد؟ آیا زاهدی نمیتوانست؟ ملکی در یکی از بهترین خیابانها بود که اگر گودبرداری هم نمیشد ارزش داشت، حالا که ابتر مانده است؛ به بانک هم ارائه ندادیم تبدیل به این موضوع شده است.
وی افزود: آقای فرجی نماینده بانک گفت که در سالهای 95 و 96، 20 هزار نفر در بانک وضعیت بدی داشتند؛ در حالیکه در من در سال 95 بازداشت شده بودم و این موضوع هیچ ارتباطی با من ندارد.
امامی افزود: الان فضا جوری است که من متهم اصلی هستم؛ یک آقایی به نام میرحسینی آمد در دادگاه صحبت کرد. آقای میرحسینی در ضمانتنامهها بوده است آیا کاری دارد که تحت بازجویی یکی از ضابطین قرار گیرد و واقعیت را بگوید. یک نفر آمد اینجا بدون لکنت کاملاً صحبت کرد. این فرد یک خاطره اینجا تعریف کرده، در دادسرا طور دیگری صحبت کرده، در کلیپ چیز دیگری میگوید و در کیفرخواست مطلب دیگری عنوان میکند. اگر به دنبال کشف حقیقت هستید نمیتوانید از این آقا بازجویی کنید که تا الان سه نوع اظهارات متناقض داشته است؟ خیلی سخت است درباره کسی که 35 میلیارد تومان در زمان او ضمانتنامه گرفته است و کشف حیقیت شود؟ ببینید کار چه کسی است که به او میگوید بیاید و علیه من شهادت دهد.
قاضی در پاسخ گفت: نوبت به هر متهمی رسید موضوعات آن بررسی میشود.
امامی ادامه داد: کارتنخوابها را مقابل من قرار دادند تا دعوای فقیر و غنی را ایجاد کنند. من برخلاف نماینده دادستان، امکان دیدار با شما را ندارم. هیچ دلیل ندارد که ما با هم دیدار خصوی داشته باشیم؛ مگر اینکه بخواهید یک حرف محرمانه را به من منتقل کنید.
امامی گفت: قهرمانی در حضور وکیلم به من قول داد که هر جور شده یک معاونت برای شرکتها میگذارم. به تمام ضابطین میگفتند که برسید به امامی و فرزان. اصلاً کشف حقیقت اهمیت ندارد. اگر امین کریمی که با چمدان پول به بانک میرفت دستگیر میشد، کشف حقیقت میشد. قهرمانی میگوید قیرها را حسینی خرید و فروخت و شهرزاد برای اوست. شهرزاد تیر ماه 94 تمام میشود و ضمانتنامهها شهریور آن سال تازه شروع میشود. 5 سال است که پرونده باز است و به هنرمندان توهین میشود و یک بار از ما نخواسته است تا حساب مالی شهرزاد را بدهیم.
امامی خطاب به قهرمانی، نماینده دادستان ادامه داد: شما گفتهاید که من رب فروش بودم و خانه 60 متری داشتم. من رب فروشی را دوست دارم اما رب فروش نبودم؛ در سال 90 و قبل از ورود به بانک سرمایه، 10 خودروی بنز داشتم، در جردن آپارتمانسازی میکردم، پروژه شاهگوش را شروع کرده بودم، 45 درصد تصویرگستر پاسارگاد را داشتم.
قهرمانی گفت: سند ارائه دهید.
امامی گفت: اسناد به آقای مسعودیمقام ارائه شده است.
قاضی گفت: شما پرینت حساب دادهاید. اسناد درباره خودرو و اسناد شرکتها و اموال نیست.
امامی گفت: در هر جلسهای ادعایی مطرح کنم، سند آن را در جلسه بعد ارائه خواهم داد. من در سال 90 با جیب خالی به بانک سرمایه نرفتهام.
وی در ادامه با بازخوانی بخشهایی از سخنان نماینده دادستان در جلسه نهم دادگاه، ضمن رد کردن این ادلهها گفت: درباره حیدرآبادی که گفته شد من او را برای مدیرعاملی بانک معرفی کردهام، معرف او به آقای غندالی، آقای محمد مرعشی بود؛ چرا میگویید که او را من و احسان دلاویز به آقای تاجگردون معرفی کردهایم؟ حیدرآبادی و تاجگردون در دهه 80 با هم همکار بودند. قهرمانی میگوید که دلاویز قرار ملاقات امامی و داییاش تاجگردون را هماهنگ میکند و در قبال آن یک پورشه از امامی دریافت میکند؛ اولاً معلوم شد که تاجگردون دایی دلاویز نیست. دوم اینکه بنده به آقای محمدی گفتم دلاویز دنبال پورشهای به رنگ آبی است و پولش را نیز خودش داده و سند واریزی آن را در محاکمه خود به آقای قهرمانی داده است و من نیز هیچ نقشی نداشتم؛ اصلاً دلاویز چه کاره این مملکت بوده که من بخواهم به وی رشوه دهم؟ من ده سال است با وی رفاقت دارم چرا باید به او رشوه دهم؟
در ادامه قاضی مسعودیمقام از نماینده بانک سرمایه خواست در جایگاه قرار گیرد و توضیحات خود را بیان کند.
فرجی، نماینده بانک سرمایه در آغاز سخنانش گفت: آقای امامی ادعا کرد که در تأسیس شرکتها سهمی نداشت و فرزان هم نداشت. ما در دادگاه حقوقی نیستیم و در دادگاه کیفری حضور در شرکتها مهم نیست بلکه انتفاع و تحصیل و بهرهبرداری از فرآیندی است که منجر به وصول وجه وجه میشود، مهم است.
وی با بیان اینکه در کشور با موارد سوئی مانند شرکتها و کارتهای بازرگانی اجارهای داریم، گفت: صرف اینکه اسم من در شرکت هست یا نه، رافع مسئولیت نیست. امامی بارها گفته که شرکتها را قبول ندارد اما در حضور مدیرعامل بانک اعلام کرده که در راه رضای خدا حاضر هستید آن را قبول کنید به شرطی که املاک را برگردانید. چرا این پیشنهاد را دادید در حالیکه شرکتها برای شما نیست؟ البته بانک نمیتواند املاک را پس دهد چون ارزش پول کاهش یافته و ارزش بانک چندین برابر بیشتر شده است.
فرجی ادامه داد: آقای امامی گفته که از یکی از شرکتهای کاغذی قیر خریده است. سؤال این است که چرا سوابق شرکت را بررسی نکرده است. شما گفتید آقای غندالی بدهکاران بانکی را نمیپذیرفت، پس چرا شما را پذیرفت. بانک سرمایه به دلیل اقدامات شما به استقراض از بانک رو آورده بود که در حال بازگشت به مدار است و اگر شما مطالبات را به موقع بازگردانید، زودتر به مدار برمیگرداند.
وی همچنین درباره ضیایی که امامی مدعی بود حق امضا نداشت، گفت: بانک سرمایه شرکت تجاری است و بر اساس قانون تجارت، آقای ضیایی در داخل بانک حق امضا داشته است.
دهمین جلسه دادگاه امامی و 33 متهم دیگر بانک سرمایه با استماع اظهارات نماینده بانک سرمایه به پایان رسید؛ قاضی مسعودیمقام زمان برگزاری یازدهمین جلسه دادگاه را شنبه 17 آبان ماه در محل دادگاه انقلاب اعلام کرد.
محمد امامی: مستندات روابط من با دلاویز را منتشر کنید؛ قاضی: منتشر نشده چون بیعفتی است
متهم امامی در دادگاه درباره روابط خود با محسن دلاویز مدیرعامل اسبق شرکت نفت پاسارگاد از قاضی خواست؛ اگر مستنداتی درباره روابط ما دارید، در اختیار رسانهها بگذارید. قاضی گفت: نمیتوانیم این کار را کنیم؛ برخی از آنها بیعفتی است.
به گزارش خبرنگار قضائی خبرگزاری تسنیم، در ادامه رسیدگی به دهمین جلسه رسیدگی به اتهامات محمد امامی و 33 متهم دیگر پرونده بانک سرمایه که امروز در دادگاه ویژه رسیدگی به جرائم اقتصادی به ریاست قاضی مسعودیمقام برگزار شد، متهم امامی به ادامه دفاعیات خود پرداخت و طی آن اظهار کرد: مسیر پولها در ضمانتنامهها مشخص است، چطور در این فقره توسط چند پیام تلگرامی که قسم میخورم ساختگی است و به گفته نماینده دادستان هک شده است، اتهامات به من زده میشود؟ بگویید چه ماهیت مدیریتی، قراردادی، مالی بین امامی و این شرکتها برقرار است. مشخص است که ضمانتنامهها را چه کسی امضا کرده و پولها به حساب چه کسی رفته است.
وی افزود: در کیفرخواست به صراحت آمده ضیایی به دلیل عضویت در هیئت مدیره بانک کمک کرده تا این اتفاقات رخ دهد. بیایید دقیقاً بگویید ضیایی چه زمانی عضو هیئت مدیره بانک بوده است؟ اینها نمیتواند اتفاقی باشد.
نماینده دادستان گفت: ضیایی قائممقام بانک بوده است.
امامی گفت: قائممقام بانک باید مانند مدیرعامل، تأییدیه بانک مرکزی را داشته باشد. اعلام کنید او در چه تاریخی قائممقام بانک بوده است؟ او هیچ سمت امضاداری در بانک نداشته است.
در این بخش از دادگاه قاضی مسعودیمقام گفت: خود ضیایی منکر نشده است. اینکه صلاحیت نداشته است یک بحث دیگر است اما او اقرار دارد که در چارت بانک سرمایه قائممقام بوده است. این موضوع مورد رسیدگی قرار گرفته؛ با مصوبات و صدور ابلاغ و شماره آن.
امامی گفت: او هیچگاه تأیید نشد و حق امضا نداشت. موضوع دیگر عدم تطابق بین تاریخ تلگرام با موضوعات است. رشته من آی تی و تخصصم مدیریت شبکه است، اینکه گفته میشود من رب فروش بودم همسر سابق من اطلاعات میدهد. از همسر سابق من بپرسید که درجات و مدارک ما چیست. میتواند بگوید که در دانشگاه با هم آشنا شدیم. من منکر حقوق 200 هزار تومانی نیستم؛ اما تلگرام قابل تغییر است. مگر میشود تلگرام هک شده را به عنوان سند معرفی کنید.
وی در بخش دیگری از سخنانش تأکید کرد: هر کاری که مدرسی، کمالی و دکتر هاشمی در نفت پاسارگاد انجام داده باشند را من میپذیرم.
وی در ادامه درباره روال اعطای تسهیلات در بانک سرمایه توضیحاتی داد و گفت: اصولاً تسهیلات بالای 100 میلیون تومان از اعتبارات شعبه خارج است و در اختیار هیئت مدیره قرار میگیرد. آقایان بخشایش، توسلی و کاظمی، بالای 70 تا 80 سال تجربه بانکی و اجرایی دارند. بخشایش مدیرعامل بانک سپه و معاون اجرایی ستاد اجرایی و مدیرعامل سرمایهگذاری پارسیان بوده، کاظمی وزیر بوده و توسلی دو دوره نماینده مجلس بوده است. گفته شد؛ جلسه میگذاشتند و غندالی به آنها میگفته که این 5 شرکت برای صندوق است و آقایان زیر این درخواست را امضا میکردند در حالی که اصلاً این صحبتها درست نیست.
متهم امامی گفت: آدرس غلط دادن برای مرتبط کردن تسهیلات به غندالی هدفمند است؛ بخشایش قبل از غندالی در عضو هیئت مدیره صندوق فرهنگیان بوده است آیا نمیدانست که شرکتها برای صندوق هستند یا نه؟ شما در این دادگاه با شرکتهایی مواجه بودید که 700 میلیارد تومان در زمان همین 3 مدیر تسهیلات با سفته و 2 درصد وثیقه گرفتهاند، آیا آن زمان هم غندالی مدیرعامل صندوق بود؟ تسهیلات شرکتهای هدایتی و حاجیمیری و رنجبر به تأیید و گفته آقای غندالی اخذ شده است؟ هیئت مدیره ریسک را میپذیرفت و امضا میکرد و شعبه هیچ دخالتی را از مخالفت و موافقت بهعهده نداشت.
این متهم با بیان اینکه آدرس غلط دادن برای مرتبط کردن تسهیلات به غندالی علت دارد، گفت: از بین آن همه تلگرام و 1650 پیامک اگر بتوانید حتی یک اس ام اس بیاورید که بنده به خانم شامانی، غندالی، بخشایش، توسلی و کاظمی پیام دادهام و اسم یکی از شرکتها را برای آنها فرستاده باشم، همه کیفرخواست را قبول خواهم کرد. اگر کسی روالهای بانک سرمایه را بشناسد میداند که مدیرعامل صندوق نمیتواند دخالتی در امور اجرایی بانک داشته باشد. در بانک احتیاجی به چیدمان نیست و موافقتها و مخالفتها فقط از سوی هیئت مدیره انجام میپذیرد. همین سیستم قبل از آقای غندالی با من کار میکرد و تسهیلات میداد که تسویه میشدند. چه احتیاجی بود که چینش مدیریتی داشته باشم. چه احتیاجی به چیدن شعبه و انتخاب رئیس شعبه بود؟ این صحبتها تبدیل به باور میشود و تغییر این باورها سخت است.
امامی ادامه داد: آقای غندالی روزی یک اساماس به من نشان داد که آقای فانی، وزیر آموزش و پرورش در این گفته بود؛ بانک را دارند خالی میکنند و لطفاً مدیرعامل بانک را عوض کنید. آقای غندالی نمیتوانست این کار را انجام دهد.
وی ادامه داد: آقای قهرمانی شما اعلام کردید که پویانمهر را بنده معرفی کردم حال سوال من از شما این است که چند ضمانتنامه در زمان پویان مهر انجام شده است؟ طبق کیفرخواست تنها 2 ضمانتنامه در زمان پویانمهر بوده است. دو تای آن در زمان نانچیان بوده و یکی از آنها در زمان آقای علیاکبر پژمان صادر شده. نانچیان از سال 88 رئیس شعبه بود و به این علت میگویم تطبیق تاریخی داشته باشید. در کجای اعترافات و مواجهه حضوری آقای نانچیان گفت که به گفته امامی ضمانتنامهها را امضا کرده است؟ ما راجع به جان و مال مردم صحبت میکنیم؛ مگر میشود هر قصهای را به گفته پویانمهر قبول کنیم؟
قاضی گفت: در کیفرخواست نام پژمان به عنوان رئیس شعبه نیست.
امامی گفت: میدانم که هست و در جلسه بعد میآورم که نامش در کیفرخواست آمده است.
وی ادامه داد: در حالی در مووضع ضمانتنامهها، بیرانوند را منتسب به من میکنند که دو تای آن در زمان احمدی صادر شده که نه دوست من بوده و نه او را دیدهام. من شما را ارجاع میدهم به جلسه مواجهه حضوری که در عملیات ویژه آگاهی و با حضور 17 ـ 18 مدیران بانک انجام شد. آقایان از مدیران شعبه تا هیدت مدیره را مواجهه حضوری دادند. تصاویر آن موجود است و صورتجلسه را هم امضا کردند. این سند کافی است برای رد تمام اتهامات آقای قهرمانی علیه من. یک نفر از شعبه تا هیئت مدیره تا مدیرعامل صدوق کلامی که عنوان شود امامی به ما سفارش کرد را به زبان نیاورد.
وی در ادامه خطاب به نماینده دادستان و در خصوص فساد مجید زاهدی از دوستان محمد امامی در بانک سرمایه که در پرونده مدیران بانک سرمایه محکوم شده است، گفت: آقای قهرمانی! کسانی که شما برای تحقیقات به پرونده آوردید و به دلیل فساد بازداشت شدند و از ما درخواست رشوه داشتند که من و مدلل و هدایتی رشوه را ندادیم و بعد بازداشت شدند، منتسب به شما هستند؟ اینکه کسی از دوستان من در جایی فساد کرده است من باید پاسخگو باشم.
وی خطاب به قاضی دادگاه گفت: در دادنامهای که شما برای بخشایش، توسلی و کاظمی صادر کردید هیچ کدام از مدیران بانک در مواجهه حضوری نگفتند که امامی به ما فشار آورد. آخرین گزارش عملیات ویژه آگاهی در سال 99 را ببینید که مدیران بازداشتی بانک اعلام کردهاند که امامی را نمیشناسیم. حتی بانک مشخصاً تحت فشار شکایت کرده است و گفته رد پای امامی در ضمانتنامهها دیده شده است.
امامی با تأکید بر اینکه فرضیه انتصابات برای اخذ ضمانتنامه حداقل برای من مردود است، گفت: اگر هیئت مدیره و رئیس صندوق را داشتم، چه نیازی بود که رئیس شعبه را انتخاب کنم.
امامی ادامه داد: در چارت ترسیم شده توسط نماینده دادستان ادلهای اعلام شد که به دلیل حضور محسن دلاویز کار شبکه تکمیل و ضمانتنامهها برای شرکت نفت پاسارگاد صادر شد. آقای قهرمانی، محسن دلاویز سال 92 مدیرعامل شرکت نفت پاسارگاد بود و ضمانتنامهها برای سال 94 است.
در این حین قاضی مسعودیمقام گفت: در مورد محسن دلاویز دادسرا در حال تحقیقات درباره کل معاملات است.
امامی در پاسخ گفت: این کار ما را راحت میکند. من با دلاویز رابطه خانوادگی داشتم و با برادران او هم دست بودم. چیزی که من از دلاویز سراغ داشتم این بود که او در چارچوب کار میکرد. اگر مستنداتی درباره روابط ما دارید، در اختیار رسانهها بگذارید.
قاضی گفت: ما نمیتوانیم این کار را کنیم؛ چون برخی از آنها بیعفتی است.