سلطه بر ایران با اصل چهار ترومن
با اجرای اصل چهار ترومن در ایران، اقتصاد و سیاست کشور وابسته به آمریکا شد. این وابستگی علاوه بر اینکه به تولید داخلی آسیب وارد کرد، زمینه نفوذ مهرههای سیاسی آمریکا و طراحی برای کودتای ۲۸ مرداد را فراهم کرد.
ترومن رئیس جمهور آمریکا در سال 1949 و در آغاز دور دوم ریاستجمهوریش، موضوع کمکهای فنی آمریکا به دولتهایی که از نظر اقتصادی توسعه پیدا نکردهاند، مطرح کرد. برنامه کمکهای آمریکایی که به اصل چهار ترومن مشهور شد، اگرچه در ظاهر با هدف کمک به کشورهای توسعه نیافته و مقابله با شوروی بود، اما پیامدهایی را در این کشورها از جمله ایران به دنبال داشت.
** سلطه بر ایران با اصل چهار ترومن
آمریکا برای افزایش قدرت اقتصادی و سیاسی خود به دنبال تسلط بر بازارهای دنیا بود. از این رو برای یافتن بازارهای مناسب و هدر نرفتن سرمایههای سرمایهگذاران آمریکایی، اقدام به توسعه مصرفگرایی در کشورهای توسعه نیافته از جمله ایران کرد. در واقع مدل آمریکایی توسعه «مصرفگرایی» راهبردی اساسی اصل چهار ترومن برای تسلط بر جوامع گوناگون از سوی آمریکا بود.
ترومن در سال 1949 طی پیام خود به کنگره آمریکا اعلام کرد " به منظور بالا بردن سطح زندگی مردم جهان حاضر است با کمک دول دیگر برنامههای وسیعی برای کمکهای فنی طرح کند و نتیجهی پیشرفتهای صنعتی کشور خود را که مهمترین عامل بالا بردن سطح زندگی مردم آمریکا محسوب میشود، در اختیار جهانیان بگذارد و بدینوسیله سرمایههای خصوصی را برای به کار افتادن در کشورهایی که از نظر اقتصادی توسعه نیافتهاند، تشویق کند ... فقر و موجود نبودن شرایط در سرزمینهایی مانند آفریقا، آسیا، شرق میانه و شرق دور بزرگترین دشمن صلح و امنیت جهان محسوب میشوند و اشکال بزرگی که اهالی این سرزمینها با آن دست به گریبانند، فقدان پایهی اقتصادی محکم است..."
اصل چهار ترومن با شعار بهبودی اجتماعی و اقتصادی در کشورهای جهان آغاز به کار کرد، اما این اصل بازارهای ایران را در اختیار آمریکاییها قرار داد و تولیدات داخلی را با ضربات مهلکی مواجه کرد. مبارزه با مالاریا، بهبود وضع کشاورزی، افزایش تولید گندم، تامین آب آشامیدنی، احداث کارخانجات نساجی و تعلیم آموزگاران از جمله برنامههای اعلامی اصل چهار در ایران بود. موسسه اصل چهار ترومن در ایران به وجود آمد تا به رشد کشاورزی و بهبود وضعیت بهداشتی و فرهنگی روستاهای ایران کمک کند، اما موفقیتی در این خصوص حاصل نشد.
در پی اجرای اصل چهار ترومن، حجم صادرات آمریکا به ایران به صورت چشمگیری افزایش یافت. بسیاری از کالاها که وارد میشد، نمونه آن در ایران تولید میشد. از این رو بسیاری از کارگاههای ایران تعطیل شدند. مستشاران اقتصادی آمریکا نیز برای کار در تولیدات صنعتی، ساختمانی، حمل و نقل، کشاورزی و تامین آب و برق و با هدف تامین خواستههای آمریکا در ظاهر به استخدام ایران درآمدند.
آمریکاییها به بهانه رشد کشاورزی و بهبود وضعیت روستانشینان به اجرای اصل ترومن پرداختند، اما نتیجه آن تغییر سبک زندگی روستاییان بود. این تغییر سبک زندگی منجر به نابودی بخشهایی از کشاورزی ایران و تبدیل ایران به بازار مصرف آمریکا شد. در نتیجه ایران برای تامین موادغذایی به آمریکا و به واردات از دیگر کشورها وابسته شد. دام و طیور ایران نیز از اصلاح نژادی بینصیب نماندند و برای این کار از آمریکا دام و طیور به ایران میآوردند.
توسعه خطی که آمریکا به دنبال اجرای آن در ایران بود و رژیم پهلوی نیز به شدت علاقهمند به اجرای آن بود و برخی نیز همچنان معتقد به اجرای آن هستند، اگرچه در ظاهر آمریکا را به عنوان مدل توسعه معرفی میکند، اما اقتصاد و سیاست کشور را وابسته به آمریکا میکند. در این مدل سیاستی از توسعه، اقتصاد بومیِ قدرتمند معنایی ندارد و تولید داخلی و اشتغال ایرانیان نیز محلی از اعراب ندارد.
نتیجه این نوع از توسعه را با اجرای اصل چهار ترومن در ایران شاهد بودیم. وابستگی اقتصادی و سیاسی به آمریکا که از سال 29 آغاز و پس از کودتای 28 مرداد گستردهتر شد، نه تنها سطح زندگی مردم را ارتقا نداد، بلکه منجر به زمین خوردن تولید داخلی، کنار گذاشته شدن فعالان اقتصادی داخلی و بیکاری کارگران شد، فقر را در کشور گستردهتر و فاصله طبقاتی و تورم را افزایش داد. حتی در آن زمان که فروش روزانه نفت ایران به شش میلیون بشکه در روز رسید و دولتهای شبه مدرن همچون دولت هویدا بر سر کار بودند، نیز دردی از فقرا درمان نشد.
** نفوذ به بهانه توسعه اقتصادی
ایران یکی از اولین کشورهایی بود که اصل چهار ترومن در آن اجرا شد. بر اساس طرح ترومن، ایران وامهایی دریافت کرد تا در بخش اقتصادی و عمرانی به ثبات و پیشرفت برسد اما وامهایی که ایران دریافت کرد، منجر به حضور و مداخله بیشتر آمریکاییها شد. در برنامه توسعه 7 ساله ایران که از سال 1327 آغاز شده بود، پس از این اجرای طرح ترومن، نظر و مشاوره کارشناسان آمریکایی تدوینگر و مجری برنامه بود.
اجرای این اصل منجر به حضور آمریکاییها در ایران و توسعه اهداف سیاسی آنان شد. از این رو ریشههای نقش آمریکا در کودتای 28 مرداد را باید در اجرای اصل چهار ترومن دانست.
برای اجرای این اصل، کمیسیون مشترک ایران و آمریکا برای بهبود امور روستایی تشکیل شد که برخی از اعضای این کمیسیون مانند فضلالله زاهدی که آن زمان معاون خزانهداری بود و بعدها به عوامل کودتای 28 مرداد تبدیل شد، در سال 31 برای آموزش به آمریکا رفت.
در نتیجه اجرای اصل چهار در ایران پایهگذار دخالتهای سیاسی آمریکا در ایران شد. آمریکا در آن دوران رقابتی هم با انگلیسیها داشت. انگلیسیها پس از کودتای 1299 توانسته بودند، در ساختار اداری کشور حضور داشته باشند، اما آمریکاییها اشراف چندانی بر نظام اداری ایران نداشتند. اجرای اصل ترومن موجب شد تا انگلیس جای خود را در ایران به آمریکا بدهد و آمریکا بر ساختارها و نهادهای ایران تسلط یابد و با روشنفکران ایرانی ارتباط برقرار کند.
جمشید آموزگار و اردشیر زاهدی کارمندان اداره اصل چهار بودند. آنان در آینده رژیم پهلوی نقش مهمی در تحقق خواستههای آمریکا داشتند.