چه شد که احمدینژادیها بازجویند روزگار وصل خویش؟
یک فعال سیاسی اصلاح طلب معتقد است که بینتیجه ماندن تندرویهای جریان احمدینژاد و بیتوجهی مجموعه حاکمیت به آنان سبب شد که از راه خود برگشته و بازجویند روزگار وصل خویش.
گروه سیاست سایت فردا: فصل انتخابات است و همه جریانهای سیاسی به تکاپو افتادهاند؛ حتی احمدینژادیها که گفته میشد و گفته میشود که بازگشتشان به قدرت محال است! اقداماتی است که اینروزها برای دیده شدن میکنند هم گواه این مدعا است. تازهترین اقدام آنان که کلی سروصدا به پا کرد و شائبه بازگشت به قدرت را پررنگ ساخت، ویدئویی است که کانال تلگرامی دولت بهار با انتشار تیزری وعده انتشار کامل آن را داده است. جملات منقطع احمدینژاد در این تیزر حاکی از برگشت او به مواضع سال ۸۸ و فاصله گرفتن از رویهای که میرفت تا او را در جایگاه اپوزیسیون قرار دهد؛ است. این تغییر رویه گمانه تمایل او برای بازگشت به قدرت را تقویت کرد. همزمان نیز برخی از رسانهها از ترفند احمدینژاد و احتمال استفاده از کاندیدای اجارهای نوشتند. تلاش احمدینژادیها برای بازگشت به قدرت در واقع به قدری مشهود است که نمیتوان به این سادگیها با در نظر گرفتن احتمال رد صلاحیت او از کنار آن گذشته و به حرفهای برخی سیاسیون مبنی بر اینکه او فقط دنبال دیده شدن است، به آخر خط رسیده و از این دست جملات بسنده کرد. برای همین هم شاهدیم که برخی از اهالی سیاست، بازگشت وی یا فردی از جریان وی را چندان هم محال ندانسته و برای اظهارنظر درباره آن منتظر مصلحتی که گویا در روزهای منتهی به انتخابات مشخص میشود، ماندهاند. مثلا مرتضی طلایی، فعال سیاسی اصولگرا به «جهانصنعت» میگوید: «برای اظهارنظر درباره اینکه چه کسی میتواند در انتخابات آتی حضور داشته باشد و چه کسی نمیتواند، باید قدری صبر کرد و بعد از مشاهده سرانجام اتفاقات در ماههای آتی و با در نظر گرفتن اینکه آمدن چه کسی به صلاح نظام است و نیامدن چه کسی به مصلحت، نظر داد». او با اشاره به اینکه «احمدینژاد همیشه مدعی بوده که دنبال بازگشت به قدرت نیست» گفت: «به نظر من قبل از بررسی احتمال بازگشت احمدینژاد باید دید که شرایط کشور چطور پیش میرود و ما باید چطور انتخاباتی برگزار کنیم؛ انتخاباتی با مشارکت حداکثری یا با شرایط دیگر. بر اساس این مسائل است که میتوان مصلحت کشور را اندیشید و درباره احتمال ورود یا بازگشت افراد نیز نظر داد.» اگر مصلحت کشور به سمتی برود که برای برگزاری انتخابات پرشور، حضور مجدد احمدینژاد یا احمدی نژادیها نیز مجاز دانسته شود، اما یک سوال جدی مطرح است. احمدینژاد واقعا از رویه خود در هفت سال گذشته برگشته و تغییر کرده است یا خیر؟ او همان احمدینژاد دوران دولت نهم و دهم است یا احمدینژادی که بعد از به سیم آخر زد؟ حسین نورانینژاد، فعال سیاسی اصلاح طلب معتقد است که او همان احمدینژاد قبلی است. او در یادداشتی برای روزنامه «اعتماد» مینویسد: «مصاحبه اخیر احمدینژاد لازم بود تا دوباره او را به یاد ما بیاورد. او کماکان همان کسی است که به دوربین زل میزد و خلاف میگفت. احمدینژاد، این روش را رمز پیروزی سیاستورزیاش انتخاب کرده و هر کاری میکند تا زمین و زمان را به هم بریزد و خود را به صدر اخبار و توجهات باز گرداند. چرا میگویم «لازم بود تا دوباره او را به یاد ما بیاورد؟»، چون واقعا بخشی از مردم و حتی نخبگان هستند که گویی سابقه او را فراموش کردهاند و به صرف طردش از سوی هسته سخت قدرت - که معلوم نیست همیشگی باشد - و تکرار برخی مفاهیم آزادیخواهانه که حداقل دو، سه دهه از عمرشان در فضای گفتمانی روشنفکران میگذرد، احتمال پیوستنش به جبهه نیروهای دموکراسیخواه و ضدتبعیض را میدادند.» وی در بخش دیگری از این یادداشت سعی میکند به این سوال پاسخ دهد که «چه اتفاقی افتاده که او مجددا این اعتماد به نفس را پیدا کرده تا به جای تشبه خود به منتقدانش و جا زدن خود به عنوان آزادیخواه و عدالتطلب، این اکاذیب بگوید؟» و ادامه میدهد: «او و نزدیکانش فکر میکنند که موقعیت اجتماعی سبزها و اصلاحطلبان و منتقدان مسالمتجو کاسته شده است.... آنها در چند سال اخیر تلاش زیادی کردهاند تا خود را به لحاظ گفتمانی به جریانهای سبز و اصلاحطلب و مدنی کشور نزدیک کنند، اما کسی بهایی نداد. حتی گاهی تندتر از میانگین این بخش از جامعه مدنی کشور، مواضع آنچنانی گرفتند، علیه سیستم قضایی و امنیتی تندترین مواضع را گرفتند، پشت مفاهیمی، چون قرائتهای مختلف از دین، نقد ولایت فقیه و از این قبیل موضوعات در آمدند، اما همواره دم خروسی پیدا بود که مانع از پذیرش قسم حضرت عباسشان میشد.... انتخابات ۱۴۰۰ نزدیک است و انتخابات، برهکشان همه جریانهای سیاسی، اعم از پوزیسیون و اپوزیسیون است. بهاریون هم از این قاعده مستثنا نیستند و دنبال بروز و ظهوری دوباره در آن هستند. برنامهای که احتمالا با اعلام کاندیداتوری نفر اول جریانشان، احمدینژاد شروع میشود تا گوی را نهایتا به کاندیدای نزدیک دیگری بدهد. اتفاقی که لااقل برای این انتخابات بعید است برایشان محقق شود ولی به هر حال موقعیت آنها را در فضای سیاسی کشور تا حدی روشنتر خواهد کرد.»