رونمایی اصلاح طلبان از یک کاندیدای دیگر/ جهانگیری هم آمد
روزنامه اعتماد از جدی شدن کاندیداتوری اسحاق جهانگیری خبر میدهد؛ گزینهای که هیچ یک از طیفهای اصلاحطلبی از وی استقبال نمیکند و حضورش در رقابتهای انتخاباتی نتیجهای غیر از پیچیدهتر کردن وضعیت اصلاحطلبان ندارد.
گروه سیاست فردا: کارگزاران را باید فعالترین حزب و گروه سیاسی در شرایط فعلی دانست. سخت مشغول کار و بررسی کاندیداهای است و از همین رو هر روز یک برگ جدید رو میکند. خبر امروز اینکه کاندیداتوری اسحاق جهانگیری در انتخابات پیش رو جدی شد. این را روزنامه اصلاحطلب اعتماد میگوید و در گزارشی آورده است: «اعتماد اطلاع یافته که عزم جهانگیری برای حضور در انتخابات ۱۴۰۰ جدی است.»
بلاتکلیفی کارگزارانبا در نظر گرفتن خبر مذکور باید به این نتیجه رسید که حزب کارگزاران اگرچه خوب میداند که مایل به مشارکت در این انتخابات، آن هم به قصد برد و کسب قدرت است اما در یک وضعیت بلاتکلیفی گیر افتاده است. از یک سو مایل است محافظهکاری پیشه کرده و برای اطمینان خاطر از پیروزی در رقابتهای ۱۴۰۰ کاندیدایی را به میدان بفرستد که حتماً تأیید صلاحیت میشود و حتماً رأی میآورد. تصمیم خود را نیز در این باره از ۴ سال قبل گرفته و ساز ائتلاف با لاریجانی را کوک کرده است. لاریجانی، اما برای رساندن کارگزاران به مقصود دو نقطه ضعف دارد. نخست میزان محبوبیت و رأی آوری است که میتوان با معرفی ظریف به عنوان معاون اول یا وزیر خارجه او آن را جبران کرد. مشکل دیگر، اما آنجا است که سایر طیفهای اصلاحطلب زیر بار تکرار الگوی ۹۲ و ائتلاف با کاندیدای غیر اصلاحطلب نمیروند.
برای همین هم کارگزارانیها نقشه دومی طراحی کرده و میخواهند کاندیدای حزبی هم داشته باشند. کاندیدایی که به گفته رسانهها و برخی سیاسیون از جمله یدالله طاهرنژاد، عضو حزب کارگزاران کسی نیست غیر از محسن هاشمی. محسن هاشمی امتیازاتی از جمله اصلاحطلبی، امکان تأیید صلاحیت، اعتبار نام خانوادگی هاشمی و... را دارد، اما درباره امکان رأی آوری وی تردیدهایی وجود دارد. به هرحال کارگزارن او را انتخاب کرده تا اگر نتوانست سایر اصلاحطلبان را راضی به ائتلاف با لاریجانی کند، با او وارد انتخابات شود و همینطور گزینه ائتلاف با لاریجانی را حذف نکرده تا اگر محسن هاشمی رد صلاحیت شد یا به هر دلیلی نتوانستد به پیروزی او دل ببندند، سر خانه اول رفته و از تاکتیک تکراری ائتلاف بهره گیرند.
وضعیت، اما وقتی پیچیدهتر میشود که اسحاق جهانگیری معاون اول رئیسجمهور و یکی دیگر از اعضای حزب کارگزاران نیز قصد کاندیداتوری داشته باشد که گویا دارد!
طرد شده از اصلاحطلبیکاندیداتوری اسحاق جهانگیری تقریبا به نفع هیچ کس نیست. نه خود او، نه مجموعه اصلاحطلبان و نه حزب متبوعش. این طور که به نظر میرسد غیر از خودش هم کسی مایل به این کاندیداتوری نیست. دلیل این بیمیلی کاملا روشن و واضح است. جهانگیری امروز آن جهانگیری ۹۶ نیست که وارد مناظرات انتخاباتی شده و گرد و خاک به پا کند. او متهمترین فرد دولت در وضعیت موجود و دشواریهای اقتصادی است.
اسحاق جهانگیری همان فردی است که وعده دلار ۴۲۰۰ تومانی داد و حالا در مقابل رسیدن نرخ دلار به فلک - سیهزار و اندی تومانی- سکوت کرده است. آقای معاون اول همان فردی است که وقتی اصلاحطلبان به او میگفتند حداقل از دولت خارج شو و با جدا کردن مسیر خود فرصت کاندیداتوری در ۱۴۰۰ را حفظ کن، گوش نکرد و پشت دولت روحانی ایستاد. حالا در این شرایط که کمر مردم به واسطه مشکلات اقتصادی و معیشتی ناشی از سوءمدیریت و خطاهای دولت خم شده چطور میتواند کاندیدا شود؟!
جهانگیری چطور میتواند در جریان رقابتهای انتخاباتی چشم در چشم مردم دوخته و از دولت روحانی دفاع یا عملکرد آن را توجیه کند؟ او که حالا مسبب اغلب ناکامیهای دولت دوازدهم شمرده میشود، چطور میتواند وعده وعیدهای جدید داده و انتظار داشته باشد که مردم باور کنند؟
اوضاع برای جهانگیری، اما بسیار بدتر از این حرفها است. نه اصلاحطلبان در سایر طیفها و نه همحزبیهایش مایل به کاندیداتوری او نبود و از وی استقابل نمیکنند. شاهد این مدعا که کارگزاران چهارسال قبل از اینکه وضعیت این اندازه وخیم شود، دوگانه جهانگیری - لاریجانی را طرح کرد و جانب لاریجانی را گرفت.
سایر طیفهای اصلاحطلب نیز از جمله اتحاد ملت و... خواهان معرفی کاندیدایی اصلاح طلب خالص هستند، اما اصلاح طلبی که خود را و آبروی اصلاح طلبی را در دولت روحانی به حراج نگذاشته باشد.
با این اوصاف به جرات میتوان گفت که ورود جهانگیری به رقابتهای انتخاباتی ۱۴۰۰ وضعیت را برای کارگزارانیها پیچیده میکند. آنان که اکنون در دو راهی کاندیدای حزبی و نیابتی ماندهاند با یک دوگانه دیگر یعنی محسن هاشمی و اسحاق جهانگیری مواجه خواهند شد. دور از انتظار و عجیب نیست که انتخاب کارگزاران محسن هاشمی باشد. بر این اساس باید منتظر ماند و دید که اسحاق جهانگیری قادر به راضی کردن اصلاح طلبان است یا اینکه این وضعیت طردشدگی او ادامه مییابد؟ در صورت تدوام وضع فعلی نیز باید دید که حضور در این رقابتها برای وی به قدری اهمیت دارد که به عنوان کاندیدای مستقل وارد میدان شود یا نه؟
ناگفته نماند که برخی معتقدند او میتواند گزینه مورد حمایت دولت و طیف اعتدال و توسعه باشد، مشکل، اما این است که دولت و اعتدال توسعه خودشان هم وزن قابل توجهی در این رقابتها نداشته و حمایت آنان توفیری به حال جهانگیری ندارد.