رونمایی کارگزاران از کاندیدای حزبی/ بازی با مهره دوم یا عقبنشینی از لاریجانی
نام محسن هاشمی بیش از قبل به عنوان کاندیدای احتمالی اصلاح طلبان مطرح است. خودش مثل قبل نسبت به کاندیداتوری بیمیل نیست و کارگزارنیها نیز از وی حمایت میکنند.
گروه سیاست فردا - مصطفی صادقی: انتخابات ریاست جمهوری چند صباح دیگر میرسد و جریانهای سیاسی به فکر و فعالیت افتادهاند. اگرچه هرکدام با ابهاماتی در استراتژی، سازوکار و کاندیداهای مورد وثوق مواجه هستند، اما پروژه انتخاباتی خود را کلیدزده و وارد میدان شدهاند. اصلاحطلبان نیز در همین چارچوب به دنبال یک رویکرد مناسب میگردند و در این بین کارگزاران از همه طیفهای دیگر فعالتر است.
دلیلش روشن است؛ کارگزاران مثل اتحاد ملت و... در اصل مشارکت و حضور در انتخابات تردید ندارد. از مدتها قبل ساز معرفی نامزد را زده و حتی به تکرار الگوی ۹۲ و ائتلاف نیز راضی است. کارگزارانیها به عنوان محافظه کارترین طیف جریان چپ معتقدند که حضور در انتخابات به قصد کسب قدرت و موفقیت است و غیر از آن معنایی ندارد. برای کسب قدرت نیز حاضر هستند بهای لازم را بپردازند ولو اینکه بهای مذکور عقبنشینی از هویت اصلاح طلبی و ائتلاف با یک گزینه غیر اصلاحطلب باشد. از همین رو بعد از انتخابات ۹۶ دوگانه لاریجانی-جهانگیری را طرح کرده و با اشاره به آسیبهایی که معاون اولی در دولت روحانی به اسحاق جهانگیری زد، گزینه حزبی خود را کنار گذاشته و حول محور ائتلاف با لاریجانی اجماع کردند.
از آنجایی که میدانستند و مشاهده کردند که سایر طیفهای اصلاحطلب به این سادگیها زیر بار تکرار تجربه ائتلاف و همراهی با مهرهای مثل لاریجانی نمیروند، سناریو کسب سهم از کابینه و قرار دادن ظریف در کنار لاریجانی را نوشتند.
زور این ایده نیز اگرچه مورد تأمل قرار گرفت و به صراحت از سوی اصلاحطلبان رد نشد، اما به ایده معرفی کاندیدای اصلاحطلب خالص آن هم از نوع حداکثری، نچربید. کارگزاران دید که اتحاد ملت، اعتماد ملی و سایرین چهطور به معرفی کاندیدای اصلاحطلب اصرار داشته و به استراتژی تکرار ائتلاف نه میگوید؛ بنابراین از چند هفته قبل راه خود را تغییر داد و به نحوی از رویکرد پیشین عقبنشینی کرد. مثلاً آنچه که محمد عطریانفر عضو شورای مرکزی این حزب توضیح داد که آنها لاریجانی را به عنوان یک رقیب شریف دانسته و خواهان رقابت کاندیدای خود با او هستند.
در ادامه این عقبنشینی هم دیدیم که چطور کارگزارانیها از یک کاندیدای احتمالی جدید رونمایی کردند؛ پسر آیتالله.
در هفتههای اخیر از یک سو شاهد مقدمهچینی برخی رسانههای اصلاحطلب برای ورود محسن هاشمی رئیس شورای شهر تهران به رقابتهای انتخاباتی ۱۴۰۰ بودهایم و از سوی دیگر شاهد ابراز تمایل ضمنی خود او. در عین حال کارگزارانیها نیز وارد عمل شده و از تمایل خود به معرفی محسن هاشمی میگویند. مصداق این مدعا اظهارات اخیر یدالله طاهرنژاد، عضو حزب کارگزان است که در گفتوگویی با روزنامه «آرمان ملی» بیان شده است. او میگوید: «گزینهای که بتواند رایآور و اعتمادساز باشد وجود دارد، ولی بعید میدانم مصادیق به این زودی به جامعه معرفی شوند. ولی ما در کارگزاران به طور بالقوه میتوانیم از آقای محسن هاشمی و آقای جهانگیری نام ببریم. این دو نفر این قابلیت را دارند تا مطرح شوند. نام میبریم به این معنا که این دو نفر قابلیت کاندیدا شدن را از طرف کارگزاران دارند، ولی ما هنوز کسی را معرفی نکردهایم.»
اینطور که به نظر میرسد سرسختی اصلاحطلبان در معرفی کاندیدای خالص کار خود را کرده و کارگزاران را به عقبنشینی واداشته است. این حزب کهنهکار اصلاحطلب حالا دیگر به دنبال معرفی کاندیدای حزبی خود است، اما بعید به نظر میرسد که ایده ائتلاف را هم به فراموشی سپرده باشد. همانطور که گفته شد کارگزاران وارد انتخابات نمیشود، مگر به قصد بردن؛ بنابراین فکر نقشه «ب» در صورت رد صلاحیت گزینه اصلاحطلبان را کرده است. حتی شاید هنوز هم به متقاعد شدن دیگر احزاب اصلاحطلب به کارایی ایده ائتلاف امید داشته باشد. به همین خاطر هم از یک سو نام محسن هاشمی را سر زبان انداخته و از سوی دیگر لاریجانی را در آبنمک نگاه داشته است.
بدون شک محسن هاشمی یکی از مناسبترین کاندیداها برای اصلاحطلبان است. پشتوانه حزبی دارد و خالص است. اعتبار نام خانوادگی هاشمی را دارد و حتی قابلیت جلب نظر برخی از میانهروها در جریان راست را دارد. احتمال رد صلاحیت وی نیز چندان نیست. با این حال عالم سیاست قابل پیشبینی نیست و نمیتوان به استقبال همه طیفهای اصلاح طب از وی، تأیید صلاحیت او و رأیآوری او امید داشت لذا کارگزارانیها همچنان به ائتلاف با لاریجانی که در صورت همراهی و همکاری با ظریف شانس بیشتری دارد، فکر میکنند.