نظر هادی حقشناس درباره مقایسه روحانی با اقتصاد ایران و آلمان
هادی حقشناس گفت: اگر آلمان فقط امسال به دلیل کرونا رشد منفی را تجربه کرد، ایران چندسال پیدرپی است که رشد منفی دارد و علاوه بر رشد منفی تورم و رکود هم دارد؛ به بیان دیگر اگر اقتصاد آلمان فقط در رشد اقتصادی مشکل دارد، اقتصاد ایران در کلیت دارای مشکل است.
نامهنیوز: رئیسجمهور اخیرا گفته است که رشد اقتصادی ایران از آلمان هم بالاتر است و تا پایان سال شاهد رشد اقتصادی مثبت خواهیم بود. این سخن رئیسجمهور وقتی بسیاری از مردم با مشکلات شدید اقتصادی دستوپنجه نرم میکنند و تقریبا سفره بسیاری ایرانیان خالی است، عجیب به نظر میرسد.
هادی حق شناس، اقتصاددان درباره این موضوع به «نامهنیوز» گفت: «این سخن آقای روحانی به لحاظ عدد صحت دارد و تردیدی نیست و حتی من بیش از این میگویم که در همین دوسه هفته گذشته نرخ بیکاری آمریکا هم دو رقمی شد و علاوه بر آلمان کشورهایی مانند اسپانیا و انگلیس هم رشد منفی اقتصادی را تجربه کردهاند که همه اینها متأثر از کرونا بوده است. در حقیقت نه فقط آلمان که کل کشورهای جهان به دلیل پیامدهای منفی اقتصادی ناشی از شیوع ویروس کرونا با مشکلات اقتصادی روبهرو شدهاند».
او خاطرنشان کرد: «اما این موضوع یک تبصره مهم دارد؛ آنکه اقتصاد ایران گرچه در حوزه رشد اقتصادی نسبت به مثلا آلمان کمتر آسیب دیده است، اما در بسیاری از زمینهها مشکلات اساسی دارد. مثل آن است که بگوییم اقتصاد آلمان فقط سرمایه خورده است و اقتصاد ایران گرچه سرمایهخوردگی کمتری دارد-نه آنکه نداشته باشد-، اما فشار خون و تب هم دارد. اقتصاد ایران به دلیل تکانههای مختلفی که تحریم و کرونا وارد کرد بخشی از توان خود را از دست داده است، اما اقتصاد آلمان فقط در مقطعی با رشد منفی اقتصادی همراه بوده است. علاوه بر این آلمان فقط در امسال چنین شرایطی را تجربه کرده است؛ آن هم به دلیل شیوع بیماری کرونا، اما ایران چندسال پیدرپی است که رشد منفی دارد و علاوه بر رشد منفی تورم و رکود هم دارد؛ به بیان دیگر اگر اقتصاد آلمان فقط در رشد اقتصادی مشکل دارد، اقتصاد ایران در کلیت دارای مشکل است؛ بنابراین وقتی میگوییم اقتصاد ایران قویتر از اقتصاد آلمان است باید همه اطلاعات را کنار هم بگذاریم».
این اقتصاددان افزود: «به این دلیل هم اقتصاد ایران در حوزه رشد کمتر آسیب دیده است که اقتصاد کشورهایی مانند آلمان با دیگر کشورهای جهان درهمتنیده است در صورتی که شرایط برای ایران اینگونه نیست».
او درباره افت ارزش پول ملی ایران هم تصریح کرد: «در ایران ارزش پول ملی به پایینترین حد خود در سالهای اخیر رسیده است و دلیل آن هم چندان پیچیده نیست و جزو الفبای اقتصاد است. یک سمت عرضه وجود دارد و یک سمت تقاضا. وقتی در عرضه مشکل ایجاد شود و در تقاضا هم اتفاقی رخ ندهد، به عدم تعادل میرسیم. در شرایط عدم تعادل دیگر قیمت واقعی نیست. عرضه به هر دلیلی اعم از تحریم یا کرونا دچار اخلال شود و تقاضا فرقی نکند قیمت غیرواقعی شکل میگیرد و در این میان دیگر مهم نیست قیمت دلار ۳۰ هزار تومان باشد یا ۱۰۰ هزار تومان. در چنین حالتی مراودات اقتصادی دچار مشکل میشود. در بازار سرمایه هم عدم تعادل قیمتها مشکل ایجاد کرده است. مگر میشود ارزش سهام یک کارخانه ۱۰ برابر شود؟ مگر تولید آن کارخانه در یک سال گذشته ۱۰ برابر شده است که ارزش سهامش ۱۰ برابر افزایش یافته باشد؟ بنابراین در اینجا هم عدم تعادل قیمتها مشکل ایجاد میکند».
او در پایان درباره اینکه دولت تا چه حد میتوانست جلوی مشکلات پدیدآمده اقتصادی را بگیرد، گفت: «واقعیت این است که همه ابزارها در اختیار دولت نیست. به یاد داریم که دولت و مجلس بر تصویب و اجرای FATF اصرار داشتند، اما در نهایت پذیرفته نشد و ایران از لیست سفید خارج شد. وقتی به FATF نپیوستیم باید انتظار این را میداشتیم که نتوانیم به راحتی مبادلات تجاری انجام دهیم یا آنکه به دلیل تحریمها فروش نفت بسیار محدود و سخت شده است و دولت در این موضوع هم اختیاری ندارد، اما دولت باید از ابتدا سیاستهایی در پیش میگرفت که با وجود همه این مشکلات کار اقتصاد ایران به اینجا نمیرسید؛ یعنی باید در رشد نقدینگی و تقویت واقعی بخشهای اقتصادی به جدیت تلاش میکرد که متأسفانه نکرد. نتایج اقتصادی ماحصل یک روز و دو روز نیست و اگر ما انتظار اقتصادی خوب را داریم باید از سالهای پیش برنامهریزی و تلاش میکردیم».