جابجایی شعاری اصلاح طلبان از نئولیبرالیسم به عدالت و معیشت!
عضو شورای سیاستگذاری (منحل شده) اصلاحطلبان لو داد که خاتمی و موسوی خوئینیها میخواهند شعار عدالت اجتماعی را بهانه فعالیتهای سیاسی و انتخاباتی درآینده بکنند.
کیهان در ویژه های خود نوشت: عضو شورای سیاستگذاری (منحل شده) اصلاحطلبان لو داد که خاتمی و موسوی خوئینیها میخواهند شعار عدالت اجتماعی را بهانه فعالیتهای سیاسی و انتخاباتی درآینده بکنند. درز این مطلب از سوی علی صوفی در حالی است که اولاً اصلاحطلبان با تأکید بر روی شعار توسعه سیاسی و مجادلاتی از این دست، ظرف دو دهه گذشته تأکید وافری داشتند تا شعار عدالت اجتماعی را به تمسخر بگیرند و آن را تاریخ گذشته (مربوط به اوائل انقلاب) جابزنند. ثانیاً همین طیف چه در دولت سازندگی و چه در دولتهای مدعی اصلاحات و اعتدال، پایهگذار رویکردهای ضد عدالت اجتماعی بودهاند. شخصاً در ۶-۷ سال گذشته، سران مجمع روحانیون و حزب مشارکت و کارگزاران با هماهنگی خاتمی، پایهگذار دولت و مجلس ائتلافیای بودند که غالباً ضد سیاستهای عدالت اجتماعی قدم برداشت. علی صوفی در گفتگو با خبرآنلاین و درباره بیانیه اخیر موسوی خوئینیها گفت: اصلاحطلبان باید در عرصه انتخابات ۱۴۰۰ ظاهر شوند. بعد از انتخابات اسفند ماه گذشته مجلس و البته حاکم شدن فضای کرونا در کشور، جریان اصلاحطلبان نتوانستند در نهاد اجماع ساز خود یعنی شورای عالی سیاستگذاری گرد هم آمده و در خصوص مسائل پیشرو با یکدیگر رایزنی کنند. فضای سرد موجود میتواند برای اصلاحطلبان ایجاد خطر کند، ضمن اینکه در نبود یک نهاد اجماعساز؛ احتمال ایجاد تکثر، مخاطره و عدم انسجام وجود دارد. باید توجه کنیم که «تکثر نظری» یکی از شاخصههای احزاب، شخصیتها و جریان اصلاحات است. در غیاب نهاد اجماعساز (شورای عالی سیاستگذاری) برخی از شخصیتهای درون جریان اصلاحات همچون موسوی خوئینیها بنا بر دغدغه شخصی تلاش میکنند در جهت ایجاد انسجام و اجماع در بین نیروهای اصلاحطلب تلاش کنند. وی در پاسخ این سؤال که آیا در غیاب شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان، مجمع روحانیون در قامت لیدری قرار است کارها را پیش ببرد؟، میگوید نمیتوان این تحلیل را به طور کامل پذیرفت. بنده فکر میکنم باید خلأ شورای عالی سیاستگذاری از یک طریق جبران شود. شخصیتهای تأثیرگذاری همچون موسوی خوئینیها در جایگاه یک شخصیت حقیقی در ماههای اخیر پیامهای مهمی منتشر کردهاند که نباید نظرات ایشان را خروجی قطعی مجمع روحانیون دانست. صوفی گفت: فکر میکنم اندیشههای آقای خاتمی به نوعی در بیانیه اخیر موسوی خوئینیها وجود دارد. اگر به پیامهای اخیر آقای خاتمی در چند ماه اخیر توجه کنیم متوجه میشویم موضوع «عدالتخواهی اجتماعی» در اندیشههای این دو مشترک است. به همین دلیل میتوان نتیجه گرفت که یک نوع اشتراک مواضع بین این دو چهره مهم در جریان اصلاحات در فضای اقتصادی «نئولیبرالیستی افراطی موجود» وجود دارد. این احتمال وجود دارد که در صورت فعالیت دوباره شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان، شخص آیتالله موسوی خوئینیها در رأس این نهاد سیاسی قرار بگیرند. زیرا ایشان با مواضعی که در ماههای اخیر اتخاذ کردهاند، این قابلیت را دارند که اصلاحطلبان را در آستانه انتخابات سال ۱۴۰۰ هدایت کنند. صوفی بدون آن که به نقش مؤثر خاتمی و موسوی خوئینیها و اصلاحطلبان در فضای «نئولیبرالیستی افراطی موجود» در دولت اشاره کند، ادامه میدهد: اصلاحطلبان در بین خود افرادی را دارند که هر کدام در اندیشه خود دارای استقلال عقیده هستند، اما دغدغه اصلی آنها رفع مشکلات مردم جامعه است. وزیر کار خاتمی در دولت اصلاحات در پایان گفت: بنده معتقدم در سال ۱۴۰۰ باید تنها به موضوعات معیشتی پرداخت و دیگر نباید سراغ شعارهای توسعهای رفت، زیرا مردم امروز در تنگنای معیشتی قرار گرفتهاند و فردی را میخواهند که ایشان را از وضعیت موجود نجات دهد. بر همین اساس اگر در انتخابات سال ۱۴۰۰ شعارهایی که به مشکلات مردم ارتباط ندارد را مطرح کنیم، امکان ندارد که از سوی آنها مورد استقبال قرار بگیریم.