چرا ریاست قالیباف در فراکسیون انقلاب اصلاحطلبان را نگران کرد؟
ریاست قالیباف در فراکسیون انقلاب خبری نبود که اصلاح طلبان را خوشحال کنند.
گروه سیاست سایت فردا: انتخاب محمدباقر قالیباف به عنون رئیس فراکسیون مجلس هم انگار برای اصلاح طلبان اصلا خوشایند نبود. این تصمیم مجلسیها همه امیدی که به اختلافات درون جریانی رقیب بسته بود را به باد داد و به آنان ثابت کرد که نباید روی رویه جبهه پایداری نیز خیلی حساب کنند. شاهد این مدعا نیز همان است که روزنامه اصلاحطلب «شرق» امروز نوشت: «باید پرسید وقتی نامزد فراکسیون انقلاب اسلامی برای ریاست مجلس به ریاست این فراکسیون میرسد، یعنی جبهه پایداری و محمدباقر به وحدت و تفاهم رسیدهاند؟ نشانههای این همدلی و رضایت البته مدتها پیش آغاز شده است، نهتنها در انتخاب قالیباف به ریاست مجلس بلکه بعدا در تقسیم مناصبی که صورت گرفت هم هویدا شد؛ وقتی زاکانی به ریاست مرکز پژوهشها و بذرپاش به ریاست دیوان محاسبات رسید». فقط این نیست و دیگر رسانههای این جریان نیز از نتیجه انتخابات دیروز یکه خوردهاند. مثلا «اعتماد» در گزارشی با عنوان «قبضه بهارستان» مینویسد: «ریاست نه چندان آسان محمدباقر قالیباف بر مجلس از یک سو و حضور و فعالیت مخالفان به نسبت اسم و رسمدار او در ساختمان هرمی شکل میدان بهارستان از سوی دیگر، همه و همه حکایت از روزگار غریب شهردار اسبق تهران در پارلمان داشت، ولی حالا و با گذشت حدود ۴ ماه از عمر مجلس یازدهم، قالیباف با همراهی دوستانش، چنان سطیرهای بر پارلمان یافته که روز گذشته در شرایطی که وعده اصولگرایان مجلس یازدهم کاهش اختیارات رییس مجلس بود درحالی که همچنان ریاست قوه مقننه را عهدهدار است به صورت غیابی فراکسیون اکثریت پارلمان را ششدانگ به نامش زدند تا او حالا قدرتمندترین و تاثیرگذارترین مرد پارلمان باشد و «پشت پرده تمام تحولات» ساختمان هرمی شکل میدان بهارستان.» گزارش نویس «اعتماد» میافزاید: «آن روز که علی حاتمی هزاردستان «هزاردستان» را مینوشت شاید تصورش را نمیکرد روزی در انتخابیترین قوه جمهوری اسلامی، اختیارات به گونهای به یک فرد واگذار شود که رد پایی از او در پشت پرده تمامی تحولات شکل گرفته در قوه مقننه وجود داشته باشد، اما وضعیت قالیباف حالا دقیقا به همین شکل است. علیرضا زاکانی که روزگاری با همراهسازی فراکسیون نیروهای انقلاب، کرسی ریاست مجلس را به قالیباف هبه کرد حالا خود چنان به کناری رانده شده که اعضای شورای مرکزی این فراکسیون هم نمیدانند بر او چه گذشته است.» این اصلاح طلبان دلسوز زاکانی باشند و یا به خاطر به حاشیه رانده شدن وی - به فرض تایید این ادعا - ناراحت شوند؛ پس چرا از نتیجه این انتخابات و قرار گرفتن قالیباف در راس فراکسیون جبهه نیروهای انقلاب تا این اندازه شاکی شدهاند؟ مگر در صورت ناکامی قالیباف این کرسی به آنان میرسید؟ پاسخ به این سوالات سخت نیست اگر در نظر داشته باشیم که اصلاح طلبان از ابتدای کار مجلس و حتی در جریان انتخابات هیات رئیسه هرچه در توان داشتند برای تخریب قالیباف استفاده کرده بودند. از حاشیه سازیهای بیمورد و زدن برچسبهای انتخاباتی گرفته تا باز کردن بحث درباره پروندههایی که تکلیف آن در دستگاه قضا روشن شده و ربطی هم به شخص قالیباف ندارد.