بیژن مقدم: موسوی خوئینیها قدری از ناطق نوری یاد بگیرد/ اصلاحطلبان میخواهند مانند سال88 کشور را به تنش بکشند/ خوئینیها میخواهد جای خاتمی را بگیرد
بیژن مقدم گفت: به اصلاحطلبان و امثال آقای موسوی خوئینیها هشدار میدهم که از حالا خودشان را برنده انتخابات ندانند و هرچه نتیجه انتخابات رقم خورد، به آن پایبند باشند؛ چه به نفعشان باشد و چه نباشد. و شرایطی مانند آنچه در سال88 ایجاد کردند را فراهم نکنند.
گروه سیاسی فردا: نامه اخیر سیدمحمد موسوی خوئینیها درباره حضور حداکثری اصلاحطلبان در انتخابات ریاستجمهوری1400 را از چند منظر میتوان تحلیل کرد. نخست آنکه آیا او با فراخوان درون جبههای میخواهد جای محمد خاتمی را بگیرد و از این پس خود را به عنوان رهبر جریان اصلاحات معرفی کند؟ دوم آنکه آیا سخن خوئینیها مبنی بر آنکه یا اصلاحطلبان پیروز میشوند یا آنکه افرادی که انتخابات را به بازی میگیرند را افشا میکنند ادامه سناریوی قدیمی ایجاد تشنج در انتخابات است و باید چنین برداشت کنیم که اصلاحطلبان از حالا بنا دارند مانند سال88 اگر در انتخابات پیروز نشدند کشور را به سمت تشنج سیاسی ببرند؟ و در آخر آیا خوئینیها با تکرار کلید واژه آزادنبودن انتخابات تلاش میکنند مردم را نسبت به نظام بدبین کند یا خیر؟
بیژن مقدم، تحلیلگر مسائل سیاسی در تحلیل یادداشت تلگرامی اخیر موسوی خوئینیها به «فردا» گفت: «متأسفانه رفتار اصلاحطلبان یا بهتر بگویم بخش عمده آنها بعد از انتخابات سال88 چنین بوده است که اگر ما در انتخابات پیروز نشویم و نام ما از صندوق انتخابات بیرون نیاید، انتخابات آزاد نبوده و تقلب یا تخلف شده است. آقای خوئینیها از حالا به همه اصلاحطلبان این پیام را مخابره کرد که ما در انتخابات1400 شرکت میکنیم تا پیروز شویم و اگر پیروز نشدیم، میز بازی را برهم میزنیم. اصلاحطلبان همیشه با منت در انتخابات شرکت میکنند و در نهایت اگر پیروز نشوند زیر میز بازی میزنند. واقعا عجیب است که اگر قواعد بازی انتخابات را قبول ندارند، چرا شرکت میکنند و اگر شرکت میکنند و از ابتدا میدانند قواعد انتخابات چیست، چرا وقتی شکست میخورند داد و فریاد میکنند و جامعه را دچار تشنج میکنند؟»
او در پاسخ به این پرسش که آیا موسوی خوئینیها میخواهد نقش رهبری اصلاحات را ایفا کند، اظهار کرد: «ممکن است او بخواهد نقش رهبری جبهه اصلاحات را برعهده بگیرد. به هر حال او در 40سال اخیر مسئولیتهای مهمی بر عهده داشته است و در عین حال همیشه به عنوان یک نیروی پشت پرده فعالیت کرده است. شاید با بیرون آمدن او از پشت پرده و فعالیت علنی و نگارش نامههای متعدد میخواهد رهبر جبهه اصلاحات شود که در این صورت طبیعی است که او جای آقای خاتمی در اصلاحات را بگیرد زیرا اصلاحطلبان دریافتهاند که آقای خاتمی دیگر نفوذی در بین مردم و حتی سیاسیها ندارد و مردم از او ناامید شدهاند».
مقدم درباره نوع واکنش مردم به خوئینیها هم تصریح کرد: «واقعیت این است که آقای خوئینیها برای نسل جوان شناخته شده نیست و زمان زیادی میبرد که مردم او را آنچنان که آقای خاتمی را میشناختند، بشناسند».
این تحلیلگر سیاسی در پاسخ به هدفی که موسوی خوئینیها از نگارش چنین یادداشتها و نامهای دنبال میکند، خاطرنشان کرد: «دو جریان در میان اصلاحطلبان وجود دارد؛ نخست آنهایی که میگویند اصلاحات رو به مرگ است و احیای این جریان نیاز به احیای اساسی دارد و دوم اصلاحطلبانی که هنوز باور دارند جریان اصلاحات زنده است و امثال آقای موسوی خوئینیها ذیل بخش دوم میکوشند در واکنش به گروه اول و برای القاء به مردم چنین نشان دهند که اصلاحات زنده است».
مقدم در پایان با هشدار به اصلاحطلبان گفت: «من هنوز پیشبینی دقیقی از آنچه در انتخابات1400 رخ خواهد داد، ندارم اما یک هشدار به اصلاحطلبان و امثال آقای موسوی خوئینیها میدهم که از حالا خودشان را برنده انتخابات ندانند و هرچه نتیجه انتخابات رقم خورد، به آن پایبند باشند؛ چه به نفعشان باشد و چه نباشد. و شرایطی مانند آنچه در سال88 ایجاد کردند را فراهم نکنند. آقای موسوی خوئینیها و دیگر اصلاحطلبان از آقای ناطق نوری یاد بگیرند که در سال76 با آنکه تصور میکرد برنده انتخابات است، وقتی نتایج انتخابات آمد و حکایت از پیروزی آقای خاتمی داشت، نخستین فردی بود که پیام تبریک فرستاد. امیدوارم این نامهها و یادداشتهای اخیر زمینهساز ایجاد شرایطی مشابه آنچه در 88 دیدیم نباشد که اگر اصلاحطلبان چنین کنند، جفایی بزرگ در حق کشور و انقلاب کردهاند».