فائزه هاشمی: در فضای مجازی باشم اعدام می‌شوم!/ممنوع‌الهمه‌چیزم!

فایزه هاشمی گفت: با آنکه در هر مصاحبه‌ای متن را می‌بینم و سانسور و اصلاح می‌کنم، باز این همه جنجال می‌شود، وای به اینکه در فضای مجازی فی‌البداهه حرف بزنم. حتما اعدام می‌شوم.

کد خبر : 1018931

همشهری: فایزه هاشمی گفت: با آنکه در هر مصاحبه‌ای متن را می‌بینم و سانسور و اصلاح می‌کنم، باز این همه جنجال می‌شود، وای به اینکه در فضای مجازی فی‌البداهه حرف بزنم. حتما اعدام می‌شوم.

از گذشته خیلی فاصله گرفته، نه از آن دفتر شلوغ وسط شهر که برای خودش بروبیایی داشت، خبری است و نه از قدرتی که خودش داشت. فائزه اوایل دهه۸۰ با فائزه اواخر دهه ۹۰متفاوت است. فائزه دیروز را در دفتر خیابان به‌آفرین دیده بودیم؛ دفتری که محل قدرت‌نمایی‌اش بود؛ با امر و نهی‌هایش، با فریادهایش. از همان دفتر برای زنانی که آرزوی یک دیدار بین‌المللی داشتند، ۴دوره بازی‌های اسلامی برگزار کرده بود، شاید آن روز‌ها اهمیت کارش را ندیده بودیم، اما بعد‌ها که قرار شد همین بازی‌ها برای مردان برگزار شود و نشد، تازه متوجه شدیم کارش چه ارزشی داشته. فائزه به پشتوانه فامیلی هاشمی رفسنجانی و با حمایت‌هایی که پدر از دختر داشت، ورزش زنان را سرپا نگه‌داشت. خیلی‌ها امروز ورزش زنان ایران را مدیون او هستند. او، ورزشی نبود که دلش برای ورزش سوخته باشد، اوایل انقلاب دختر ۱۶ساله‌ای بود و ورزشی‌ها برای حفظ ورزش به او پناه بردند. اما امروز فائزه کاره‌ای نیست، دفترش در سعادت‌آباد روز‌های آرامی را می‌گذراند و خودش می‌گوید: «حتی اجازه حضور در یک دورهمی ورزشی را هم ندارم»؛ و به قول خودش ممنوع‌الهمه‌چیز است، اما هنوز دغدغه ورزش دارد. از مدیریت حاکم بر ورزش حرص می‌خورد، از اینکه زنان هنوز هم برای ورزش کردن باید بجنگند، حرص می‌خورد، از اینکه مردان همه قدرت را در ورزش گرفته‌اند و به زنان اجازه خودنمایی نمی‌دهند، حرص می‌خورد و... فائزه هنوز هم می‌خواهد باشد، بدش نمی‌آید در ورزش و حتی در رده‌های بالاتر مسئولیت بگیرد؛ مثلا وزیر ورزش شود. فائزه هنوز به اندازه همان روز‌هایی که در دفتر به‌آفرین بود، انرژی کار کردن دارد و شاید هم بیشتر؛ «خانواده هاشمی هر چه سنشان بالاتر می‌رود، پرانرژی‌تر می‌شود».

پارسال در جلسه‌ای در کمیته ملی المپیک از شما شماره تماس خواستم، شماره خانه و محل کارتان را نوشتید و گفتید موبایل ندارید.

احتمالا باورتان نشد.

چرا باورم شد، ولی باخودم گفتم خانم فائزه هاشمی که دوره‌ای به‌عنوان نماد نوگرایی زنان در ایران، دنبال دوچرخه و مسائلی بود که هضمش برای بخشی از حاکمیت سخت بود و شاید هم هنوز سخت باشد، چطور با تکنولوژی جدید ارتباط نگرفته است؟

ابتدا که موبایل آمد، داشتم. خیلی وقت آدم را می‌گیرد. معتاد به این تلفن می‌شوی و کنار گذاشتنش کار مشکلی می‌شود. فضای مجازی هم تا حدودی خوب است، اما وقتی زیادی درگیرش شوی، بازهم وقت تلف‌کردن است.

نداشته باشی هم از یک بخش از ماجرا غافل می‌شوی.

تا حدودی. ابزار‌های دیگری برای دنبال‌کردنش وجود دارد.

پس در فضای مجازی هستید.

نه، نیستم، ولی از فضای مجازی بی‌اطلاع هم نیستم.

دوستانی هستند که فضای مجازی را برای شما رصد و بولتن آماده کنند؟

بولتن نمی‌دهند، اخبار را می‌دهند. فضای مجازی اگر قدری مفید است- برای خودم دارم می‌گویم- تا حدودی هم غیرمفید است. دوستی می‌گفت به‌خاطر یک لیوان شیر نباید یک گاو در خانه ببندیم. یک لیوان شیر تقریبا قابل دسترس است، ولی گاو را چه کنیم؟

با این دیدگاه می‌توانستید وارد مجلس فعلی شوید؛ نگاه مجلس همین است. چند وقت پیش درباره فضای مجازی بحث کردند و نگاهشان تقریبا همین بود.

با آزادی فضای مجازی و حرف‌هایی که در این فضا زده می‌شود، مخالفتی ندارم. باید باشد و خیلی هم خوب است. فضای خوبی هم برای مطالبه‌گری و فشار بر تصمیمات دولتمردان و حاکمان و افراد دارد. خیلی از حرف‌های خود من هم در همین فضای مجازی می‌چرخد. وقتی موبایل داری، از طرف دوست و دشمن ردیابی می‌شوی، وقت زیادی را برای گفتگو‌های تلفنی از دست می‌دهی و به‌دلیل اعتیادی که پیدا می‌کنی، کلی تماس الکی نیز داری. مسئله بعدی این است با آنکه در هر مصاحبه‌ای متن را می‌بینم و سانسور و اصلاح می‌کنم، باز این همه جنجال می‌شود، وای به اینکه در فضای مجازی فی‌البداهه حرف بزنم. حتما اعدام می‌شوم.

پس با اصل ماجرا مشکلی ندارید؟

نه، بلکه معتقدم بسیار تأثیرگذار است و باید تقویت و آزادتر شود. با برخورد‌هایی که برخلاف آزادی‌بیان در فضای مجازی با افراد می‌شود، مخالفم. البته فکر می‌کنم از لحاظ اخلاقی باید کنترل‌هایی وجود داشته باشد، ولی با محدودیت‌های سیاسی و اجتماعی مخالفم. تأثیر فضای مجازی را از هر رسانه‌ای بالاتر می‌دانم. اگر زنان توانسته‌اند یک جا‌هایی تأثیرگذار باشند، به‌خاطر فضای مجازی است که صدا‌ها را چندین برابر و جهانی می‌کند. قدیم‌تر‌ها لِک‌ولِک کار‌هایی می‌کردیم، اما الان فضای مجازی تأثیرات را صدچندان کرده و جا‌هایی چنان در احیای حقوق مردم، حکومت را وادار به عقب‌نشینی می‌کند که باارزش است.

قبول دارید خودتان که در این فضا نباشید این توصیه کمی عجیب است؛ توصیه به چیزی می‌کنید که خودتان آن را مفید نمی‌دانید.

هم قبولش دارم و هم مفید می‌دانم. گاهی هم برای خودم لازم می‌دانم که باشم. شاید یک‌جور ازخودراضی‌گری باشد که به‌خاطر راحتی خودم در فضای مجازی نیامدم. ولی حرف‌های من در فضای مجازی هست؛ یعنی عملا در فضای مجازی حضور دارم. اگر فضای مجازی نبود، حرف‌های ما چطور پخش می‌شد؟ گستردگی‌ای که الان وجود دارد، قبلا نبود.

بعد از اینکه از مدیریت ورزش زنان کنار رفتید، در کدام دوره مدیران ارشد شما را صدا زدند تا مشورت بگیرند؟

من هیچ زمانی مدیر ورزش زنان نبودم، بیشتر مادر و حامی ورزش زنان بودم. در شورای مشورتی آقای روحانی در دور اول بودم. خیلی‌ها مراجعه می‌کنند و مشورت می‌کنند، خودم نیز هرچه به‌نظرم می‌رسد از طرق مختلف، مستقیم و غیرمستقیم مشورت می‌دهم.

زندان هم رفتید.

بله مهر۹۱ زندان رفتم. آقای روحانی که آمد، در ستاد‌های انتخاباتی هم کار کرده بودیم. چند جلسه مشورتی تشکیل شد که به نتایجش عمل نشد. برای انتخاب رئیس ورزش و رئیس کمیته ملی المپیک کارگروه تشکیل شده بود. بعد از آن جلسات، جلسه‌ای که تشکیل شود که بگویند بیایید؛ نه، نبوده. خانم مولاوردی که معاونت زنان رئیس‌جمهوری بود، کارگروه ورزش یا کارگروه‌های دیگری داشت، یکی دوبار دعوت کرد. در ورزش بعد از آمدن آقای سلطانی‌فر به ما نگاه هم نشد. دوره اول هم آقای سلطانی‌فر برای وزارت مطرح بودند، آن موقع ما زنان جلسه گذاشتیم و آقای سلطانی‌فر را دعوت کردیم و گفتیم اگر شما وزیر شدید، ما زنان چنین انتظاراتی داریم که به این موضوعات توجه داشته باشید، ولی آقای سلطانی‌فر متاسفانه در جا‌های دیگر زنان آن جلسه را مسخره کرده بود و درباره آن‌ها بد حرف زده بود.

دولتی که حمایت کردید تا رأی بیاورد، در یک سال مانده به پایان دوره‌اش، فکر می‌کنید مسیری که طی کرده مسیر خوبی بوده؟

نه، به نظر من آقای روحانی در دوره دوم کاملا متفاوت شد. دلایل متعددی دارد که نمی‌خواهم وارد آن‌ها شوم. شرایطی که در کشور پیش آمده، بخشی به خود آقای روحانی و سوءمدیریت‌هایش مرتبط است و بخشی هم دست دولت نیست. مشکلات مدیریتی که توضیح دادم در مورد مدیران آقای روحانی نیز تا حدودی صادق است که نتایج آن‌ها را می‌بینیم. نه‌تن‌ها آقای روحانی که اصلاح‌طلب‌ها، به‌خصوص چپ‌های اصلاح‌طلب نیز عملکرد و خاطره خوبی از خود به‌جا نگذاشتند. ما در ۳انتخابات تقریبا برنده شدیم، در شورا‌های شهر، مجلس و ریاست‌جمهوری. فرصت‌سوزی عظیمی توسط خود اصلاح‌طلب‌ها صورت گرفت و شرایط را به اینجا رساند که دیگر کسی حاضر نشد بیاید و رأی بدهد. به نظر من رأی ندادن در دوره اخیر انتخابات فقط اعتراض به اصولگرا‌ها نبود، اول اعتراض به اصلاح‌طلب‌ها بود.

پیش‌بینی‌تان از انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ چیست؟

اگر وضعیت همین‌جوری پیش برود، ریاست‌جمهوری را هم اصولگرا‌ها می‌گیرند.

شما همچنان به اصلاحات خوش‌بین هستید؟

نه‌تن‌ها به اصلاحات خوش‌بینم بلکه تنها راه برون‌رفت را نیز همین می‌دانم؛ اما به اصلاح‌طلبان که خودم نیز یکی از آن‌ها هستم خوش‌بین نیستم. یکی از مشکلات این است که مثلا اگر با آمریکا ارتباط برقرار کنیم، به نام چه کسی تمام می‌شود؟ چه کسی می‌خواهد بهره‌برداری‌اش را بکند، اصلاح‌طلبان؟ یا اگر زنان به حقوق‌شان برسند، چه کسی بهره‌برداری‌اش را می‌کند؟ آن‌وقت اصلاح‌طلبان محبوب می‌شوند و ما بَده. اگر اداره کشور را یکدست اصولگرا‌ها بگیرند شاید بخشی از مشکلات حل شود. البته اگر خودشان عاقل بشوند و رئیس‌جمهور عاقل هم انتخاب کنند.

البته اینکه شما می‌گویید یک بار تجربه شده.

آقای احمدی‌نژاد انتخاب خوبی نبود. اعتقاد دارم اصولگرا‌ها از نظر اجرایی قوی‌تر از چپ‌های اصلاح‌طلب هستند؛ البته نه از تکنوکرات‌های اصلاح‌طلب. عمده مدیران بابا از اصولگرا‌ها قوی‌تر بودند، البته اگر می‌توانستند سر کار باقی بمانند و محکوم نشوند و پرونده‌سازی برایشان نشود و از چرخه مدیریت حذف نمی‌شدند. چپ‌های اصلاح‌طلب خیلی اجرایی و قوی نیستند. به نظرم بیشتر اهل حرف زدن و نظریه‌پردازی هستند.

منظورتان مشارکتی‌هاست؟

آن‌ها هم بخشی از این جریان هستند. فعلا در بین اصلاح‌طلب‌ها آن‌ها بیشترین جا‌ها را دارند. نتوانستند سابقه خوبی از خودشان به جا بگذارند. هر دوره یک جایی را گرفته‌اند و بدون عملکرد موفق. در دوره آقای خاتمی به‌نوعی فرصت‌سوزی شد که نتیجه‌اش شد ریاست‌جمهوری آقای احمدی‌نژاد. الان هم پس از این پیروزی‌ها، عملا مشارکتی‌ها نیروچینی کردند و ناموفق بودند.

علاوه بر این ما اصلاح‌طلبان از مطالبات مردمی که به ما رأی دادند و از چیزی که می‌خواستند، فاصله گرفتیم. از فرصت‌ها درست استفاده نکردیم. نتیجه‌اش این شد که دیگر حاضر نشدند به ما رأی بدهند. وضعیت بدتر هم می‌شود. البته من خودم رأی ندادم و اعلام عمومی نیز کردم. گرچه در مجلس و یا در دولت تک‌تک نفراتی داریم که خوب بودند.

فراکسیون زنان چطور؟ چند لایحه و طرح داشتیم که مثل منع خشونت علیه زنان یا حمایت از حقوق کودکان و... بیشتر در حد پیگیری و دغدغه ماند و نتوانستند آن‌ها را به نتیجه برسانند.

لایحه منع خشونت علیه زنان به مجلس نرفت. لایحه‌ای بود که دولت به قوه قضاییه فرستاد و قوه قضاییه بعد از تلف‌کردن زمان زیادی با تغییرات بدی به دولت برگرداند، همان بهتر به مجلس نرفت. یا در لایحه حمایت از حقوق کودکان مجلس مقصر نبود.

با حقوق زنان حتی مردان اصلاح‌طلب هم مشکل دارند. زنان ما در مجلس ۱۷نفر بودند که همه هم اصلاح‌طلب نبودند. مردان اصلاح‌طلب هم به طرح‌های زنان رأی نمی‌دادند. خیلی از مردان دوست ندارند زنان قدرت بگیرند. برخی مردان اصلاح‌طلب هم به حقوق زنان که می‌رسند متحجر می‌شوند و فرقی با اصولگرایان ندارند. این مردان در حوزه سیاسی بیشتر شعار اصلاح‌طلبی دارند. زنان ما در مجلس واقعا تلاش کردند، کار‌های موفق زیادی داشتند از جمله طرح تابعیت فرزند مادر ایرانی و همسر خارجی. بعضی چیز‌ها نیز به نتیجه نرسید، چون مردان باید رأی می‌دادند که توضیح دادم.

شما از عملکرد آن‌ها راضی بودید؟

از دوران ما بهتر کار کردند. بله راضی بودم. شرایط ما در مجلس پنجم نسبتا منطقی و خوب بود. ولی در این مجلس شرایط متفاوتی بود، کشور به‌شدت دوقطبی شده و با توجه به جو جامعه و جو خود مجلس نمره خوبی از نظر من گرفته‌اند. پایه مجلس رأی است. نمی‌توانیم انتظار داشته باشیم، یک نماینده مجلس بتواند مثل یک وزیر عمل کند.

یک سوال شخصی بپرسم. شما همچنان حوصله و انرژی یک کار اجرایی در سطح بالای مملکت را دارید؟ مثلا بگویید دوباره کاندیدای انتخابات مجلس بشوم یا...

بله، به نظرم انرژی‌ام بیشتر هم شده است. حتما هم تاییدم می‌کنند (با خنده). خانواده هاشمی هایپرند. هرچه هم سنشان بالاتر می‌رود انگار پرانرژی‌تر می‌شوند.

آیا دغدغه نیز مثل گذشته دارید؟

کاملا پر از انگیزه و دغدغه برای ساخت کشور هستم؛ به خصوص برای زنان.

فرض کنید یک دولت اصلاح‌طلب منطقی روی کار بیاید و از شما بخواهد وزیر ورزش بشوید، می‌شوید؟

صددرصد، ولی مطمئن باشید که تایید صلاحیت نمی‌شوم. وزیر که هیچ، اجازه نمی‌دهند من در جمع ۱۰نفره شرکت کنم. در یکی از شهر‌ها با ۱۰نفر از خانم‌های پیشکسوت ورزش جلسه بود -پیشکسوت یعنی چی؟ یعنی مدیران بازنشسته بالای ۷۰سال، یعنی کبریت بی‌خطر- جلسه را به هم زدند. گفتند دارد کار‌های زیرزمینی و تشکیلاتی می‌کند و می‌خواهد بیاید اینجا را به هم بریزد. من ممنوع‌الهمه‌چیز هستم.

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: