عمویی: بعضی درباره «بایدن» دچار خوشبینی شدهاند
سخنگوی کمیسیون امنیت ملی مجلس معتقد است روند مخاصمه ایالات متحده با ایران تفاوت چندانی میان دموکرات و جمهوریخواه ندارد.
باشگاه خبرنگاران: ابراهیم اسدی بیدمشکی؛ دیپلمات وزارت امور خارجه، دبیر دوم سفارت جمهوی اسلامی ایران در توکیوی ژاپن، هماهنگکننده رسانهای ۷ دوره مذاکره هستهای از بغداد و مسکو تا آلماتی و ژنو در دوران جلیلی و ظریف، اکنون در قامت نمایندگی پارلمان است. ابوالفضل عمویی، سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی در نخستین سال مجلس یازدهم، اگرچه از هفتم خرداد ماه به عنوان نماینده تهران، ری، شمیرانات، اسلامشهر و پردیس به صندلی سبز بهارستان تکیه میزند، اما ظاهر، رفتار و گفتههایش همچنان به مردان دیپلماسی کشور میمانَد.
او که سابقه چندین سال فعالیت رسانهای مانند سردبیری روزنامه انگلیسی تهران تایمز، دبیری ماهنامه همشهری دیپلماتیک و خبرنگاری افتخاری ایسنا را در کارنامهاش دارد، در اولین بخش از گفتوگویش با گروه مجلس باشگاه خبرنگاران جوان، درباره انتخابات ۳ نوامبر ۲۰۲۰ (۱۳ آبان ۱۳۹۹) ریاست جمهوری ایالات متحده سخن گفته است:
باشگاه خبرنگاران جوان: آقای ترامپ گفته حکومت ایران در انتظار پیروزی آقای بایدن در انتخابات است تا با او به توافق برسد، تحلیل شما چیست؟ با وجود اینکه مقامات کشور پاسخ این ادعا را دادهاند، آیا حقیقتاً برای جمهوری اسلامی، گرایش نامزدهای سیاست جمهوری آمریکا اهمیت ندارد؟
عمویی: ما هم به تبع مانند بسیاری از کشورهای دنیا به صورت خاص تحولات انتخابات آمریکا را از جنبه کارشناسی و تحلیلی رصد میکنیم. در دوره اخیر ریاست جمهوری ایالات متحده و با آمدن آقای دونالد ترامپ، شاهد تشدید مخاصمه این کشور علیه جمهوری اسلامی ایران هستیم؛ خروج از توافقنامه برجام و سپس پیگیری کارزار و فشار حداکثری علیه ملت ما که عمدتاً با بازگرداندن تحریمها و افزایش آنها همراه بوده است، نمونههایی از آن فشارها هستند. همچنین دستور آقای ترامپ برای اجرای عملیات جنایتکارانه و به شهادت رساندن سردار حاج قاسم سلیمانی مثالی دیگر از اقدامات آمریکا علیه ایران در سالهای اخیر است که در نتیجه، به صورت ویژه پیگیر تحولات هستیم.
اتفاقات آمریکا تنها مربوط به حوزه ایران نیست و فراتر، در داخل این کشور هم رخ میدهد. حدود دو ماه تا انتخابات ایالات متحده باقی مانده و بر اساس نظرسنجیهایی که انجام میشود، جایگاه آقای ترامپ به دلیل موضوعهای مختلف، تضعیف شده است. بخشی از دلایل این رخداد، به آثار اقتصادی، اجتماعی و مدیریتی در مواجهه دولت آمریکا با شیوع ویروس کرونا ارتباط دارد. ترامپ مدعی بود که دستاوردهای اقتصادی زیادی برای آمریکاییها داشته است، اما با شیوع ویروس کرونا، بیکاری در ۳۰ سال گذشته ایالات متحده به اوج خودش رسیده و رشد اقتصادی منفی در این کشور رکوردی را زد که آن دستاوردها را به چالش کشید.
با اقدام پلیس آمریکا در کشتن جورج فلوید و مشابه آن، جنبشی میان رنگین پوستان آمریکایی به نام Black Lives Matter (زندگی سیاهان مهم است) شکل گرفت که نه فقط سیاهان آمریکایی بلکه بسیاری از سفیدپوستان با آن همراه شدند. اثر این همراهی، فعال شدن بخشهای منفعل سیاسی از جامعه آمریکایی است.
اتفاق دیگر در داخل آمریکا، موج مقابله جریان نژادگرایی ساختاری است که چالش جدیدی را برای دولت این کشور به خصوص برای ساختار مورد حمایت ترامپ ایجاد کرد؛ چراکه او گرایشها و تمایلاتی «سفیدبرتر پندارانه» دارد. با اقدام پلیس آمریکا در کشتن جورج فلوید و مشابه آن، جنبشی میان رنگین پوستان آمریکایی به نام Black Lives Matter (زندگی سیاهان مهم است) شکل گرفت که نه فقط سیاهان آمریکایی بلکه بسیاری از سفیدپوستان با آن همراه شدند. اثر این همراهی، فعال شدن بخشهای منفعل سیاسی از جامعه آمریکایی است. این فعالیت عموماً علیه پایگاه رأی آقای ترامپ دیده شده و نتیجهاش افت زیاد آرای ترامپ در نظرسنجی هاست. آمار متوسط نظرسنجیهای عمومی (ارائه شده در ۵ شهریور) نشان میدهد که ترامپ حدود ۷ درصد از بایدن عقبتر قرار دارد. افزون بر این، اوضاع آقای بایدن در ساختار تعیین کننده انتخاباتی آمریکاییها که به عنوان الکترال کالج میشناسیم، به ویژه در ایالتهای موسوم به شناور یا چرخشی (Swing states) بهتر است.
البته این آمار تغییراتی هم میکند؛ در ایام پیشِ رو به ادعای بسیاری از افراد و مؤسسات پیشبینی کننده نتایج و ارزیابیها، حدود ۶۰ تا ۷۰ درصد و به اعلام مؤسسه اکونومیست حتی تا ۹۰ درصد پیروزی بایدن را احتمال میدهند. مؤسسه مطالعاتی ۵۳۸، ارزیابی کرده است که احتمال پیروزی آقای بایدن ۷۳ درصد خواهد بود. حتی در این کشور مؤسسات قماربازی وجود دارند که بر روی مسائل سیاسی قمار میکنند؛ آنها هم احتمال پیروزی بایدن را بیشتر میدانند. تا سیزدهم آبان، روز انتخابات آمریکا که مصادف با روز مبارزه با استکبار در ایران شده، دو اتفاق مهم و تعیین کننده «مناظرات انتخاباتی» و دیگری «رأی گیری پُستی» را در پیش دارد؛ حداقل دو مناظره انتخاباتی بسیار تعیین کننده در ابتدای مهر و انتهای آن میان دو نامزد اصلی برگزار خواهد شد که حتی نوع پاسخگوییشان میتواند در جابهجایی آرا تأثیر بگذارد.
رأیگیری پستی هم یک بحث فنی در آمریکاست؛ بخشی از مردم آمریکا برای رأی دادن پای صندوقها حاضر نمیشدند و از راه پست، آرایشان را اعلام میکردند. در دوره اخیر انتخاباتی ایالات متحده به دلیل شیوع بیماری کووید۱۹ تمایل برای مشارکت پستی در انتخابات بیشتر شده است که با توجه به نتایج نظرسنجیها، عموم شرکت کنندگان پستی، حامیان بایدن هستند. دولت ترامپ که قدرت اجرایی را در اختیار دارد، در حال ایجاد موانعی داخل فضای پُستی آمریکاست، به طوریکه در بودجهای که به این اداره تزریق میشود، نیروهای فعال در پست و مراکزی که برای شمارش آرا در نظر گرفته شده، مشکلاتی ایجاد میکند و این مسائل، تعیین تکلیفِ میزان دخالت دادن آرای پستی و چگونگی شمارش رأیها را ایجاب کرده است. جمهوری اسلامی عملکرد افراد را بررسی میکند نه اسامی را/ بعضی درباره بایدن دچار خوشبینی شدهاند
در کنار تحلیلها و پیگیریهای ما از انتخابات آمریکا، رسانههای کشور هم جنبههای خاص این موضوع را دنبال میکنند تا از ابعاد و بازتابهای انتخابات بر آینده سیاستهای آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران ارزیابی داشته باشند. از جانب حاکمیت جمهوری اسلامی باید تأکید کنم که مسئله ما این نیست که چه کسی در اتاق بیضی کاخ سفید نشسته است، بلکه اصل، چگونگی سیاستهای اوست. در واقع عملکرد را بررسی میکنیم نه اسامی را.
احساس میکنم داخل کشور بعضی در مورد آقای بایدن دچار خوشبینی شدهاند، اما باید دقیقتر به حرفهای مشاوران سیاست خارجی بایدن نگاه کنیم؛ حتی اظهارنظرهای خود او درباره جمهوری اسلامی نشان میدهد که تخاصم تیمش با مردم ایران کمتر از تیم ترامپ نیست بلکه، اختلاف نظر دو طرف در شیوههای اجرایی است. دو مشاور اصلی سیاست خارجی آقای بایدن یعنی آقای جک سولیوان و آنتونی بلینکن، موضع گیریهای مختلفی داشتهاند و در برخی اندیشکدههای آمریکایی مواضعشان را اعلام کردند. آنها در بسیاری از اظهارنظرهای خود، راهبردهای دنبال شده از سوی دولت فعلی ترامپ را در مورد ایران حمایت کردهاند. طرف حامی بایدن بیان میکند ما مخالف خروج دولت آمریکا از برجام و توافق هستهای بودیم، زیرا فکر نمیکردیم آمریکا بتواند با ایجاد روند تحریمهای یکجانبه فشار زیادی به ایران وارد شود. اما الان متوجه شدهایم آمریکا تحریم علیه ایران را در مسیر قوی پیش برده است و این دستاورد را نمیتوان نادیده گرفت.
موضوع اصلی، شیوه اجرای روند تقابل علیه ایران است که در دو حالت متفاوت جلوه داده میشود. طرف حامی بایدن بیان میکند ما مخالف خروج دولت آمریکا از برجام و توافق هستهای بودیم، زیرا فکر نمیکردیم آمریکا بتواند با ایجاد روند تحریمهای یکجانبه فشار زیادی به ایران وارد کند. اما الان متوجه شدهایم آمریکا تحریم علیه ایران را در مسیر قوی پیش برده است و این دستاورد را نمیتوان نادیده گرفت.
پس موضوع، تحریم ایران نبوده است، بلکه فکر نمیکردند تحریمها اینقدر فشار ایجاد کند. یعنی در مخاصمه و دشمنی آنها تفاوتی نیست و روشها تفاوت دارد؛ حامیان بایدن در پی آن بودند که آیا محدودیتها با مکانیزمهای کنار برجام ایجاد شود یا خیر. آنها با نحوه خروج آمریکا از برجام مخالف بودند. متخصصان و پژوهندگان به سخنرانی سولیوان در مؤسسه هادسون رجوع کنند تا ببینند او چگونه سیاستهای دولت احتمالی آقای بایدن را در مورد ایران تبیین میکند. از نگاه ما این روند مخاصمه چندان تفاوتی در اسامی نامزدهای ریاست جمهوری ایالات متحده ندارد، دو طرف یک مأموریت را با شیوههای مختلف برای تقابل با ایران در نظر گرفتند. داخل آمریکا تحریمها یک دارایی و کالای استراتژیک علیه ایران شده است/ لزوم تقویت اقتصاد داخلی و نگاه به همسایگان
راه حل مسئله، منتظر رفتن یک فرد و آمدن دیگری نیست، باید بتوانیم قدرت و توانمندیهای جدیدی برای ایران در حوزه سیاست داخلی و خارجی ایجاد کنیم. لازم است فرصتهای جدیدی برای کشور به وجود بیاید تا اثربخشی تحریمها از بین برود. برداشت من به عنوان دنبال کننده مسائل حوزه سیاست خارجی، متأسفانه این است: در آمریکا نگاهی شکل گرفته که تحریمها یک دارایی و کالای استراتژیک علیه ایران شمرده میشود. وقتی چنین تفکری به وجود آمده، کسی در داخل کشور نباید انتظار برداشته شدن زودهنگام تحریمها را داشته باشد.
باید یاد بگیریم که با وجود تحریمها چگونه کشور را در مسیر توسعه و پیشرفت جلو ببریم، این موضوع اصلی است. به همین دلیل، لازم است عمده اقدامات سیاست ما در زمینه تقویت اقتصاد داخلی باشد تا قدرت تکانههای تحریمی گرفته شود و دشمن هم توانمندیاش را از دست دهد. به علاوه تحقق بخشی از آن، به حوزه سیاست خارجی باز میگردد؛ باید چشم خود را از غرب، اروپا و آمریکا برداریم و انتظار حل مشکلات را از طریق تعامل با آنها نداشته باشیم؛ به این صورت که فرصتهای تازهای را از طریق ارتباط با همسایگان به وجود بیاوریم، به کشورهای آسیایی و کشورهای مانند روسیه و چین که آماده همکاری هستند، توجه کنیم و زمینه تعاملات را با آنها توسعه دهیم.