زن جوان تهرانی با آش نذری سراغ مرد تنهای همسایه رفت +عکس

رکنا: ششم خرداد ماه سال ۹۳ مردی با کلانتری 109 بهارستان تماس گرفت و از پیدا شدن جسد برادر ۸۰ ساله اش به نام جمال در خانه اش خبر داد.

وی گفت: برادرم در میدان فردوسی دلار فروش است و تنهایی در خانه اش زندگی می کند. چند ساعت‌ قبل همسایه ها با من تماس گرفتند و گفتند صدای داد و فریاد از خانه برادرم به گوش می رسد. من همان موقع مقابل در خانه برادرم رفتم اما کسی در را باز نکرد. من که نگران شده بودم ، قفل در را شکستم و با جسد کبود برادرم رو به رو شدم.

مأموران کلانتری به خانه پیرمرد تنها رفتند و جسد با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد. شواهد نشان می‌داد به خانه این مرد دستبرد زده شده و اسناد و مدارک املاکش از داخل گاوصندوق سرقت شده است. قتل پیرمرد دلار فروش در تهران

پلیس به بررسی پرداخت اما ردی از دزدان به دست نیاورد. یکسال از این ماجرا گذشته بود که پلیس دریافت مرد جوانی به نام مرتضی قصد دارد یکی از املاک جمال را بفروشد . با افشای این ماجرا مرتضی ۳۰ ساله ردیابی و بازداشت شد . وی مدعی بود این خانه را به مبلغ ۴۰۰ میلیون تومان خریده است.

وقتی پلیس دریافت اسناد جعلی است راز جنایت برملا شد و مرتضی سه همدستش از جمله یک زن را لو داد.

به این ترتیب ابوالفضل ، رامین و زن جوانی به نام ساقی ردیابی و بازداشت شدند . آنها اعتراف کردند با نقشه از پیش طراحی شده به خانه مرد پولدار رفته بودند تا دست به سرقت بزنند که او را کشتند. متهمان در دادگاه به قتل اعتراف کردند

متهمان در حالی در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستادند که اولیای دم با دریافت دیه از قصاص گذشتند.

در ابتدای جلسه مرتضی گفت ما فکر می کردیم چون جمال دلارفروش است، مقدار زیادی پول و دلار در خانه اش دارد. به همین خاطر طبق نقشه از میدان انقلاب آش خریدیم . ساقی مقابل در خانه پیرمرد رفت و به او گفت برایش آش نذری آورده است . پیرمرد در را باز کردم همگی وارد شدیم .ما می خواستیم کلید گاوصندوق را از پیرمرد بگیریم اما مقاومت کرد .به همین خاطر من و ابوالفضل دست و پایش را بستیم تا سر و صدا نکند.

ما پارچه ای را در دهانش گذاشتیم و خانه را گشتیم اما دلاری پیدا نکردیم .ما فقط مبلغ یک میلیون و ۸۰۰ هزار تومان پول نقد و چند قطعه سند مالکیت به دست آوردیم. چند ماه بعد می‌خواستیم با اسناد جعلی خانه را بفروشیم که دستگیر شدیم. ابوالفضل ورامین نیز جرم هایشان را گردن گرفتند .

زن جوان نیز گفت : مدتی بود به مواد مخدر اعتیاد داشتم .چون فکر می کردم همسرم از پیرمرد طلبکار است تصمیم گرفتم در ماجرای سرقت به خانه او ، کمک کنم .

در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و با توجه به اعلام رضایت اولیای دم مرتضی را به ۱۰ سال زندان به خاطر قتل و ۱۰ سال زندان به خاطر سرقت و ۷۴ ضربه شلاق محکوم کردند .ابوالفضل نیز به خاطر شرکت در سرقت و ایراد جرح غیر منتهی به قتل به 7 سال زندان و ۵۰ ضربه شلاق و رامین به خاطر جعل قولنامه و استفاده از سند مجعول به دو سال حبس و ۲۰ ضربه شلاق محکوم شد. قضات دادگاه زن جوان را نیز به خاطره معاونت در سرقت به ۵ سال زندان و 30ضربه شلاق محکوم کردند.

این حکم در شعبه ۳۱ دیوان عالی کشور مهر تایید خورد و قطعی شد