محمدامین ایمانجانی: تخریب قالیباف با هدف دوقطبیکردن جامعه است/ پروندههای فساد گویای عملکرد اصلاحطلبان است
محمدامین ایمانجانی گفت: هستند. اصلاحطلبان به خوبی میدانند اگر اجازه دهند تا کارآمدی مجلس یازدهم در افکار عمومی رسوب کند؛ احتمال پیروزی این جریان در انتخابات ۱۴۰۰ هم بسیار بالا خواهد رفت و همین امر میتواند بزرگترین انگیزه برای طرح موضوعاتی مثل املاک نجومی باشد.
گروه سیاسی فردا: محمود میرلوحی اخیرا در گفتوگو با روزنامه اصلاحطلب «اعتماد» مانند برخی همجناحیهای خود بازهم علیه نیروهای انقلاب دست به تخریبگری زده و سعی کرده است که اعتبار اصولگرایان را نزد مردم مخدوش کند. این درحالی است که نتیجه انتخابات مجلس در اسفند98 نشان داد که اصلاحطلبان دیگر جایگاهی در بین مردم ندارند و چنان از سوی جامعه طرد شدهاند که حتی نتوانستند یک اقلیت موثر در مجلس تشکیل دهند. حملههای آنها به مجموعه اصولگرایان و خاصه به محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی هم نشان از تقلای آنها برای احیای آبروی رفتهشان با تخریب رقیب دارد. برای بررسی اهداف پشت پرده چنین تخریبهایی و البته جایگاه سیاسی اصلاحطلبان در مقطع کنونی با محمدامین ایمانجانی، مدیرمسئول روزنامه فرهیختگان و تحلیلگر سیاسی به گفتوگو نشستیم که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
اخیرا آقای میرلوحی از فعالان اصلاحطلب اتهاماتی تکراری مانند واگذاری املاک نجومی و... را علیه دوران شهرداری آقای قالیباف مطرح کردهاند. فارغ از بررسی جزئیات این اتهامزنیها، روشنشدن دوباره موتور تخریب اصلاحطلبان علیه نیروهای اصولگرا و خاصه رئیس مجلس یازدهم را چگونه ارزیابی میکنید؟ چه اهدافی پشت آن است؟
هر چند که جریان اصلاحات شیرازه و محور واحد برای هماهنگی، برنامهریزی و برنامه کلان برای فعالیت در فضای سیاسی و اجتماعی کشور ندارد، اما به نظر میرسدتلاش آنها برای خروج از وضعیت کنونی و جان گرفتن دوباره برای حضور در رقابتهای سیاسی آتی است در این مسیر آنها میدانند عبور از ناکارآمدیهای هفتسال گذشته و خروج از دایره نقد افکار عمومی به سادگی و در کوتاه مدت امکانپذیر نیست لذا تلاش میکنند به جای نشان دادن کارآمدی و کارنامه موثر به مردم به عنوان یک عمل ایجابی به نقد رقیب یا بهتر بگویم تخریب رقیب بپردازند. در این مسیر سادهترین راه برای یک تخریب بزرگ حمله به رئوس و چهرههای اصلی جریان انقلابی است که یکی از این چهرهها محمدباقر قالیباف رئیس کنونی مجلس است. آقای قالیباف البته صرف نظر از این که امروز به عنوان رئیس مجلس در حال تلاش گسترده برای نشان دادن کارآمدی انقلاب و رفع گرههای ایجاد شده برای زندگی مردم ناشی از تحریمهای بینالمللی و ناکارآمدی دولت حسن روحانی است، اصالتا به عنوان یک رقیب برای جریان اصلاحات شناخته میشود و لذا هدف گرفتن وی هم برای ایجاد و حفظ دوقطبی قبلی است و هم برای جلوگیری از عملکرد موثر مجلس که قاطبه آن امروز در دوره یازدهم، نمایندگان نزدیک به جریان انقلاب هستند. اصلاحطلبان به خوبی میدانند اگر اجازه دهند تا کارآمدی مجلس یازدهم در افکار عمومی رسوب کند؛ احتمال پیروزی این جریان در انتخابات ۱۴۰۰ هم بسیار بالا خواهد رفت و همین امر میتواند بزرگترین انگیزه برای طرح موضوعاتی مثل املاک نجومی باشد.
هجمه به نیروهای انقلابی آیا بهنوعی فرار از مسئولیتپذیری اصلاحطلبان از آنچه در دورانشان گذشته است، نیست؟ آیا میتوان چنین اظهاراتی را بیشتر یک استراتژی سیاسی دانست؟
اصلاحطلبها با همان استراتژیای که پیشتر توضیح داده شد، تلاش میکنند به جای رفع اتهام از ایرادهای اصلی عملکرد خود، دیگران را متهم کنند و از این مسیر خود را پاک نشان دهند؛ ماجرای حقوقهای نجومی اتفاقی است که آنها هنوز نتوانستهاند سایه سنگین آن را از روی سر خود بردارند لذا در مقابل آن برخی موارد را مطرح میکنند.
میزان فساد اداری و اقتصادی را در سالهای اخیر که اصلاحطلبان نهادهای انتخابی را در اختیار داشتند، چگونه میبینید؟
رجوع به دادگاههایی که این روزها در قوه قضاییه در حال برگزاری است گویای واقعیت عملکرد جریان اصلاحات در سالهای اخیر است .آنهایی که از سال۹۲ مسئولیتهایی در دولت و برخی نهادهای دیگر گرفتند؛ نتیجه آن، این روزها در صحن دادگاه به عینه قابل مشاهده است. داماد فلان مدیر، پسر فلان مسئول و... که نمیخواهم اسامی آنها را ذکر کنم چراکه به سادگی در میان پروندههای مفسدان اقتصادی که در قوه قضاییه به آنها رسیدگی شده، قابل مشاهده هستند.
در پایان بفرمایید که آیا در سال منتهی به انتخابات شاهد هجمههای بیشتری از سوی اصلاحطلبان خواهیم بود؟ و اگر چنین است چه باید کرد که چنین تخریبهایی خنثی و بیاثر شود؟
حتما فرافکنی و جریانسازی رسانهای طی یک سال آینده که سال منتهی به انتخابات است بیشتر خواهد شد و باید منتظر حجم بیشتری از اتهامزنیها باشیم اما خود جریان انقلابی بهترین کاری که میتواند انجام دهد اولا شفافیت و تداوم فعالیتهای صادقانه در منظر افکار عمومی است و ثانیا تلاش شبانهروزی برای گرهگشایی از زندگی مردم بهویژه در مساله اقتصاد و معیشت آنهاست؛ ثالثا جریان انقلابی میبایست نه امروز که برای همیشه از حاشیه و اقدامات غلط سیاسی دوری کند و با وحدت و انسجام، خود را وقف خدمت به مردم کند.