روزنامه خوانی فردا/ آفتاب آمد دلیل آفتاب
گروه سیاسی فردا: روزنامههای ۵ مرداد تهران با رویکردهای مختلف به کیوسکها راه یافته اند و هرکدام از منظر سیاسی خود به موضوعات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کشور پرداخته اند. نگاهی به سرخط این روزنامه نشان میدهد که موضوعات متنوعی در روزنامههای امروز به آنها پرداخته شده که در ادامه بر برخی از آنها اشاره میکنیم. آرمان ملی روزنامه اصلاح طلب آرمان ملی به روال هفتههای اخیر موضوع انتخابات ریاست جمهوری را دستمایه غالب گزارشهای خود قرار داده و هرروز از منظری جدید به این موضوع میپردازد. اما امروز این روزناه به قلم مصطفی ایزدی روزنامه نگار و فعال سیاسی اصلاح طلب این حضور را از چند بخش مورد توجه قرار داده است. در بخشی از یاداشت او میخوانیم: «اصلاحطلبان از مطرح کردن چهرهای که سابقه اصلاحطلبی واقعی ندارد خودداری کنند. افراد دمدمیمزاج، علاقهمند به ماندن در قدرت به هر قیمتی، کسی که از اختیارات رئیسجمهور جمعبندی ندارد و کسی که خود را از مشورت متخصصان امور حکمرانی بینیاز میبیند، هرگز نمیتواند مورد احترام اصلاحطلبان باشد و مهمتر از آن مردم هم رای نمیدهند.» خب از این روایات میتوان دریافت که شاید تا پش از این هم کاندیداهای اصلاح طلب از این ویژگیهایی که آقای ایزدی نام برده برخوردار بوده و اینک این گروه سیاسی به این نتیجه رسیده که کاندیدای موردنظرشان حواسش باشد که دمدمی مزاج نبوده و علاقهمند به ماندن در قدرت به هر قیمتی نباشد! بخش دوم صحبتهای این فعال اصلاح طلب هم خواندنی است. وی میگوید: «اصلاحطلبان با شعارها و حرفها و برنامههای بیست و اندی سال گذشته نمیتوانند بر کرسی ریاست دولت بنشینند. اول باید از اختلافنظر درباره ضرورت ورود یا عدم ورود به عرصه انتخابات دست بردارند که مانند انتخابات مجلس یازدهم تکروی و تفرقه پیش نیاید. از طرفی باید با ارائه طرحها و برنامههای قابل اجرا، برای قانع کردن مردم ناراضی و بهخصوص جوانان اقدام نمایند. اکنون فرصت آن نیست که در مورد پارلمان اصلاحات یا شورای هماهنگی جبهه اصلاحطلبان یا شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان و بااهمیت و بیاهمیت بودن هرکدام از اینها، وقت زیادی از سران احزاب اصلاحطلب یا ریشسفیدان این جناح گرفته شود، بلکه امروز وقت آن است که تعدادی از اندیشهورزان احزاب اصلاحطلب، به طور مرتب تشکیل جلسه دهند و برای انتخابات ۱۴۰۰ و شیوه جذب افکار عمومی برای بازسازی اعتبار پیشین اصلاحطلبان در کل جامعه، برنامه بدهند با حرفهای امروزه و طرحهای نو.» آفتاب آمد دلیل آفتاب. اینکه اصلاح طلبان با شعارهای بیست سال گذشته خود دیگر توان هدایت افکار عمومی را ندارند و باید طرح و برنامهای نو برای برون رفت از شرایط فعلی پیدا کنند هم از عبارتهایی است که نشان میدهد این جناح سیاسی واقعا برنامهای برای آینده ندارد و شعارهای فریبنده آنها دیگر نمیتواند مردم را پای صندوقهای رای بکشاند. بعید هم به نظر میرسد باتوجه به زمان کمی که تاانتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ مانده بتوانند خود به ترمیم آسیبهای جدی خود بپردازند و خیال رفتن به پاستور آرزوی محال به نظر میرسد.
آفتاب یزد روزنامه اصلاح طلب آفتاب یزد هم روال آرمان ملی را در پیش گرفته و با نقد از درون تلاش دارد تا شرایط بازسازی اردوگاه اصلاح طلبان را به عنوان نخستین رویکرد این جناح سیاسی برای حضور در انتخابات ۱۴۰۰ مورد توجه قرار دهد. این روزنامه در بخشی از این گزارش مینویسد: «شاید کمتر کسی پیشبینی میکرد اصلاحطلبانی که دو دوره با حمایتهای خود حسن روحانی ِ کمتر شناخته شده را راهی پاستور کردند حالا برسر همان تصمیم یعنی حمایت از روحانی در پایینترین سطح محبوبیت خود در طول ۲۳ سال اخیر باشند. عملکرد دولت روحانی برای بسیاری گران تمام شده است از جمله برای مردم و سفره معیشتشان، اما نوع گرانی برای خود اصلاحطلبان متفاوت است. جریانی که در طول بیش از دو دهه همواره به سرمایه اجتماعی و حمایتهای مردمی خود میبالید حالا در وضعیت متفاوتی است. تقریبا میتوان گفت همه آنهایی که برای اصلاحطلبان پشت صندوق رای صف میکشیدند حالا تمایلی به این صندوق ندارند.» این سطور نشان میدهد که خود این جریان هم به ناکارآمدی دولت روحانی در اداره امور کشور واقف بوده و جایگاه اصلاح طلبان را در نزد مردم در موضعی بسیار ضعیف و پایین ارزیابی میکند. این روزنامه همچنین با اشاره به استعفای عارف و نیز حکیمی پور دبیرکل حزب اراده ملت ایران از شورای عالی اصلاح طلبان در گفتگو با داریوش قنبریف فعال اصلاح طلب نتیجه گیری کرده: «مسائلی که جدیداً ایجاد شده تا حدود زیادی انعکاس انتظاراتی است که در جامعه وجود دارد، از طرف دیگر دلخوریهایی که در انتخاباتهای گذشته در ارتباط با موضوعاتی نظیر نحوه بستن لیستها وجود داشت نیز بیتاثیر نیست با این حال آنچه در وضعیت فعلی در جریان اصلاحات دیده میشود مشکل حاد و غیر قابل حلی به نظر نمیرسد.» به طور کلی با توجه به وضعیتی که فعلا در جامعه وجود دارد بعید به نظر میرسد جریان اصلاحات بتواند تا ۱۴۰۰ هم بدنه خود و هم ارتباط با بدنه اجتماعی را ترمیم کند. با توجه به انگیزهها و امکاناتی که طیف رقیب برای ۱۴۰۰ در نظر گرفته این موضوع دشوارتر هم میشود. شاید بتوان گفت اصلاحات برای دست کم چهار سال به نیمکت ذخیره خواهد رفت تا با عملکرد یکپارچه اصولگرایان بتواند بار دیگر به میدان وارد شود؛ بنابراین اصلاحطلبان از نظر تاریخی با تجربه نسبتا مشابهی که در سال ۸۴ داشتند خود را نه در بن بست بلکه در نیمکت ذخیره میبینند!» قطعا اصلاح طلبان با عملکردی که داشتند تا مدتها از سپهر سیاسی ایران دور خواهند بود و ترمیم ساختار سیاسی آنها و نیز وجهه اجتماعی آنها نیازمند صرف هزینههای سنگینی است و مردم دیگر خواهان پرداخت این هزینه نخواهند بود.
ایران روزنامه دولت در گزارشی با عنوان «ایران» از تلاش مخالفان برای القای «بی دولتی» گزارش میدهد، به نقد برخی برخوردها با دولت روحانی اشاره دارد و مدعی است که مجلس یازدهم تمامی خدمات دولت را نادیده انگاشته و در این رقابت سیاسی به مردم القا میکند. ه عملا با وضعیت بی دولتی مواجه هستیم. این روزنامه مینویسد: «برخی در رقابت سیاســی خود با دولت تا به مخاطبان خود آنجــا پیش میروند که عمــلاالقــا میکننــد کــه گویــی در ایــران، بــا وضعیت بی دولتــی مواجــه هســتیم، یــا اینکــه دولت در مقابــل فشــارها دســتهای خــود را بــه نشــانه تسلیم بالا برده است. برجســتهترین نمونه از این دست را میتوان گانه مجلس در نامه رؤسای کمیســیونهای ۱۲بــه رئیس جمهــوری یافــت. وقتــی در این نامه نوشــته میشــود کــه «بــی انگیزگــی و رخــوت در برخــی اطرافیــان شــما مــوج میزنــد و ایــن پدیــده موجــب ایجاد حس رهاشــدگی از منظر اقتصــادی در بیــن مــردم شــده اســت» چیزی جز القای «حس رها شــدگی اقتصــادی در بین مردم» نمیتوان از آن برداشت کرد.» باید به نگارنده این سطور یادآوری کرد که در زمینه ناکارآمدی دولت نیاز به القا نیست بلکه مردم در بند بند ارکان این دولت رخوت و کندی را مشاهده میکنند و رهاشدگی اقتصادی موضوعی نیست که بر کسی پوشیده باشد. اگر واقعا چنین نیست، نگاهی به بازار ارز و مایحتاج عمومی مردم بیندازید. در کجای دنیا روزانه قیمتهای مواد خوراکی و قوت روزانه مردم بالا میرود. در کجای دنیا دولت برای مدیریت بازار ارز تا این حد منفعلانه عمل میکند و بازار را به امان خود رها کرده و زمانی که قیمت دلار اندکی افت میکند آن را نشانه اقتدار خود در مهار بازار میداند! اگر غیر از این است بفرمایید این نرخ تورم و این فشار گرانی که شانههای مردم را خم کرده از کجا ناشی میشود؟ از نطق اعتراضی نمایندگاه به دولت یا از بی کفایتی مدیریتی که در این ماههای پایانی اداره کشور مردم را به این وضع دچار کرده. در ادامه این روزنامه به مشکلات ناشی از تحریمها و عدم صادرات نفت اشاره دارد، اما باید یادآوری کرد اگر دولت عرضه بازپس گیری ۲۷ میلیار دلار ارز حاصل از صادرات را داشت امروز شاهد این مشکلات نبودیم، اگر دولتِ مدعی دیپلماسی توان بازپس گیری ۷ میلیارد دلار طلب از کره جنوبی را داشت الان خزانه بیش از ۳۰ میلیارد دلار در جیب داشت و این فشار مضاعف بر مردم وارد نمیشد. لطفا اندکی به شعور مخاطب و مردم احترام بگذارید و ناکارآمدیهای دولت را پای تحریمها و دیگر مشکلات نگذارید.