جوانان اصلاحطلب زیر تیغ پدرخواندههای رادیکال
مشرق: تقی آزادارمکی، از جامعهشناسان نزدیک به جریان اصلاحات، در بخشی از مصاحبه با شماره شنبه گذشته روزنامه آرمان ملی طی سخنانی پیرامون لزوم بازنگری اصلاحطلبان در رویکردهایشان گفته است:
"بنده برخلاف برخی که عنوان میکنند جریان اصلاحات توانایی خود را از دست داده، چنین اعتقادی ندارم و معتقدم جریان اصلاحات همچنان در صحنه سیاسی و اجتماعی ایران تاثیرگذار است. چالش کنونی جریان اصلاحات ناشی از حضور اصلاحطلبان پیر است. اصلاحطلبان پیر کارایی خود را از دست داده و به همین دلیل جریان اصلاحات با چالش مواجه شده است. این وضعیت در جریان اصولگرایی نیز وجود داشت، اما در شرایط کنونی اصولگرایان از این چالش عبور کردهاند. "
او همچنین تصریح میکند: امروز اصولگرایان در حال ارائه ورژن جدیدی از خود هستند که به دنبال نشاطآفرینی و ارائه ورژن جدیدی از انقلاب اسلامی است. این در حالی است که اصلاحطلبان پیر همچنان خود را برگفتمان اصلاحطلبی مسلط میدانند و اجازه تغییر نمیدهند. آقایان کرباسچی، نوری یا نبوی، که مردان بزرگ این کشور هم هستند، نمیتوانند به عنوان لیدر جریان اصلاحات معرفی شوند. این افراد باید خود را کنار بکشند و به شیوخ اصلاحطلب تبدیل شوند تا آموزههای خود را به دیگران منتقل کنند و دیگران در صحنه سیاسی و اجتماعی کنشگری کنند. [۱]*چند سال پیش و قبل از صحبتهای آقای ارمکی درباره "اصلاحطلبان پیر"، وبلاگ مشرق نیز در یکی از شمارگان خود نوشته بود: "جریان خاص میداند که توانایی زد و بند با چهرههای جوان و حتی زد و بند با جوانان اصلاحطلب را هم ندارد و از همین رو ترجیح میدهد در پیرسالاری مزمنی که به آن دچار است، با چهرههایی که در قلب آنها استنت قرار دارد و چند سال دیگر از رده خارج میشوند و باید با وصیتنامه آمد و شد کنند هم کار کند، اما با جوانان نه! " این تطابق تحلیلی نشان میدهد که "اصلاحطلبان پیر" عملا به یک معضل سرطانی در اردوگاه جریان چپ تبدیل شدهاند و آسیبهای کلان این مسئله هم مدتهاست که دامان چپهای نجیب و البته جوانان اصلاحطلب را گرفته است.
آسیبهایی مثل تحریم انتخابات مجلس یازدهم که عملا اصلاحات را به یک جریان غیر دموکراتیک و رادیکال تبدیل کرد، عدم عذرخواهی از فتنه ۸۸ که امکان حضور چپها در ساختارهای نظام را سلب میکند و نقشه کشیدن برای "فتنه اقتصادی" و تقدیس خشونت خیابانی که تماما توسط اصلاحطلبان پیری مثل حجاریان، عبدی، تاجیک، ناصری، تاجزاده و... به جریان چپ تحمیل شده است.
البته دیکتاتوری حزبی اصلاحطلبان نمیگذارد هیچ صدایی در تقبیح این رفتارهای شریرانه بلند شود و پاسخ هر انتقادی "مشت آهنین" است. (همانطور که در جریان مراودات تند چپهای پیر با جوانان حزب ندا شاهد این مسئله بودیم!).
اما معالوصف پر واضح است که انتقادات زیر پوستی زیادی در اردوگاه چپ و خاصّه در نزد جوانان این جریان سیاسی نسبت به عملکردهای کلان اصلاحات و "پیرمردهای هسته سخت" وجود دارد.
انتقاداتی که همانطور که در بالا دیدیم، گاه و بیگاه از گوشهای فوران میکند، اما اینکه به سرانجامی برسد یا خیر را کسی نمیداند!