عنایتالله بخشی: بازیگری برایم تمام نمیشود
بازیگری برای من امری تمامنشدنی است. مثل روز اول و برداشت اولی که جلوی دوربین رفتم، در این سن نیز همان شوق و استرس و هیجان را دارم. برای من هیچوقت بازیگری و جلوی دوربین رفتن کهنه نمیشود.
روزنامه همشهری: «نوشتن از بعضی هنرمندان نه بهانه میخواهد و نه مناسبت. هر بار که سراغشان بروی گنجینهای دارند برای کشف دوباره؛ گنجینهای که حاصل ۶دهه کار هنری و حضور در بیش از ۱۷۰اثر نمایشی است؛ کسی که از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ایران دکتری هنر و نشان هنری سنگلج را دریافت کرده است. صحبت از یکی از پیشکسوتان تئاتر، سینما و تلویزیون است که در فیلمهایی همچون «ستارخان»، «تنگنا»، «تنگسیر»، «مسلخ»، «گوزنها»، «سناتور»، «شکار»، «مسافران»، «روز واقعه»، «مسافر ری»، «سگکشی» و آثار نمایشی تلویزیونی، چون «مرد اول»، «سربداران»، «سایه همسایه»، «امام علی (ع)»، «پهلوانان نمیمیرند»، «ولایت عشق» و «ریحانه» ایفای نقش کرده است. صحبت از عنایتالله بخشی است. از حضور در گروه هنر ملی گرفته تا بازی در بیش از ۷۰فیلم سینمایی و صدها نمایش و ۸۰سریال موجب شده تا بخشی را جزو یکی از قدیمیترین و پرکارترین بازیگران ایرانی بشناسیم؛ هنرمندی که از بازیگران سرشناس ایفاگر نقش ضد قهرمان در تاریخ سینمای ایران است که روی به سوی نقشهای خاکستری و مثبت داشته است. البته با وجود چهره باابهت و نقشهای فراوان خاکستریاش، مرد خوشقلب و مهربانی است و نگاه متفاوتی به اجرای نقش منفی دارد و میگوید: «به تمام بازیگران جوان پیشنهاد میکنم که به قهرمان قصه بودن و شهرت فکر نکنند. سعی کنند در نقشهای منفی هم خوب باشند. یک منفی آرام که میتواند دوستداشتنیتر از قهرمان قصه باشد.»
آن چه میخوانید ماحصل گفتگو با این هنرمند است.
شما از هنرمندان پیشکسوت تئاتر، سینما و تلویزیون هستید که سالها در این زمینه فعالیت کردهاید. پیشکسوت بودن مسئولیت شما را سنگینتر کرده است؟
خداوند را شاکرم که به من توانایی داد تا بتوانم در کار سینما و تئاتر شرکت داشته باشم و خدمتگزار مردم سرزمینم باشم؛ مردمی که لایق احترامند. قطعا وقتی چندین دهه در عرصهای به مردم خدمت میکنید باید مسئولیتش را پذیرا باشید و چه چیز مهمتر از این وادی. کار نمایش، شکلی از فعالیت اجتماعی است که خروجی آن در پیش چشم تودههای انبوه مردم است؛ مردمی که وقتی شما را در کوچه و خیابان میبینند به شما انتقاد میکنند و با صراحت به شما میگویند که بهتر بود در نقش به خصوصی کار نمیکردید و اگر در جوابشان حتی بگویید که از این طریق ارتزاق میکنید راضی نمیشوند. اینها قطعا مسئولیتی است که بر دوش ماست و باید جوابگوی مردم باشیم.
با این سابقه درخشان و کارهای متعددی که داشتید چرا مدتی است کم کار شدهاید؟ نقشهایی را که پیشنهاد میشوند نمیپسندید یا مدیوم خاصی مد نظر شماست؟
بازیگری برای من امری تمامنشدنی است. مثل روز اول و برداشت اولی که جلوی دوربین رفتم، در این سن نیز همان شوق و استرس و هیجان را دارم. برای من هیچوقت بازیگری و جلوی دوربین رفتن کهنه نمیشود. در خصوص کار و کمکاری باید خدمت شما عرض کنم نوروز۹۸ سریال «بر سر دوراهی» را داشتم که از شبکه دو سیما پخش شد و پس از آن پیشنهاد مناسبی نداشتم. ضمن این که طی این مدت، شیوع بیماری بر فعالیتها بیتأثیر نبوده است.
فضای کنونی بازیگری برای شما که پیشکسوت هستید با گذشته چه فرقی کرده است؟ از این وضعیت راضی هستید؟
به خاطر دارم در ایام نوجوانی نمایشنامهای به نام «آلونک» را کار میکردیم. قرار بود در این نمایش نقش درویشی را بازی کنم. برای این نقش نزدیک به ۹ماه هر جا که میتوانستم در آنجا درویشی را بیابم میگشتم که ببینم این افراد چگونه راه میروند، چگونه حرف میزنند و عقایدشان چیست؟ گمان نمیکنم بازیگران نسل امروز حوصله این کارها را داشته باشند. امروز بیش از هر چیز یافتن شهرت را در بین عمده جوانان میبینم. البته منظورم همه بازیگران این نسل نیست و استثنا هم وجود دارد. منصفانه بگویم بازیگری که تئاتر و بازی در تئاتر و سینما برایش مقدس است، زمانی که میخواهد روی صحنه برود تمام وجودش میلرزد.
در چند ماه اخیر که شیوع ویروس کرونا محدودیتهای اجتماعی بیسابقهای ایجاد کرده و بسیاری از فعالیتهای فرهنگی و هنری تعطیل شدند، هنرمندان زیادی متضرر شدند. از آنجا که شما عضو هیأتمدیره انجمن صنفی بازیگران سینما و تلویزیون هستید، به نظر شما تعطیلی پروژههای سینما و تلویزیون چه آسیبهایی به این صنف وارد میکند؟
آرزوی من در ابتدا سلامتی بازیگران است. امیدوارم هیچ کدام از مردم سرزمینم و مخصوصا دوستان عزیز بازیگرم هیچگاه در بستر بیماری نباشند. بعد از شیوع کرونا اکثر بازیگران بیکار شدهاند. آرزو میکنم در ادامه سال پرکار باشند. امیدوارم این بیماری هر چه سریعتر ریشهکن شود و بازیگران بتوانند جلوی دوربین بروند. فارغ از بحث معیشت تمامی زندگی یک بازیگر بازی کردن است و مطمئن باشید تمامی بازیگران از این وقفه سهماهه بسیار غمگین هستند.
به نظر شما راه برونرفت از این بحران حداقل برای هنرمندان چه میتواند باشد؟ اکران آنلاین فیلمهای سینمایی، سینما ماشین، پخش از شبکه نمایش خانگی و ... میتوانند کمکی به صنعت سینمای ایران کنند؟
این مهم را مسئولان باید مدیریت کنند. این کار هم مثل مشاغل دیگر است. تمام مشاغل از این شرایط لطمه دیدهاند. به تازگی متوجه شدهام که چند فیلم از جمله فیلم «خروج» ساخته آقای حاتمیکیا به صورت اینترنتی اکران شده است. نمیدانم تجربه موفقی بوده است یا خیر. امیدوارم موفق بوده باشد. مهمترین قاعده در موفقیت کارهای هنری حفظ حقوق هنرمند است. متأسفانه امروز میبینیم آثار هنرمندان به رایگان دستبهدست میشود و هنرمندان خصوصا خوانندگان و آهنگسازان انگیزه کافی برای ارائه آلبومهای موسیقی ندارند و به کار اجرای زنده گرایش پیدا کردهاند. تأکید میکنم مسئولان باید فکری برای حمایت از حقوق مادی و معنوی آثار هنرمندان کنند.
به خاطر ابهت چهرهتان، اغلب نقشهایی که شما بازی کردهاید خاکستری بوده و بر خلاف منش و روحیه مهربانتان، جای کاراکترهای ضد قهرمان و گاه منفی بازی کردهاید؟ کار سختی نیست؟
من روحیات ظریفی دارم. عاشق کبوتران سپید، اسبان خوب و طبیعت بکر هستم. بگذارید این گونه بگویم تا خوانندگان بهتر درک کنند؛ اگر رشته مثبت از یک سیم برق با رشته منفی تماس برقرار نکند هرگز چراغی روشن نمیشود. یک درام هم زمانی مقبول میافتد که منفی قدرتمندی داشته باشد. اینجاست که باید هر چه دارید بر اجرای درست و کامل منفی قصه بگذارید. اگر بازیگری نتواند منفی مؤثری باشد قطعا بازیگر نیست و من به تمام بازیگران جوان پیشنهاد میکنم که به قهرمان قصه بودن فکر نکنند. به شهرت فکر نکنند و سعی کنند یک منفی خوب هم باشند؛ یک منفی آرام که میتواند دوستداشتنیتر از قهرمان قصه باشد. همچنین توصیه من به جوانان ادامه راه بزرگان است، امیدوارم برای بازیگری تلاش کنند، درس بخوانند و تمرین کنند، زیرا تنها راه درست همین است؛ بازیگری تلاش بیوقفه و رنج طولانی میطلبد.
ماندگارترین و دوستداشتنیترین نقشی که بازی کردهاید، از دید شما و از دید مردم کدام است؟
چند نقش را دوست داشتهام. نقشی داشتم در فیلم تنگنا به کارگردانی امیر نادری، دیگری نقش مأمور امنیتی آرام فیلم شکار بود به کارگردانی مجید جوانمرد، و نقش کوتاهی که در فیلم مسافران ساخته بهرام بیضایی داشتم. البته نقشهای متفاوت متعددی وجود دارد که میتوانم به این فهرست اضافه کنم و همه را دوست دارم. نظر مردم را باید از خودشان پرسید، اما احساس میکنم نقش آمیرزا در سریال سایههمسایه و پهلوان قلیچ در مجموعه پهلوانان نمیمیرند در میان مردم بیشتر جا باز کرد؛ به طوری که تا سالها بسیاری من را در کوچه و خیابان آمیرزا صدا میزدند.
بزرگترین سرمایه زندگیتان بعد از چند دهه فعالیت هنری چیست؟
برای یک بازیگر هیچچیز باارزشتر از این نیست که کارهایش را دوست داشته باشند. حقیقتا لطف و محبت مردم سرمایه بزرگ زندگی من است.
همسرتان بانو سیمین بازرجانی یک نویسندهاند و تا حدودی همکار شما. ایشان چقدر در انتخاب و ایفای نقشها به شما ایده و نظر دادهاند؟
بدون کوچکترین تعارفی سیمین مهمترین نقش را در زندگی هنری من داشته است. کار هنری زندگی بیقاعده و قانونی است و در کنار این بیقانونی زندگی را سر کردن مشکل است، اما همسر من در مقابل مشکلات با توانایی ایستاد و دم برنیاورد؛ مشکلاتی که جماعت سینما از آن بهخوبی اطلاع دارند.
فرزندان چطور؟ رشته هنری شما را دنبال کردهاند؟
من ۲پسر به نامهای اَبرَش و آرش دارم که خوشبختانه هیچکدام سراغ بازیگری نیامدند. البته آرش به موسیقی بسیار علاقهمند است.
هماکنون مشغول چه کاری هستید؟
کارهای شخصی. فعلا در پروژهای مشغول کار نیستم.
جز بازیگری و کارگردانی تئاتر شغل دیگری دارید؟
خیر، مدتی یک تاکسی سرویس داشتم که مدیریتش بر عهده من بود و تغییر کاربری داده شد.
از تفریح این روزهایتان برایمان بگویید. بیشک اهل مطالعه هم هستید؛ چه کتابهایی بیشتر میخوانید.
در روزهایی که پشت سر گذاشتیم همه ما به سبب شیوع ویروس در قرنطینه بودیم. من هم مانند دیگران در قرنطینه خانگی بودم. در این فرصت فیلمهای خوب میبینم و اغلب کتابهایی با مضامین تاریخی و کتابهای شعر را بسیار دوست دارم و مطالعه میکنم.
سخن پایانی
و سخن پایانی این که میخواهم در برابر کادر پزشکی کشورمان که این روزها مجاهدانه در بیمارستانها در کنار بیماران هستند سر تعظیم فرود بیاورم و دست تکتکشان را میبوسم. تعدادی از آنها برای آن که ما زندگی کنیم زندگیشان را گذاشتند و رفتند. مردم ایران هیچگاه ایثار و از خودگذشتگی آنان را فراموش نخواهند کرد.
***
عنایتالله بخشی در ۷فروردین۱۳۲۴ در شهرستان طالقان متولد شد. او بازیگری را از سنین نوجوانی زیر نظر حمید سمندریان فراگرفت و کار نمایش را در سال ۱۳۳۸ به شکل حرفهای در گروه هنر ملی به دعوت و سرپرستی عباس جوانمرد آغاز کرد. سپس در کنار کارهای هنری به نیروی هوایی نیز ملحق شد و با گذراندن دورههای آموزشی در آنجا به تدریس الکترونیک و زبان انگلیسی پرداخت. بخشی پس از ۱۰سال خدمت در نیروی هوایی به استخدام وزارت فرهنگ و هنر درآمد و در «اداره تئاتر» بر کار نمایش تمرکز بیشتری یافت. او همسو با کار تئاتر طی ۶دهه کار بازیگری، در آثار سینمایی و تلویزیونی متعددی نقشآفرینی کرده است. بخش قابل توجه آثار سینمایی او مربوط به دهه۶۰ سینمای ایران و سالهای نخست دهه۷۰ است. وی همچنین از سال ۱۳۹۸ و برای یک دوره ۳ساله به عضویت در هیأتمدیره انجمن صنفی بازیگران سینما و تلویزیون ایران منصوب شده است. بازی در فیلم سینمایی «شرف خانواده فاضل» از تجربههای جدید او در شبکه نمایش خانگی است.
نشان سنگلج به پاس نیمقرن فعالیت هنری
چندی پیش در پنجاهوچهارمین سالگرد تاسیس تماشاخانه سنگلج، عنایت بخشی به همراه علی نصیریان، محمدعلی کشاورز، و اکبر زنجانپور نخستین نشان این تماشاخانه را به پاس نیمقرن فعالیت در عرصه نمایش دریافت کرد. عنایت بخشی که در سال ۴۴ در نمایش پهلوان اکبر به کارگردانی عباس جوانمرد و در تماشاخانه سنگلج به ایفای نقش پرداخته بود بعد از گذشت بیش از نیم قرن دوباره در این مراسم روی صحنه تماشاخانه سنگلج ایستاد و بخشهایی از این نمایش را خوانش کرد. او آن روز ضمن خرسندی از این اتفاق عنوان کرد که هنوز و با گذشت ۵۴ سال، خیلی از دیالوگهای این نمایشنامه را از حفظ در خاطر دارد. بخشی درباره دریافت این نشان میگوید: «افتخار بزرگی بود. نشانی که خاطرات شیرین بسیاری را برایم زنده کرد. نمایشنامههایی که در سنگلج کار کردهام هر کدام برگی از خاطرات زندگی من بودهاند. نمایشهایی، چون «پهلوان اکبر میمیرد»، «غروب در دیاری غریب»، «قصه ماه پنهان»، «عروسکها»، «میراث و ضیافت» از بهرام بیضایی؛ «شهر طلایی» از مجید جوانمرد، همه از نخستین کارهای من بود که همه را در سنگلج اجرا کردیم و چه کارهای باارزش و به یاد ماندنیای بودند. یادش بخیر!» بازی در «مردههای بیکفن و دفن» نوشته ژان پل سارتر و به کارگردانی حمید سمندریان، «میراث و ضیافت» و «سلطان مار» به نویسندگی و کارگردانی بهرام بیضایی، و «مجلس زنکشی» به کارگردانی داوود میرباقری از دیگر نمایشهای او است.»