اسم رمز فرار از ناکارآمدی؛ حمله به قالیباف
رسانههای اصلاح طلب به جد در پی تخریب محمدباقر قالیباف و مجلس یازدهم برآمده و هر روز به نحوی او را هدف میگیرند.
کد خبر :
1001850
گروه سیاسی فردا: مجلس یازدهم هنوز یک ماهه نشده اما اصلاح طلبان به قدر یک سال بر این مجلس و رئیس آن تاختهاند. جريان اصلاح طلب با بهرهگیری از اكثر رسانههای خود مجلس تازه کار را هدف گرفته و اساسا به روی خود نمیآورند که خودشان در آن چهار سال قبل هیچ كاري نکردند. اين جريان راهی بهتر از تخریب قالیباف و مجلس تحت مدیریت او برای لاپوشانی ناکارآمدی و بیکفایتی خود پیدا نخواهند کرد. آنچه در ادامه این گزارش میآید تنها چند مورد از برخوردهای مغرضانه و به دور از اخلاق رسانهای این جریان در قبال قالیباف است.
همین یکشنبه که رئیس مجلس در جریان حضور آذری جهرمی در صحن علنی به ضرورت سیاستگذاری در حوزه فضای مجازی اشاره داشت و مثالی از نحوه مدیریت در حوزه خودرو آورد، دیدم که کانال تلگرامی خبرفوری که منتسب است به حسامالدین آشنا مشاور رئیس جمهور چطور به تحریف سخن و فضاسازی علیه او پرداخت. روزنامه جهان صنعت نیز خط کانال خبرفوری را ادامه داده و با تاکید بر این جمله قالیباف که «یک پیام ساده بین دو شهروند چرا باید به خارج برود» او را مخالف فضای مجازی جلوه داد و تیتر زد «حمله گازانبری سردار».
روزنامه آرمان نیز رویکرد و اظهارات قالیباف را عامل خزان اینستاگرام دانست و تیتر نخست خود را به سیاه نمایی علیه رئیس مجلس اختصاص داد.
فقط این نیست و روزنامه شرق که پیشتر با غرضورزی در انتخاب عکس موضع خود در مقابل قالیباف را روشن کرده بود، در شماره روز دوشنبه خود و در گزارشی تحت عنوان «بزنگاه عملگرایی و اصولگرایی» رئیس جدید مجلس را هدف گرفت و نوشت: «اصولگرایان اگرچه در مقایسه با اصلاحطلبان در عالم سیاست بیشتر به رفتارهای ایدئولوژیک شناخته میشوند، اما رصد رفتاری بخش زیادی از چهرههای این جریان حاکی از این است که در بزنگاه به عملگرایی روی خواهند آورد، اگرچه همزمان هم حاضر نیستند از شعارهای ایدئولوژیک دست بکشند. همین مسئله باعث میشود این جریان سیاسی در عمل درگیر یک تناقض پنهان
شود، تناقضی که میتواند به پوپولیسم و فرصتطلبی هم تعبیر شود. نمونههایی از این عملگرایی را میتوان در رفتار سیاسی رئیس جدید مجلس یا برخی چهرههای سخنورشان مانند علیاکبر رائفیپور دید". این روزنامه چند روز قبلتر نیز برخی انتصابات رئیس مجلس را بهانه انتقاد از او کرده و در مطلبی با عنوان «حرکت اصولگرایان جوان به سمت نهادهاي قدرت» نوشته بود: «رئیس مجلس در قدم بعدی یکی از مدیران سابق خودش در مجموعه شهرداری را به سمت مدیرکل فرهنگی و روابط عمومی مجلس منصوب کرد. علیرضا شریفی، مدیرعامل سابق برج میلاد و مدیرکل فرهنگی شهرداری تهران در زمان شهرداری
قالیباف بود که جایگزین پدرام پاکآیین شد.»
در این گزارش با هدف اختلاف افکنی در جبهه اصولگرایان آمده بود: « نسل سوم اصولگرایان کمکم آماده جانشینی و نقشآفرینی جدیتر در ساختار سیاسی کشور میشوند. آنها که در روزگاری نهچندان دور با استفاده هوشمندانه از تریبونهایی مانند صداوسیما و برخی از رسانههای اصولگرا که بهراحتی در اختیارشان بود، حداکثر استفاده را برای ابراز عقیده و نقدهای تند به دولت و جریان مخالف خود میکردند، امروز موفق شدند خود را در سمتهایی قابلاعتنا در نهادهای قدرت جا کنند. محمدباقر قالیباف هم بعد از انتخابات 96 با شعار نواصولگرایی و دعوت از جوانان اصولگرا برای گرفتن سکان از
دست قدیمیها به میدان آمد. فارغ از اینکه این شعار تا چه حد عملیاتی شده اما به نظر میرسد برخی از چهرههای تاحدی مشهور جوان یا زیر 50 سال بهسرعت جذب نهادهایی میشوند که در اختیار گفتمان اصولگرایی قرار دارد. برخی از این چهرهها رادیکالیسم قویتری نسبت به بزرگان خود دارند و آتششان تند است؛ آتشی که ممکن است دامن طیف مسنتر را بگیرد. شاید یکی از دلایل جذب آنها، هوشیاری بهمنظور مصونماندن از تیغ تیز انتقادات طیف جوان و همچنین سمتوسودهی و بهرهبرداری از توان رسانهای این افراد در راستای منافع نهادی و فردی است.»
روزنامه اصلاح طلب «اعتماد» نیز در مسیر تخریب قالیباف از «شرق» جا نمانده و در همین یک ماه گذشته بارها به نقد یا بهتر بگوییم تخریب، مجلس جدید و رئیس آن پرداخته است. تازهترین مورد نیز مطلبی است با عنوان «پروپاگاندا برای رئیس» که مخالفت قاليباف با خريد 2 خودرو در كردستان را در مرکز توجه قرار داده است. این روزنامه در گزارش خود مدعی شده که نامه قالیباف رئیس جمهور امری معمول و پیش پا افتاده در فراینده قانون گذاری است و حامیان قالیباف سعی در بزرگنمایی داشتهاند!
در این گزارش آمده است: « حاميان قاليباف از اين اتفاق پيش پا افتاده به عنوان نامه رييس مجلس به رييسجمهوري ياد كردند و آن را درحالي به خوي «فساد ستيزي» قاليباف نسبت دادند كه سكاندار يازدهمين مجلس ايران فقط و فقط نظر «هيات بررسي و تطبيق مصوبات دولت با قوانين» را در نامهاي براي رييسجمهوري ارسال كرده است. ... اينكه چرا اين مهم به موضوعي براي جريانسازي اصولگرايان جهت حمايت از قاليباف تبديل شد، امري است نامشخص ولي آنان كه تا همين چندي پيش به علي لاريجاني و اختياراتش در مجلس دهم ميتاختند اين روزها از قاليباف با همان اختيارات چنان دفاع ميكنند كه هر
بينندهاي را به تعجب وا ميدارد.»
علاوه بر رسانهها، برخی از سیاسیون جبهه اصلاح طلب نیز در این صفآرایی مقابل قالیباف حضور دارند. مثلا عباس عبدی در یادداشتی اعتبار نامه تاجگردون را اسختوان در گلوی اصولگرایان دانست و با کنایه به قالیباف، نوشت: « در جامعهای که در بالاترین سطح دستگاه قضایی آن سالهای متمادی وضعیتی بوده که گوشهای از آن را در دادگاه اکبر طبری دیدیم، پرداختن به این که فلان نماینده کسی را برای شغل معرفی کرده نوعی شوخی و اتلاف وقت است. همچنین معتقد نیستم که مشکل مجلس وجود نمایندگان فاسد است. مشکل مجلس ایران وجود نماینده زیر ده درصدی است! مشکل مجلس ایران حزبی و رقابتی نبودن و
فاقد بینش بودن است. مشکل فاسد بودن تعدادی نماینده نیست مشکل این است که دستگاه ناظر رسمی و مدنی بر عملکرد نمایندگان و سایر قدرتمداران وجود ندارد. مشکل مجلس ایران منع ورود نمایندگانی است که بتوانند نقش مدرس را ایفا کنند و الا نمایندگانی که نقش تَدَیُّنها را بازی کنند زیاد پیدا میشوند و بعد هر کاری کردند هم کسی به آنان کاری ندارد. با این وجود پیشنهاد میکنم جمله عیسی مسیح را هنگامی که دید بدکارهای را میخواهند سنگسار کنند در ابتدای رایگیری برای هر کسی که اعتبارنامهاش مورد اعتراض است تکرار کنند. «نخستین سنگ را کسی پرتاب کند که خود شرمسار گناهی
نباشد.» در پی این سخن همه سنگ های خودشان را به زمین انداختند و رفتند. کسانی رای منفی دهند که از هیچ رانتی بهرهمند نشده باشند از جمله مهمترین رانت که همان رد صلاحیت رقبای قدرتمند است. کسانی رای منفی دهند که صندلی نمایندگی خود را از طریق رقابت کامل کسب کرده باشند. این حداقل انتظار است. ولی گمان نمیکنم که اندکی از صداقت و شهامتی که مردم عصر مسیح داشتند را امروز پیدا کنید. منتظر رفتار آقای قالیباف که رییس این نمایندگان است باید بود.»
به نظر مي رسد كه تخريب مجلس و قاليباف براي اصلاح طلبان تاكتيك نيست، بلكه استراتژي است.