فرماندهی که برای پیوند مغز استخوان در نوبت ماند
فرمانده لشکر ۱۰ سیدالشهدا در سالهای جنگ گفت: وقتی مریضیام شدت گرفت، تکان دادن سر برایم آرزو شده بود به خدا گفتم اگر مولای ما نیاز به سرباز دارد من مقاومت میکنم و اگر هم مشیت تو چیزی دیگری است من تسلیم هستم.
خبرگزاری تسنیم: سردار علی فضلی ازجمله فرماندهان نسل اول سپاه پاسداران نقلاب اسلامی است که در سنین جوانی وارد این نهاد شد و در همان سالهای ابتدایی دفاع مقدس به فرماندهی لشکر ۲۷ محمدرسولالله (ص) و لشکر ۱۰ سیدالشهدا (ع) رسید و ۱۲ سال فرماندهی لشکر ۱۰ را برعهده داشت.
وی که یکی از محبوبترین فرماندان در میان پاسداران است، در طول سالهای پس از جنگ نیز مسئولیتهای دیگری نظیر معاونت عملیات سپاه، جانشینی سازمان بسیج مستضعفین و فرماندهی دانشگاه افسری و تربیت پاسداری را برعهده گرفت.
او طی ماههای اخیر به دلیل شدت گرفتن جراحات ناشی از مجروحیت شیمیایی در سالهای جنگ، تحت درمان قرار دارد و اخیرا به عنوان جانشین معاون هماهنگ کننده سپاه منصوب شده است.
سردار فضلی در برنامه بدون تعارف درباره روند درمان بیماریاش گفت: ۷ دوره شیمی درمانی را طی کردم و، چون برای پیوند مغز استخوان در نوبت قرار گرفته بودم، دفعات شیمی درمانی از ۴ مرتبه به ۷ مرتبه افزایش یافت و عمل پیوند مغز استخوان در یک بیمارستان خوب دولتی انجام شد.
وی درخصوص حضور دواطلبانهاش در تمامی عملیاتهای دفاع مقدس عنوان کرد: باید گروههایی این چنین وجود داشته باشند. در این ۴۰ سال من فداکارتر از خودم بسیار دیدم و الان هم جوان عزیزی که مدافع حرم هستند کار سخت تری در پیش دارند.
سردار فضلی با بیان خاطراتی از دوران دفاع مقدس گفت: در عملیات والفجر مقدماتی مسئول فرهنگی لشکر ما میخواست کار حماسی انجام دهد که نیاز به یک گروه موزیک داشت. مطربهای عزیز شهر گچساران اطاعت امر امام جمعه شهر را میکنند و با یک مینی بوس راهی جبهه میشوند. این گروه آمدند و در انتهای ستون نیروهای ما قرار گرفتند و هرچه تمرین کردند آهنگ بندری از آب درآمد. بعد که بچهها مهاجه کردند که این آهنگ چیست، گفتیم این برادران در حال تست موزیک هستند. این را گفتم که بگویم همه اقشار در دفاع مقدس سهیم هستند.
جانشین معاون هماهنگ کننده سپاه ادامه داد: من حدود ۴۰ بار در دفاع مقدس مجروح شدم و ۶۱ مورد عمل جراحی داشتم. در عملیات فاو موشک شلیک شده از ناوچه عراقیها یک متر و نیمی ما اصابت کرد که ترکش آن به چشم من اصابت کرد و موجب مجروحیت چشم من شد.
وی درباره فرزندانش عنوان کرد: من سه فرزند دارم. زینب خانم که بیمار است و در منزل از ایشان نگهداری میکنیم. زهرا خانم کار شناسی ارشد دارد و در یکی از بیمارستانهای بنیاد در خدمت جانبازان اعصاب و روان است. پسرم آقا محمد مهدی هم کار آزاد دارد و از صبح تا پاسی از شب در حال تلاش است.
فضلی تاکید کرد: هرگز نه برای فرزندانم و نه آشنایانم سفارشی نکرده ام.
سردار فضلی درپاسخ به این سوال که چرا در سالهای گذشته به دنبال مسئولیتهای سیاسی نرفتید، گفت: من یک نخ لباس مقدس سپاه را با تمام دنیا عوض نمیکنم. چون اگر نیت ما خدمت است امروز مردم ما به امنیت و آرامش و دفاع نیاز دارند و اگر در این حوزه خدمت کنیم خدمت به مردم است. وقتی مریضی من شدت گرفت، تکان دادن سرم برای من آرزو شده بود به خدا گفتم اگر مولای ما نیاز به سرباز دارد من مقاومت میکنم و اگر هم مشیت تو چیزی دیگری است من تسلیم هستم.
جانشین معاون هماهنگ کننده سپاه در پایان عنوان کرد: این روزها دلم برای شهید حاج قاسم تنگ شده است. ما غیر از رفاقت ۳۸ ساله، ۸ سال هم همسایه دیوار به دیوار بودیم. اگر بخواهم جملهای به ایشان بگویم میگویم «نوکرتم خوشبحالت».