ابراهیم فیاض: یک نوع بازگشت به شریعتی شروع می‌شود/ "نوشریعتی" در مقابل لیبرالیسم

در مقابل لیبرالیسم که الان در جامعه ما به وجود آمده، بله می شود. شریعتی به شدت مفاهیم ایجاد کرده است و این مفاهیم نو هستند.

کد خبر : 1000494

گروه سياسي فردا: یک استاد دانشگاه گفت: "نوشریعتی" می تواند در مقابل لیبرالیسم باز تولید شود.شریعتی حرف های مهمی دارد که همین امروز می توان آنها را بسط داد. امروز دو دیدگاه بورژوازی صنعتی و تکنوکراسی بومی در کشور ما سبب می شود که یک نوع بازگشت به شریعتی هم شروع شود. تولد روشنفکری دینی را خیلی ها برخواسته از تفکرات شریعتی می دانند. حال آنکه روشنفکران دینی دشمن شریعتی هستند. ابراهیم فیاض دلیل این مسئله را در تفاوت دیدگاه های شریعتی و روشنفکران دینی می داند.

* نقش شريعتي در تولد روشنفكري ديني چه بود؟

شریعتی روشنفکر مذهبی بود، سعی کرد در تشیع تحول ایجاد کند نه در دین اسلام اما روشنفکرانی دینی همچون سروش برعکس شریعتی کل دین را بحث می کردند. مثلا سروش می گفت «وحی چیست؟» و «خدا کجاست؟» به همین خاطر سروش دشمن شریعتی شد.

شریعتی می خواست پروتستانتیزم شیعی ایجاد کند و می گفت «هر جا رفتم که پروتستانتیزم بود رشد صنعتی داشتند اما هر جا کاتولیک ها حاکم بودند عقب ماندگی دیدم» بنابراین مدل تشیع علوی-تشیع صفوی را درست کرد. او می گفت باید به تشیع علوی برگردیم تا جامعه را صنعتی کنیم به همین دلیل او نخستین سخنرانی خود را در دانشگاه صنعتی نفت آبادان انجام داد و گفت «ما باید برای صنعتی شدن راه میان بر برویم و انقلاب شیعی ایجاد کنیم». شریعتی برای ایجاد انقلاب شیعی سال 48 جامعه شناسی تشیع را مطرح کرد. این کل پروژه شریعتی بود.

چرا حالا روشنفكران ديني دشمن شريعتي شده اند؟

چون ریشه روشنفکر دینی در راست سنتی بود. یعنی آقای سروش به عنوان روشنفکر دینی در موتلفه و انجمن حجتیه ریشه داشت و تفكر بازار را در این مسائل دنبال کرد. سروش نماینده موتلفه در نخستین انتخابات مجلس شورای اسلامی می شود اما رأی نمی آورد؛ با وجودی که بازار به شدت پشت سروش بود. سروش به شدت طرفدار عرفان است و می گوید صنعت از باب ضرورت باید دنبال شود حال آنکه شریعتی می خواست جامعه را صنعتی کند. به عبارت دیگر سروش نماینده بورژوازی تجاری است و با بورژوازی صنعتی شریعتی ضدیت دارد.

* بازتوليد تفكر شريعتي تحت عنوان " نوشريعتي" ممكن است؟

در مقابل لیبرالیسم که الان در جامعه ما به وجود آمده، بله می شود. شریعتی به شدت مفاهیم ایجاد کرده است و این مفاهیم نو هستند. مثلا در کتابش می نویسد «آیا اقتصاد زیربناست یا فرهنگ؟». جواب می دهد «این بحث در کشورهای جهان سوم بی خود است. اینجا استعمار زیربناست یعنی باید از صفویه تا کنون مسیر استعمار در ایران را از هلندی ها و پرتغالی ها تا انگلیسی ها و آمریکایی ها نگاه کرد که چه تأثیرهایی بر جامعه ما گذاشتند». معتقدم شریعتی حرف های مهمی دارد که همین امروز می توان آنها را بسط داد. امروز دو دیدگاه بورژوازی صنعتی و تکنوکراسی بومی در کشور ما سبب می شود که یک نوع بازگشت به شریعتی هم شروع شود.

* آيا عدالت خواهي امروز ريشه در تفكر شريعتي دارد؟

بله، می خواست عدالت اجتماعی را از طریق صنعتی شدن ایجاد کند که در این ماجرا سروش رخ به رخ شریعتی است.

* مهم ترين نقد بر تفكر علي شريعتي چيست؟

سوسیالیسم دنبال صنعتی کردن جامعه است. مارکسیسم زدگی مهمترین نقدی است که به افکار شریعتی می توان وارد کرد. او در واقع مارکسیسم اروپایی را قالب قرار می دهد و اسلام را در آن می ریزد.

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: