مسیر سخت پزشــکیان

پزشکیان با رویکرد وفاق وارد مدیریت کشور شد و شعار وفاق را نیاز مردم خسته از منازعات سیاسی معرفی کرد. او برای تبدیل این شعار به دستاورد کار سخت و پیچیده ای دارد

دولت چهاردهم چگونه دولتی است؟

دولت چهاردهم کم‌تر از یک سال است که زمام امور را به دست گرفته، هم‌اکنون کشور با مجموعه‌ای از چالش‌ها در حوزه‌های اقتصادی، سیاسی و بین‌المللی مواجه است. از یک سو مشکلات اقتصادی همچون افزایش نرخ ارز، تورم و فشارهای معیشتی بر اقشار مختلف جامعه سایه افکنده و از سوی دیگر، تحولات سیاسی داخلی و خارجی، تصمیم‌گیری در مورد مسائل کلان کشور را دشوار کرده است.

دولت با وعده‌های مشخصی به میدان آمده و اعلام کرده بود که برای بهبود شرایط اقتصادی، اصلاح ساختارهای مدیریتی و تقویت جایگاه ایران در عرصه بین‌المللی تلاش خواهد کرد. بااین‌حال، برخی معتقدند که این وعده‌ها هنوز به نتیجه ملموسی نرسیده‌اند، درحالی‌که عده‌ای دیگر بر این باورند که پیچیدگی شرایط کشور و تحولات سریع جهانی، فرصت کافی برای تحقق این برنامه‌ها را از دولت سلب کرده است.

یکی از مسائل مهم در حوزه اقتصادی، افزایش قیمت ارز بود که منجر به استیضاح وزیر اقتصاد هم شد، استیضاحی که برخی معتقد بودند نشان‌دهنده فشارهایی است که دولت از سوی برخی جریانات به‌ویژه جریان‌های موسوم به سوپرانقلابی متحمل شده است. این گروه‌ها در برخی موارد دولت را به ناکارآمدی متهم کرده و خواستار تغییراتی در سیاست‌های اقتصادی شدند. درحالی‌که دولت از برنامه‌های خود برای اصلاح ساختارهای اقتصادی سخن می‌گوید، برخی کارشناسان معتقدند که این اصلاحات تاکنون نتوانسته‌اند تأثیر ملموسی بر معیشت مردم بگذارند.

وعده‌های دولت؛ اجرا یا چالش‌های پیش رو؟  

دولت چهاردهم با شعارهای متعددی در حوزه‌های اقتصادی و اجتماعی بر سر کار آمد؛ اما بسیاری بر این باورند که تاکنون در تحقق این وعده‌ها چندان موفق نبوده است. در مقابل برخی تحلیلگران معتقدند که حجم بالای تحولات داخلی و بین‌المللی باعث شده است که دولت فرصت کافی برای اجرای برنامه‌های خود نداشته باشد.

بااین‌حال، نکته‌ای که مورد تأکید بسیاری از کارشناسان است، ضرورت تمرکز دولت بر حل مسائل اقتصادی است. کنترل تورم، تثبیت نرخ ارز، بهبود شرایط تولید و حمایت از اقشار آسیب‌پذیر از جمله موضوعاتی است که انتظار می‌رود در ماه‌های آینده در اولویت دولت قرار گیرد.

سیاست خارجی و مسأله مذاکره با آمریکا   

در حوزه سیاست خارجی، روی کار آمدن مجدد دونالد ترامپ در ایالات متحده، بحث مذاکره با آمریکا را بار دیگر مطرح کرده است. دولت چهاردهم در شرایطی قرار دارد که از یک سو، تجربه تلخ بدعهدی‌های گذشته آمریکا به‌ویژه در دوره اول ریاست‌جمهوری ترامپ باعث بی‌اعتمادی به این کشور شده  و از سوی دیگر، فشارهای اقتصادی و دیپلماتیک، تصمیم‌گیری در این زمینه را پیچیده‌تر کرده است.

در چنین فضایی، دولت باید میان حفظ منافع ملی و اجتناب از تکرار تجربه‌های ناموفق گذشته، راهبرد مشخصی را در سیاست خارجی خود انتخاب کند. این مسأله نه‌تنها بر روابط خارجی، بلکه بر وضعیت اقتصادی کشور نیز تأثیر مستقیم خواهد داشت. با توجه به اینکه مدت زیادی از عمر دولت چهاردهم نگذشته، قضاوت نهایی درباره عملکرد آن هنوز زود است. بااین‌حال، آنچه مسلم است این است که دولت باید بتواند در کوتاه‌مدت ثبات اقتصادی را حفظ کرده و در بلندمدت به وعده‌های خود جامه عمل بپوشاند. در حوزه سیاست خارجی نیز تصمیم‌گیری در مورد مذاکره با آمریکا و نحوه تعامل با جامعه بین‌المللی از جمله چالش‌های مهم پیش روی دولت خواهد بود. مسأله مهم اما فارغ از سایر موضوعات نوع نگاه دولت به مسائل است. دولت به نظر عقب‌تر از ایده حرکت می‌کند و در بسیج ساختار بوروکراسی هم با وضع مطلوب فاصله دارد. در چنین شرایطی حفظ و استقرار دولت بیش از هر چیزی به خود دولت وابسته است.

صبح نو