بازی خطرناک پشت خاکریز سیاست خارجی
فضاسازی جریانهای داخلی با طرح ادعای انفعال در برابر سیاست جنگطلبانه تل آویو، توأمان با ارائه تصویری متزلزل از دولت چهاردهم، طرح خواستهای یکجانبه خود را در پشت خاکریز سیاست خارجی دنبال میکند؛ روندی که با اقدام به ترور«اسماعیل هنیه»، مسئول سیاسی حماس در تهران آغاز و با شهادت سیدحسن نصرالله ادامه پیدا کرد و با تأویل متفاوت برخی نسبت به رویکرد خارجی دولت پزشکیان همراه شد.
جنایت سبعانه تل آویوعلیه سیدحسن نصرالله، فرمانده بلند آوازه جبهه مقاومت لبنان و نحوه مواجهه جمهوری اسلامی و آنچه ناظران از آن به عنوان ضرورت نشان دادن قدرت بازدارندگی در برابر این حملات میگویند، با تفسیر و تعبیرهای گوناگونی از سوی فعالان سیاسی داخلی همراه شده است. اگرچه اکثریت واکنشها بیشتر از باب تأکید بر نشان دادن پاسخی همسطح به تلاش اسرائیل برای تسری دادن جنگ به گستره بیشتری از منطقه است، با این حال برخی منتقدان با انحصار اختیار تصمیمگیری درباره راهبرد مواجهه با اسرائیل به ساحت ریاست جمهوری، مسعود پزشکیان و رویکرد سیاست خارجی او را زیر ضرب انتقادهای رسانهای قرار دادهاند؛ انتقاداتی که سبب شد محمد جواد ظریف معاون راهبردی دولت چهاردهم روز گذشته با گفتن اینکه «واکنش ایران در برابر جنایتهای رژیم صهیونیستی در سطح رهبری و در سطح عالی حکومت حتماً تصمیمگیری خواهد شد» تلویحاً به آنها پاسخ گوید. نکتهای که البته پیش از این نیز در موضوعات مختلف با یادآوری نقش مهم دبیرخانه شورایعالی امنیت ملی متشکل از نیروهای مسلح و تمامی قوای سهگانه کشور، به خوبی تبیین و جانمایی شده است.
با وجود این، فضاسازی جریانهای داخلی با طرح ادعای انفعال در برابر سیاست جنگطلبانه تل آویو، توأمان با ارائه تصویری متزلزل از دولت چهاردهم، طرح خواستهای یکجانبه خود را در پشت خاکریز سیاست خارجی دنبال میکند؛ روندی که با اقدام به ترور«اسماعیل هنیه»، مسئول سیاسی حماس در تهران آغاز و با شهادت سیدحسن نصرالله ادامه پیدا کرد و با تأویل متفاوت برخی نسبت به رویکرد خارجی دولت پزشکیان همراه شد.
صریحترین تعابیر پیرامون مذاکره و میدان
پایههای این حرکت از تحریف سخنان رئیس جمهور در مصاحبه مطبوعاتی با رسانههای داخلی و خارجی و گفتههای او پیرامون چگونگی ارتباط ایران و امریکا در سیاست خارجی آغاز شد و با وارونهنمایی انگارههای تئوریکش درباره ضرورت خلع سلاح اسرائیل در یکی از نشستهای سازمان ملل ادامه یافت. این در حالی بود که پزشکیان در خلال حضور خود در نیویورک و موضعگیری نسبت به جنایاتی که از سوی اسرائیل در سرزمینهای اشغالی میگذشت، کوشید در عین ارسال پیام صلح و دوستی به همسایگان و ضرورت ایجاد پیوند بر اساس ایده «منطقه قوی» صریحترین تعابیر پیرامون مذاکره و میدان را نمایندگی کند و همچنین ابعاد قدرت دفاعی ایران را به رخ جهانیان بکشد. با این حال مواضع جورواجور منتقدان و رسانههای منتسب به آنها در واکنش به این مواضع و سپس اتفاقاتی که در پی جنایات اخیر اسرائیل علیه دبیر کل جبهه مقاومت رخ داد، به روشنی فاصله میان اتفاقات نیویورک را با آنچه در فضای رسانهای و سیاسی کشور پخش میشد، نشان داد.
آنچه در تحلیل این دسته از منتقدان مورد غفلت قرار گرفته، فهم درست از الگوی تصمیمگیری درباره راهبرد جمهوری اسلامی بویژه در پروندههای مهم سیاست خارجی است؛ موضوعاتی که بیتردید استراتژی بلندمدت کشور در حمایت از جبهه مقاومت، جای مهمی را به خود اختصاص داده و نشان از سیاست بیبدیل و بدون تغییر همه ادوار در دولتهای مختلف جمهوری اسلامی داشته است. این امری است که اصل قرار داشتن سیاست خارجی در مقوله «حاکمیتی» و نه حکومتی را مورد توجه قرار میدهد و این واقعیت را تصریح میکند که شاکله سیاست خارجی فارغ از فراز و فرود دولتها و تغییر رؤسای جمهور تعریف میشود. بنابراین اصول ثابت و مسلم منافع ملی از جمله مقابله با اسرائیل و حمایت از ارکان جبهه مقاومت در منطقه نمیتواند خارج از سیاستی باشد که دولت چهاردهم در پیش گرفته است. کمااینکه مواضع رئیس جمهور و دیپلماتهایش در هفتهها و روزهای اخیر و در واکنش به تشدید سطح تنش از سوی رژیم صهیونیستی چیزی جز تداوم استراتژی مجموع حاکمیت در حمایت از جبهه مقاومت نبوده است. با وجود این برخی چشم و گوش خود را به روی رویکرد پیدا و پنهان مسئولان ذیربط و تأکید آنها برضرورت و هماهنگی کامل دو شاخه میدان و دیپلماسی بستهاند.
این در حالی است که وضعیت خطیر منطقه که اهمیت تصمیمگیری ایران برای رویارویی با اسرائیل در زمان و مکان مناسب را حائز اهمیت ویژهای ساخته است، جای چندانی برای مماشات با اتخاذ مواضع متعارض با سیاستهای رسمی و اعلامی کشور نمیگذارد. تضعیف دولت و اظهارات هزینهزا و احساسی درباره پاسخ به تروریسم صهیونیسم، تنها یک بازی خطرناک در رقابتهای سیاسی و جناحی است که با تداوم آن، مشروعیت رفتار همه کسانی که با ادعای ولایتمداری در کار دیپلماتها تردید میافکنند زیر سؤال خواهد رفت و میتواند مأموریت دولت را که با شرایط بحرانی بیسابقهای در خاورمیانه روبهروست، به خطر بیندازد.
روزنامه ایران
دیدگاه تان را بنویسید