چرا صداوسیما نخستین گام را برای «تلخ کردن کام مردم» برداشت؟
تلقی مصداقی عدم پیروی از تذکرات رهبری، حضور چهرههای اختلافافکن و دوقطبیساز در برنامههای سیما هستند و ضلع دیگر ضد قهرمان این تلخ کامی بزرگ، رسانه ملی است.
نمایندگان مجلس خبرگان رهبری صبح پنجشنبه هفدهم اسفند با حضور در حسینیه امام خمینی (ره) با رهبر انقلاب اسلامی دیدار کردند.
رهبر انقلاب در بخشی از سخنان راهبردیاشان با تذکری مهم سخنان اختلافانگیز، دعوا راهانداختنها و ستیزهگریهای دشمنپسند را موجب تلخ شدن شیرینی تشکیل مجلس جدید خواندند و با تذکری علنی به افرادی که قرار است به عنوان نمایندگان جدید به مجلس وارد شوند، فرمودند: منتخبان مجلس جدید مراقبت کنند و نگذارند شیرینی تشکیل مجلس در کام مردم و فضای سیاسیِ با طراواتِ کشور تلخ شود، ضمن اینکه اگر مجلس دچار دعوا و ستیزه و مقابله و جبههبندیهای گوناگون شود، از کار اصلی خود باز میماند.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به توصیههای مکرر امیرالمؤمنینعلیهالسلام به فرمانداران خود در خصوص رعایت تقوای الهی، یکی از ضرورتهای قطعی برای مسئولان و دستاندرکاران جمهوری اسلامی را تشرّع و پایبندی آنها به مراقبت از حلال و حرام و اجتناب از دروغ و غیبت و تهمت خواندند و افزودند: همچنانکه در امور شخصی موظف به رعایت تقوا هستیم، در محیط سیاسی و کاری هم باید با رعایت تقوا، از محرّمات اجتناب کرد.
از این اشاره و تذکر کمسابقه و راهبردی رهبرانقلاب آنهم چند ماه مانده به آغاز به کار مجلس جدید نگذشته بود که حمید رسایی نماینده منتخب تهران در برنامه گفتوگوی ویژه خبری حاضر شد و بر خلاف توصیههای راهبردی معظمله در همراهی مجری و عوامل این برنامه نخستین تلخکامی پساانتخابات را کلید زد تا مهر تاییدی بر ضرورت تذکر علنی رهبر انقلاب باشد.
آنچه از رسانه ملی بعید به نظر میرسید این است که با علم به سوء گیری این نماینده منتخب، با سرعتی مثال زدنی پس از بیانات رهبری و تذکر ایشان، تلخ کامی مورد نظر و نگرانی رهبر انقلاب از دریچه رسانه ملی عمومی شد.
با توجه به میزانسن طراحی شده در برنامههای گفتوگو محور اخیر سیما، تلقی مصداقی عدم پیروی از تذکرات رهبری، حضور چهرههایی نظیر رسایی، رائفیپور و ثابتی در برنامههای سیما هستند و ضلع دیگر ضد قهرمان این تلخ کامی بزرگ ، رسانه ملی و مدیران معاونت مربوطه هستند.
فارغ از اینکه اظهارات رسایی مصداق دمیدن در یک دوقطبی بزرگ در مجلس انقلابی پیشرو است، سحر امامی مجری برنامه در همراهی با مهمانش از خط قرمزهای عرفی سیما عبور کرده و در انتحاری رسانهای، آتش دوقطبی میان رسانهها و مجلس آینده را کلید میزند. اصرار مجری برنامه به تشدید این دوقطبی به حدی بود که حتی حمید رسایی نیز پاسخ یکی از سوالات این مجری را بیپاسخ گذاشت و او برای رسیدن به جواب مورد نظر، به سراغ مهمان دیگر برنامه رفت و البته در آن سو نیز ناکام ماند.
حمید رسایی در ادامه دو قطبی سازی های با انتشار توییتی اینگونه القا کرد که سپاه و دستگاه امنیتی در دورههای گذشته انتخابات دخالت کردهاند. موضوعی که مورد اعتراض بسیاری از کاربران قرار گرفته و برخی هم مدعی شدند این اظهارات میتواند صلاحیت رسایی برای نمایندگی را زیر سوال ببرد و باید از سوی شورای نگهبان مورد بررسی قرار گیرد.
در تحلیل برنامه گفتوگوی خبری شب گذشته به نظر میرسد مجری برنامه و افراد پشت صحنه قصد داشتند تحرکات آینده نماینده منتخب را با تخریب رئیس و هیئـت رئیسه مجلس فعلی، به سوی مقاصد حزبی هدایت کرده تا گزاره حضور افراد تازه وارد به مجلس، در هیئت رئیسه تقویت شود.
نکته جالب در این گفتوگو این است که مجری و طراحان پشت صحنه اصرار دارند که رسانههای منتقد نماینده منتخب، حامیان رئیس مجلس فعلی هستند.
از سوی دیگر این پرسش مطرح است ، آیا مجری این میزان از آگاهی را ندارد که رسانههای نامبرده شده از سوی رسایی نزدیک به کدام جریان هستند یا اصرار دارد تا روی آنتن به نوعی نام افراد و نهادها برده شود تا به مقصود مورد نظر دستاندرکاران برنامه برسند؟
مجری در ادامه با روش بسیار فانتزی و شبیه طنز این سئوال را با محسن زنگنه منتخب تربت حیدریه مطرح میکند که رسانههای نامبرده شده به کدام نهاد وابسته هستند .
در مقابل پاسخ زنگنه موجب مضحکه شدن رسانه ملی میشود. او پاسخ میدهد دغدغه فعلی او ، مسائل روستاییان، دامداری و کشاورزان هست و وابستگی رسانههای نامبرده شده توسط مجری و رسایی هدف دغدغهاش نیست.
آنچه رسایی تحت عنوان فحاشی منتشر شده از جانب دو رسانه مطرح میکند مصداق اتهام است و مجری برنامه حتی از مهمان خود سئوال نمیکند که محتوای منتشر شده در رسانه در نقد عملکرد این نماینده مصداق فحاشی بوده است یا خیر؟!
با این حال متعلق به کدام نهاد بودن و حامی قالیباف بودن از چه درجه اهمیتی برخودار است؟ این کد فرامتنی از رسانهای پمپاژ میشود که به صورت آشکار خواهان تقویت یک دوقطبی ضد ملی در مجلس شورای اسلامی است. در حالی که رفتار و مشی رسانهای هیچگاه مورد پذیرش بدنه رسانههای رسمی نبوده است.
با آنچه در برنامه گفتوگوی ویژه خبری رخ داد میتوان به این نتیجه رسید که پس از اشارات رهبری به نمایندهای تریبون داده میشود که میتواند نخستین تلخ کامی پسا انتخابات را تبدیل به یک پروژه رسانهای کند.
آنچه در طول این برنامه رخ داد را میتوان هم افزایی رسانه ملی، مجری و عوامل پشت صحنه برنامه تفسیر کرد.
این اشتباه از سوی صداو سیما بارها تکرار شده و سوءگیریهایی از این دست برنامههای سیاسی را به انحراف کشاندهاست. نمونه دیگر آن نیز حضور یکی از منبریهای معروف در شب انتخابات بود که او نیز با حمله مستقیم به رئیس مجلس و سپس فراگیرشدن پروژهای آن در فضای مجازی همین خط انحرافی را طی کرد.
یا در مورد دیگری در برنامه به افق فلسطین، مجری برنامه با سوالی خارج از محتوای برنامه، رئیس سازمان اوقاف را به سمت موضعگیری از همین جنس و سپس توزیع گسترده آن در فضای مجازی هدایت کرد.
این روش البته صرفا مربوط به این دوره نیست. به عنوان مثال در فصل نخست برنامه «دیروز امروز فردا» چنین عملیات روانی سیاسی برخلاف توصیههای رهبری کارسازی شد.
در روزهایی پسا 88 رهبر انقلاب با یک تاکید موکد به این گفتمان راهبردی اشاره داشتند که مسئله اول کشور جریان انحرافی نیست. اما تیم نزدیک به رسایی و همفکرانش از تریبونهای مختلف در سیما اصرار به برجستهسازی مخالفت با جریان انحرافی را داشتند که همین اصرار علی رغم توصیه رهبر انقلاب به ایجاد یک دوقطبی مخرب منجر شد.
با میزانسن طراحی شده در برنامه گفت و گوی ویژه خبری، حمید رسایی، رسانه ملی و مجری برنامه گفتوگوی ویژه خبری وهدایتگرانشان مخاطب تذکر زودهنگام رهبر انقلاب بودهاند.
در صورت تکرار چنین محتواهایی در برنامههای سیما که امروز توسط عناصر نزدیک و همفکر با برخی تازهراهیافتگان به مجلس هدایت میشود، حاکمیت بوسیله تریبون رسانه ملی، وارد یک شکاف سیاسی عمیق خواهد شد. آیا مدیران سیما حاضرند با علم به این اتفاق رفتار یکسویه خود را در مورد منتخبانشان در مجلس ادامه دهند؟!
مشرق
دیدگاه تان را بنویسید