انتقاد کروبی از لوايح دوگانه مجلس ششم

کد خبر: 44285

مهدي كروبي دبير كل حزب اعتماد ملي مصاحبه‌اي مفصل در مورد وقايع انتخاباتي در ايران بعد از پيروزي انقلاب اسلامي با روزنامه اعتماد ملي انجام داده كه سه قسمت آن طي سه شماره در تاريخ 23، 24 و 25 دي ماه منتشر شده است.

انتقاد کروبی از لوايح دوگانه مجلس ششم

فارس:رئيس مجلس ششم در مصاحبه‌اي مفصل با روزنامه اعتماد ملي يكي از مشكلات و بن‌بست‌هاي اين مجلس را ارائه لوايح دوگانه از سوي سيد محمد خاتمي عنوان كرد. مهدي كروبي دبير كل حزب اعتماد ملي مصاحبه‌اي مفصل در مورد وقايع انتخاباتي در ايران بعد از پيروزي انقلاب اسلامي با روزنامه اعتماد ملي انجام داده كه سه قسمت آن طي سه شماره در تاريخ 23، 24 و 25 دي ماه منتشر شده است. وي در اين گفتگو به مباحث مهمي چون چگونگي تشكيل مجلس اول و حضور احزاب و گرايش‌هاي مختلف در اين مجلس، تشكيل مجمع روحانيون مبارز، مسئله رد صلاحيت‌ها، نظارت استصوابي، مخالفت‌هاي برخي سياسيون با اقدام شوراي نگهبان در رد صلاحيت‌ها، رايزني مجمع روحانيون با مقام معظم رهبري و مقامات عاليرتبه نظام، فعاليت‌هاي انتخاباتي مجمع روحانيون در انتخابات مجلس پنجم، انتخابات رياست جمهوري هفتم و شكل گيري مجلس ششم اشاره كرده است. مهدي كروبي با روزنامه اعتماد در قسمت دوم مصاحبه با عنوان" پشت پرده انتخابات مجالس چهارم تا ششم" به اختلافات موجود برخي از نمايندگان دوم خردادي از جمله در مورد انتخاب رئيس مجلس ششم اشاره كرده است. وي با بيان اينكه در مجلس ششم بحت چگونگي انتخاب رئيس مجلس مطرح بود به نقطه نظرات متفاوت ميان اصلاح طلبان در مجلس اشاره و تاكيد كرد: هنوز انتخابات نشده بود كه آقايان مي‌نشستند و از رياست مجلس حرف مي‌زدند، در ذهن‌ها بيشتر اين بود كه يا‌ هاشمي رئيس مي‌شود يا من، چون هر دو سابقه رياست داشتيم، نظر خود من اين بود كه اين راي نمايندگان است كه رئيس را تعيين مي‌كند اما برخي كه خيلي نمي‌خواهم نامشان را ببرم، مي‌گفتند رئيس مجلس از بين دو روحاني باشد كه يكي حاضر نشد بيايد در انتخابات، ديگري هم كه برايش مانع ايجاد شده بود. ما بازهم تحمل كرديم، اما پس از اينكه انتخابات برگزار شد، آن دو نفر هم نيامدند، يك‌دفعه صحبت‌ها اين شد كه چه لزومي دارد كه رئيس روحاني باشد، حتي خبرنگاران هم از من مي‌پرسيدند كه رئيس روحاني باشد يا غيرروحاني. فضا وحشتناك بود. فضايي ايجاد شده بود كه ما نمي‌خواستيم به سوالا‌ت جواب دهيم. در دو جا صحبت كردم يكبار رفتيم دانشكده فني صحبت كرديم. همچنين پارك لا‌له يك ميتينگ بود كه آنجا هم صحبت كرديم، هرچند كه نمي‌خواستم بروم اما دوستان گفتند ميتينگ مجمع روحانيون است، چرا شما نمي‌رويد. به هر حال رفتم، افراد زيادي صحبت كردند، ميتينگ آرامي بود، همين كه من شروع به صحبت كردن كردم، اسم يك نفر را مي‌بردند كه رئيس مجلس ما فلا‌ن آدم است. اهانت بود و... خيلي سخت بود. متاسفانه اين حرف‌ها را بعد از انتخابات هم زدند در يكي از جلسات مقدماتي كه براي تشكيل هيات‌رئيسه تشكيل شده بود، برخي گفته بودند كه رئيس مجلس نبايد روحاني باشد، اسم چند نفر را هم مي‌برند، راي‌گيري مي‌كنند، روحاني‌بودن بيشتر راي مي‌آورد، آقاي خباز نقل مي‌كند، ديدند روحاني بودن بيشتر راي آورد، مجري جلسه، گفت ما بايد به آقاي خاتمي بگوييم كه تكليف كنند، فلا‌ن فرد رئيس شود، او (خباز) مي‌گويد همانجا گفتم براي آن فرد هم راي بگيريد. راي گرفتند و او راي كمي آورد؛ كم‌كم پا را فراتر گذاشتند. گفتند رئيس مجلس سخنگو است، خودزني از اين بالا‌تر است. به آقاي منتجب‌نيا گفتم با خاتمي تماس بگير و مسائل را به او بگو، از او بخواه كه مراقب باشد، بعد آقاي خاتمي تذكر داد و برخورد كرد. آنها دوباره آمدند گفتند براي رياست مجلس كانديدايي نداريم و نامزدي معرفي نكردند و گفتند كه براي رئيس راي ندهيد و 63 نفرهم راي ندادند. همان كاري را كه دررياست جمهوري كردند و در آنجا افرادي را مي‌ديدند كه به نامزد روحاني راي ندهيد. ما هم احساس كرديم، روزهاي سختي داريم بايد خيلي مراقب باشيم، به هر حال گذشت. اينها را يادآوري مي‌كنم براي اينكه ببينيد اوضاع و روزگار چطور بوده است گاهي مي‌گوييد محور اصلا‌حات كيست، از اين جهت مي‌گويم اگر مدير و محور داشتيم اوضاع اين‌طور نمي‌شد، مردم بايد بدانند كه چرا كار به اينجا رسيده است. كروبي در ادامه مصاحبه مفصل خود با روزنامه اعتماد ملي در خصوص حوادث و اتفاقات دروان مديريت خود در محلس ششم و انتخابات محلس هفتم و تحصن نمايندگان حرفهاي تازه‌اي را مطرح كرده است. وي در بخش ديگري از اين گفتگو به موضوع قانون انتخابات اشاره كرد و گفت: ما هنوز هيچ كاري در مجلس نكرده بوديم، تازه وارد مجلس شده بوديم كه ديديم عده‌اي دارند امضا مي‌گيرند، براي دوفوريت اصلاح قانون مطبوعات، شما به آيين‌نامه داخلي مجلس نگاه كنيد، معلوم مي‌شود دوفوريت‌ها براي چي است. اخبار اين ماجرا به مقام معظم رهبري مي‌رسد، از دفترشان تماس مي‌گيرند پيامي براي من و نفر دوم مجلس مي‌آورند، پيام دوستانه بود، در آن اين بود كه شما مي‌خواهيد قانون مطبوعات را اصلاح كنيد، خوب‌! اجازه دهيد يك مقدار مجلس جلو برود، كارهايش را آغاز كند، كميسيون‌ها تشكيل شود، قانون مطبوعات قبلي عملي شود و نقايص آن مشخص شود، آنوقت تصميم بگيرد. بعد از آن پيام نايب‌رئيس اين مجلس يك جلسه تشكيل داد و خودش جلسه را اداره كرد. علي رغم اينكه عده‌اي حرف‌هايي و سخناني گفتند گاهي تند و گاهي آرام اما او چيزي نگفت... بعد آمدند، فوريت را به يك‌فوريت تبديل كردند و با دفتر رهبري تماس گرفتند و گفتند تعديل كرده‌ايم و اصلاح شده است. از دفتر گفتند كه آقا خواسته فعلا طرح مطرح نشود، اما آقايان آمدند طرح را در مجلس مطرح كردند و فوريت آن مطرح و بررسي شد، رفته‌رفته ماجرا وارد فاز ديگري شد، كم‌كم باخبر شديم، مقام معظم رهبري يك نامه‌اي براي مجلس نوشته‌اند، ما نمي‌خواستيم به آنجا برسند، از آقاي ‌هاشمي در يك جلسه پرسيدم ايشان گفت، بله، نبايست نامه‌اي نوشته شود. يكبار خدمت مقام معظم رهبري رفتم و در اين مورد صحبت كردم، سابقه مصوبه را دادم و درباره طرح صحبت كردم و بعد گفتم، نامه نيايد به نظر ما بهتر است، ايشان احساس كرده بودند كه مجلس نمي‌خواهد اطلاعت كند، توضيح دادم كه اين‌طور نيست، مجلس اهل اطاعت هست. از نكات تلخ اين بود كه همان روز كه با مقام معظم رهبري هم طرح تصويب شد و هم نامه‌اي به قوه قضاييه نوشته شد كه نكات تندي داشت. يكي از نزديكان مقام معظم رهبري به من گفت، تو با اين مجلس در اين چهار سال چه مي‌كني، يك نفر ديگر كه در آنجا بود پرسيد ماجرا چيست كه او توضيح داد امروز نمايندگان مجلس نامه‌اي نوشتند كه اين نامه كيفرخواست عليه قوه قضاييه است، مي‌خواستيم اولين ديدار پيش مقام رهبري باشيم... هر حال رسيديم به مصوبه، تلاش كرديم، نامه نيايد، اما طرح آمد تو دستور، آقاي حجازي از دفتر رهبري خبر داد كه اول وقت نامه‌اي از آقا مي‌آيد، ما صبح در هيات‌رئيسه بوديم كه نامه رسيد، ‌نامه را يكي از آقايان خواند، در نامه آمده بود كه به صراحت نوشته شود اين طرح نه مصلحت است و نه مشروع كه در دستور قرار گيرد و طرح را از دستور خارج كنيم، رفتيم و از دستور درآورديم...برخي از نمايندگان مجلس كه از اعضاي غير از هيات‌رئيسه بودند با خبرنگاران صحبت كردند و گفتند كه رئيس مجلس خودسرانه، طرح مطبوعات را از دستور كارخارج كرده است، من تعجب كردم...بعد از اين ماجرا، برخي از مطبوعات حملات تندي را عليه من آغاز كردند، انتقادات و حملات به‌گونه‌اي بود كه در يكي از جلسات سران كه آقايان‌ هاشمي‌رفسنجاني، آيت‌ا... ‌هاشمي‌شاهرودي و آقاي خاتمي ميهمان من بودند، آقاي‌ هاشمي بسيار نسبت به من محبت كرد و خواستار جلوگيري از اين حملات شد. او گفت: «آغاز فعاليت مجلس است و حملات زيادي به آقاي كروبي مي‌شود. بايد كاري كنيم كه به او كمتر حمله شود.» من گفتم، نه! من از اين حمله‌ها نمي‌ترسم. آقاي‌هاشمي گفت من مي‌دانم اما شرايط اينگونه است و بعد به آقاي خاتمي گفت: «‌به برخي از اين افراد كه از نزديكان شما هم هستند و زير نظر شما كار مي‌كنند بگوييد (حتي نام برخي از آنها را برد‌) اين كار را نكنند. وي در مورد واكنيش خاتمي نسبت به اين سخنان گفت: او در مقابل حرف‌هاي‌ هاشمي سكوت كرد. و گفت كه اينها به حرف‌هاي من گوش نمي‌كنند. رئيس مجلس ششم با اشاره به حوادثي كه به طرح بحت خروج از حاكميت و لوايح دوگانه منجر شد تاكيد كرد:زمزمه خروج از حاكميت و لوايح دوگانه مطرح شد و آنقدر اين موضوع در جامعه پيچيد كه يك روز رفتم تا جلسه مجلس را اداره كنم، يكي از نمايندگان آمد و گفت:«براي چي مانده‌اي، همه مي‌گويند نبايد در حكومت بمانيم، نتيجه ندارد، فقط به او نگاه كردم و رفتم.» يكي دو روز بعد چند نفر به دفتر من در مجلس آمدند و حرف‌هايي زدند كه برخي از آنها خيلي تلخ بود، من گفتم اين كار ما مصلحت نيست، ما بايد دو كار كنيم، اول عيوب خودمان را مانند اختلافات در ستاد اقتصادي دولت كه آن روز‌ها مشكلات زيادي ايجاد كرده بود را حل كنيم و بعد يك جلسه بگذاريم، حر‌ف‌هايمان را هماهنگ كنيم و سپس به ملاقات مقام معظم رهبري برويم و در جلسه با ايشان من اول از همه هم من حرف مي‌زنم. زيرا مي‌دانستم اگر ابتدا خود مشكلات اجرايي را حل نكنيم مقام معظم رهبري حتما مي‌گويند اول اين مشكلات را حل كنيد. دوستان در آن جلسه از پيشنهاد من خيلي استقبال كردند اما همين كه از دفتر من بيرون رفتند، احساس كردم كه ديگر اصلا موضوعي با من مطرح نمي‌شود زيرا مي‌دانستند كه من از اين آمادگي براي حمايت از كارهاي آنها برخوردار نيستم به هر حال همان حرف‌ها براي ما مشكلاتي ايجاد كرد كه امروز داريم تاوان همان روز‌ها را پس مي‌دهيم. من تا همين اندازه سربسته مي‌گويم، عده‌اي از دوستان از فرصت‌ها استفاده نكردند و دستي‌دستي جريان اصلاحات را به اين روز انداختند. ... در آن گيرودار، لوايح دوقلو به مجلس رفت كه وضع را به كلي به‌هم زد زيرا چيز جديدي بود و حتي خودم نگاه كردم و ديدم كه تذكراتي درباره دخالت در امور مجلس دارد. در جلسه‌اي كه من، خاتمي و موسوي‌خوئيني‌ها بوديم، گفتم، من مخالف اين لايحه هستم، توضيح دادم و گفتم نظارت و سوال حق مجلس است و نمي‌توانيد بگوييد كه از اين حق خود استفاده نكند. آقاي موسوي‌خوئيني‌ها‌ حرف من را تاييد كرد و گفت: شما آدم خوبي هستيد و در امور مجلس دخالت نمي كنيد ولي ممكن است كه برخي دولت‌ها در كار مجلس دخالت كنند. بايد به فكر دولت‌هاي بعد هم بود. مثلا گفتم اگر اختيارات در دست ‌هاشمي بود كه دولت قدرتمندي داشت هر چند كه خودش مجلسي است ولي امكان داشت در امور مجلس دخالت كند. اگر اين لوايح تصويب شده بود تصور كنيد الان چه مي‌شد. بنابراين در زمان راي‌گيري براي لوايح دوگانه وقتي مي‌خواستند در صحن مجلس راي‌گيري كنند من گفتم من خودم مخالف برخي بخش‌ها هستم و بايد اصلاح شود ولي در عين حال گفتم كه ما به كليات راي مي‌دهيم و من بحث‌هايي درباره جزئيات دارم كه بعدا صحبت مي‌كنم. تحرك و حركتي شد كه هرچه جلوتر رفتيم شاهد تندتر شدن فضا بوديم بالاخره يك حركاتي در داخل و خارج مجلس شروع شد كه توپ را به زمين مجلس بيندازند. درباره لوايح دو‌گانه حتي من تذكراتي دادم و جلساتي با شوراي نگهبان داشتيم ولي به نتيجه نرسيد. در همان زمان احساس كردم كه طرح خروج از حاكميت به شدت مطرح مي‌شود و حرف‌هايي در جلساتي زده مي‌شود و نامه‌هاي كه نوشته مي‌شود كه گوياي درگيري‌هاي تندي است. در جلسه‌اي كه بزرگان بودند به صراحت گفتم، من وارد ماجرايي مي‌شوم كه بدانم از كجا شروع شده و به كجا ختم مي‌شود. بالاخره سرنوشت لوايج اينچنين شد، جلسات متعددي گذاشتيم كه به نتيجه نرسيد، فضايي ايجاد شد كه لوايح را دولت پس گرفت و ماجراها وارد فاز ديگري شد. از جمله نامه‌نگاري‌هايي كه شروع شد. دبير كل حزب اعتماد ملي در ادامه اين گفتگو با روزنامه اعتماد ملي به بحث نامه نگاري‌هايي كه توسط دولتي‌ها و دانشگاهي‌ها و نمايندگان مجلس ششم نوشته مي‌شد اشاره كرد و گفت: بعضي نامه‌نگاري‌ها كه من خيلي وارد آن نمي‌شوم، نامه‌هاي كه دولتي‌ها، دانشگاهي‌ها و يا هر دو با هم مي‌نوشتند. يكي از مشكلات و چالش‌هاي جدي در مجلس ششم موضوع تحقيق و تفحص از صدا و سيما بود. عده‌اي از نمايندگان مي‌خواستند تا از صداو سيما تحقيق شود ولي من مي‌گفتم از آنجا كه صدا و سيما زير نظر مقام معظم رهبري اداره مي‌شود بايد از ايشان اجازه گرفت. پس نامه‌اي به ايشان نوشتم و ايشان هم موافقت كردند. اما در همان زمان برخي از دوستان به جمع‌آوري امضا عليه مديريت مجلس مي‌پرداختند ...يك نامه هم بود كه نمايندگان به مقامات عالي نوشتند و روي سايت‌ها قرار دادند. روز شنبه بود كه به جلسه شوراي‌عالي امنيت ملي رفته بوديم احساس كردم كه وضع مطلوبي حاكم نيست و بخش مهمي از اعضا و به‌ويژه نيروهاي مسلح از اوضاع ناراحت هستند. در همان حال ديدم كه يكي از فرماندهان نظامي آنجا دارد نامه را توزيع مي‌كند، برخي اسامي را من آنجا ديدم و البته مي‌دانستم كه بسياري با رضايت آن را امضا نكرده‌اند، بارها به دوستان گفته بودم كه از بچه‌هاي مجلس با اين روش امضا نگيريد، از كساني بگيريد كه پايش بايستد. به هر حال در جلسه شوراي امنيت ملي، ديديم آقاي خاتمي بسيار برافروخته شد و نامه‌اي به رئيس‌دفترش كه برادرش بود نوشت و گفت به روزنامه‌ها اعلام كنيد نامه را منتشر نكنند، بعد هم آقاي ربيعي را فرستاديم كه حتما تاكيد شود، روزنامه‌ها آن را منتشر نكنند. كروبي با اشاره به ماجراي تحصن، جنجالي‌ترين بخش فعاليت مجلس ششم و ديدار مقام رهبري به شوراي نگهبان و ناظران و توصيه‌هاي ايشان مبني بر عرفي بودن تاييد صلاحيت‌ها، احزار صلاحيت تاييد صلاحيت شدگان سابق و ايستادگي در مقابل گردن كلفت‌ها خاطرنشان ساخت: فردا بعد‌از‌ظهر عده‌اي از متحصنان به دفتر من آمدند و مي‌گفتند كه تحصن را ادامه مي‌دهند. من به آنها پيشنهاد كردم كه با توجه به سخنان مقام معظم رهبري حداقل يك هفته تحصن را بهم بزنند. يكي از متحصنان كه پيش من آمده بود گفت ما اين سخنان را مثبت ارزيابي مي‌كنيم اما اگر تحصن بهم بخورد ديگر معلوم نيست كه بتوانيم همين افراد را دور هم جمع كنيم. همزمان همان روز دو روحاني پيش من آمدند كه آقاي انصاري هم در ميان آنها بود به آنها گفتم كه شما بايد حتما نامه‌اي بنويسيد كه تحصن را به‌هم بزنند و ديگران هم گفتند درست است زيرا اگر نحصن به‌هم نخورد كار خراب مي‌شود. بنابراين نامه‌اي نوشته شد كه اين نامه را به وسيله آقاي محتشمي‌پور و آقاي كيان‌ارثي، كه از قديمي ترين نيروهاي خط امامي بودند فرستاديم اما موفق نشدند. در همان زمان با آقاي خاتمي هم صحبت كردم و به او گفتم كه اين تحصن از فاز تعامل خارج شده است و به درگيري تمايل پيدا كرده است. خاتمي به من گفت هرچه به آنها مي‌گويم به حرف‌هاي من گوش نمي‌كنند. فهميدم كه كار از دست ما خارج شده است بنابراين از جمع متحصنان خارج شدم و كار خودمان را ادامه دادم...آنها فكر مي‌كردند كه در جامعه از اين كار آنها استقبال مي‌شود ولي مشت گره‌كرده خالي باز شد و حتي دسته‌اي از نمايندگان مجلس به آنها طعنه و كنايه مي‌زدند و مي‌گفتند از جمعيتي كه در حمايت از شما در خيابان جمع شده به سختي عبور كرديم. البته برخي از دانشجويان هم مي‌گفتند زماني كه حوادثي براي دانشجويان رخ داد اينها تحصن نكردند ولي حالا كه خودشان رد‌صلاحيت شده‌اند تحصن كرده‌اند. وي در مورد واكنش رئيس جمهور سابق به موضوع تحصن تصريح كرد:يك جايي آقاي خاتمي گفت كه اگر اينها تحصن را جمع مي‌كردند، اكثريت شان تاييد صلاحيت مي‌شدند مشكل اول هفت تا 10 نفر بوده بعد هي تشديد شده است.در يك جلسه‌اي هم مقام معظم رهبري به‌شدت از تحصن گلايه كرد، حتي به من گفتند كه چرا شما كاري نكرديد، من با شوخي گفتم حريف نشدم، گفتم حضرتعالي رهبر نظام هستيد و شوراي‌نگهبان را منصوب كرديد، آنها به حرف شما عمل نمي‌كنند، معلوم است كه نماينده هم حرف مرا نمي‌خواند... ديگر اوضاع از كنترل خارج شد، در يك جلسه بحث‌هايي شده بود و يك نفر گفته بود خاتمي و كروبي از طرف ما نماينده باشند كه با مذاكرات اين موضوع را حل كنند ولي دو سه نفر گفتند كه ما آنها را قبول نداريم و بايد خودمان در جريان كارها قرار بگيريم و حتي بعدها عده‌اي به من مي‌گفتند چرا براي كساني كه حتي شما را قبول ندارند تلاش مي‌كنيد. دبيركل حزب اعتماد ملي ضمن دفاع از مجلس عملكرد مجلس ششم ابراز داشت:اخيراً در روزنامه‌ها خواندم كه آقاي خاتمي گفتند مجلس ششم اشتباهاتي داشت من نمي گويم كه اين مجلس اشتباهاتي نداشت چه بسا كه اگر لوايح دوگانه تصويب مي‌شد از بزرگ‌ترين اشتباهات اين مجلس بود و باعث مي‌شد كه با بن بست برخورد كنيم...درست است كه ممكن است مجلس ششم اشتباهاتي داشته باشد ولي يكي از مشكلات همان لوايحي بود كه ايشان ارائه كردند. البته در آن دوران گروهي خاص در درون مجلس با هماهنگي گروهي در بيرون از مجلس حركت‌ها را كنترل و هدايت مي‌كردند. متاسفانه گروهي در مجلس بودند كه حركت‌هاي تندي را داشتند. اين گروه نمي‌خواستند غير از خودشان فرد ديگري امور را بر عهده گيرد. در همان زمان يادم هست كه حدود يكماه به پايان مجلس ششم باقي مانده بود كه يكي از نواب‌رئيس و منشي هيات‌رئيسه از سمت خود استعفا دادند. خانم اماني به جاي آقاي خالقي‌ منشي هيات‌رئيسه شد ولي براي نواب‌رئيس ماجرا به شكل ديگري بود. در آن زمان در جلسه هيات‌رئيسه مطرح شد كه به آقاي جبارزاده كه از نمايندگان فعال است و قصد دارد كه اين دوره كانديدا شود، ‌راي دهيم تا كمكي به او شود. عقلاي مجلس با اين پيشنهاد موافق بودند ولي همين گروه فرد ديگري را كانديداي نواب‌رئيسي كردند. بالاخره در رقابت، آقاي جبارزاده راي نياورد و يكي از چهره‌هاي محترم حزب مشاركت نواب‌رئيس شد اين درحالي است كه اين فرد نه براي انتخابات دوره بعدي ثبت‌نام كرده بود و نه تاييد صلاحيت شده بود. درحالي كه همين آقاي جبارزاده با راي بالايي بازهم نماينده مجلس شد و شاهد بوديم در همين سفر اخير آقاي خاتمي به تبريز تلاش بسياري و سخنراني خوبي كرد و اكنون نيز يكي از اعضاي فعال فراكسيون اقليت مجلس هفتم است. به هر حال همين گروه حتي اجازه ندادند كه فرد ديگري غير از خودشان حتي براي يكماه در جايگاه نواب‌رئيس قرار گيرد. بنابراين بايد به عده‌اي كه اكنون از ائتلاف و وحدت حرف مي‌زنند بگويم كه براي ائتلاف بايد انسان اهل عمل باشد. من نمي‌توانم بگويم كه هركه با اعتماد ملي نيست من به اون كاري ندارم. بنابراين الان توصيه مي‌كنم كه انسان‌ها با سعه صدر و تحمل لازم كار كنند و البته هر مقدار كه كار سنگين‌تر مي‌شود دل دريايي مي‌خواهد؛ كشور داري كار بزرگي است كه وسعت نظر لازم دارد. اميدوارم كه با وحدت و تعامل و تفاهم كارها پيش رود.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    نیازمندیها

    تازه های سایت

    سایر رسانه ها