کرامات سید بحرالعلوم از زبان آیت الله بهجت
روزی خادم سید – رحمه الله – به او گفت: خرجی تمام شده است. سید – رحمه الله- نامهای به صورت برات و حواله به او داد و محلی را در پشت «صفا» آدرس داد که در بازارچهی آن جا دکان تاجری است، برو از او بگیر.
روزی خادم سید - رحمه الله - به او گفت: خرجی تمام شده است. سید - رحمه الله- نامهای به صورت برات و حواله به او داد و محلی را در پشت «صفا» آدرس داد که در بازارچهی آن جا دکان تاجری است، برو از او بگیر.
خادم رفت و دید و حواله را به او داد، و آن تاجر نیز با احترام مقدار زیادی پول به خادم تقدیم کرد، و مانند گذشته مشغول هزینه کردن آن شد؛ ولی بعد از مدتی خادم به همان جا رفت تا تاجر و دکان او را پیدا کند، هرچه گشت اثری از آن محله و بازارچه و دکانها در پشت «صفا» ندید، ولی پولی که از آن تاجر گرفته بود هم چنان باقی بود و آن را خرج میکردند.
*فقیه بزرگ، محمد جواد بن محمد حسینی شقراوی عاملی نجفی، صاحب تالیفات فقهی بسیار، از جمله: مفتاح الکرامه فی شرح قواعد العلامه.
کتاب در محضر حضرت آیت ا... العظمی بهجت - ص 19 محمد حسین رخشاد
دیدگاه تان را بنویسید